سخنرانی
توطئه تضعیف ارتش ـ انتقاد از برخوردهای ناسالم
سخنرانی در جمع فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش (توطئه تضعیف ارتش)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 3 م‍رداد ‭1359

زمان (قمری) : 12 رم‍ض‍ان‌ ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 57

موضوع : توطئه تضعیف ارتش ـ انتقاد از برخوردهای ناسالم

زبان اثر : فارسی

حضار : فرماندهان نیروی سه گانه ارتش

سخنرانی در جمع فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش (توطئه تضعیف ارتش)

سخنرانی 

‏زمان: 3 مرداد 1359 / 12 رمضان 1400‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: توطئۀ تضعیف ارتش ـ انتقاد از برخوردهای ناسالم ‏

‏حضار: فرماندهان نیروی سه گانۀ ارتش‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

اظهار تأسف از تلاش گروهکها برای تضعیف ارتش

‏     من بسیار متأسفم از اینکه گاهی به واسطۀ خیانت یا ندانم کاریهای بعضی از ارتشیها‏‎ ‎‏این بهانه به دست اشخاص فاسد می دهد که ارتش را تضعیف کند. ما امروز در همۀ‏‎ ‎‏ارگانهای دولتی و ملی احتیاج به تقویت داریم. این مسائلی که گاهی گفته می شود و‏‎ ‎‏لازمه اش تضعیف ارتش یا ژاندارمری یا قوای مسلحه است، این از جانب ملت نیست؛‏‎ ‎‏این از جانب آن گروههایی است که می خواهند تضعیف کنند روحیۀ همۀ ارتش را و همۀ‏‎ ‎‏ملت را، که دنبال او چنانچه خدای نخواسته، یک مطلبی واقع بشود، اینها ضعیف باشند و‏‎ ‎‏این موجب تأسف است. امروز مملکت ما با این وضعی که دارد احتیاج به همفکری‏‎ ‎‏دارد، احتیاج به همکاری دارد، احتیاج به نظم دارد. اگر در یک کشوری نظامش تحت‏‎ ‎‏قواعد و تحت مسائلی که در نظام مطرح است، از اینکه فرمانده وقتی که فرمان داد باید‏‎ ‎‏اطاعت بشود؛ فرماندۀ کل قوا وقتی امری کرد باید اطاعت بشود، فرمانده های هنگها یا‏‎ ‎‏سایر جاها وقتی امر کرد باید اطاعت بشود. اگر این معنا نباشد در نظام، این دیگر نظام‏‎ ‎‏نیست. اگر یک نظامی خودش بین خودش یک بی نظمیهایی باشد، اگر قوای مسلحه در‏‎ ‎‏بین خودشان هماهنگی نباشد، ما توقع نداشته باشیم که کشور ما به پیش برود. تمام این‏‎ ‎‏مسائل را برای ما پیش می آورند. یکصد نفر، دویست نفر فرض کنید وقتی که در یک‏‎ ‎‏گروهی فاسد شدند و خیالی داشتند، در عین حالی که خود ارتش با قدرت جلو اینها را‏‎ ‎‏گرفت و اینطور توطئه ها را کشف کرد، و همین طور پاسدارها هم کمک کردند، و همه با‏

‏هم این توطئه را خنثی کردند، نباید در نظر اشخاص بیاید که ارتش چطور است. این‏‎ ‎‏ارتش همان است که خودش این کار را کرده، و همان است که کردستان را و جاهای‏‎ ‎‏دیگر را به قوۀ خودش با سپاه پاسداران هماهنگ شدند و کارها را انجام دادند.‏

اسلامی نبودن بعض برخوردهای بین افراد و ارگانها

‏     من متأسفم از اینکه هر جا انسان نگاه می کند و دست می گذارد یک اشخاصی هست‏‎ ‎‏در آن، یک اقلیتهایی هست در آن که می خواهند ضایع کنند مطلب را؛ حتی در مجلس و‏‎ ‎‏دولت که می خواهند تعیین کنند یکجور برخوردهایی، من می بینم که این برخوردها‏‎ ‎‏برخوردهایی نیست که موافق با صلاح یک کشور باشد و موافق با اسلام باشد. امروز‏‎ ‎‏چنانچه، همۀ این ارگانها به هم جوش نخورند و همه با هم همدست نباشند باید در انتظار‏‎ ‎‏مصیبت باشیم. باید ارتش با کمال قدرت کار بکند، و تمام قوایی که در تحت نظم هستند،‏‎ ‎‏در تحت قوای بالا هستند، و درجه دارها یا افسرهای بالا هستند، یا فرمانده هستند، اینها‏‎ ‎‏باید اطاعت بکنند. امروز اطاعت از بالا دستها یک امر شرعی است، یک مطلبی نیست‏‎ ‎‏که مثل سابق باشد که بتوانند از زیرش در بروند، هر چه بتوانند مانعی نداشته باشد. امروز‏‎ ‎‏یک کسی است که بالای سر همه است و او خدای تبارک و تعالی است، که همه چیز را‏‎ ‎‏در ظاهر و باطن می بیند. اگر بخواهیم در این مملکت از این آشفتگیهایی که حالا مثلاً‏‎ ‎‏هست جلوگیری بکنیم جز اینکه هم قوای مسلح با هم و مجلس با ـ عرض می کنم ـ‏‎ ‎‏دولت، با رئیس جمهور، با امثال ذلک با هم، تشریک مساعی نکنند، نباید توقع داشته‏‎ ‎‏باشیم که مملکت ما به پیروزی نهایی برسد. ما که الآن پیروزی نهایی را به دست‏‎ ‎‏نیاورده ایم. ما الآن یک قدرتی را که مانع بود از اینکه ما یک کاری بکنیم از بین بردیم؛‏‎ ‎‏در این امر، هم ارتش سهیم بوده، هم سپاه پاسداران سهیم بوده، هم ملت سهیم بوده، هم‏‎ ‎‏سایر قوای انتظامیه سهیم بودند. ما نباید از این چیزی که اینها سهیم در آن بودند‏‎ ‎‏قدرشناسی نکنیم، ما باید قدردانی بکنیم. اگر یکوقتی در بین روحانیون که دارای مثلاً‏‎ ‎‏چقدر جمعیت هستند، بنا شد یکصد نفرشان ساواکی از کار درآمدند، نباید روحانیون را‏

‏ما بشکنیم. اگر در بین ـ فرض کنید ـ ارگانهای دیگر دولتی یک چند نفر ساواکی بیرون‏‎ ‎‏آمد، نباید ما همۀ آنجا را بگوییم که بر خلاف هستند. البته در یک رژیمی که تقریباً پنجاه‏‎ ‎‏ـ شصت سال حکومت کرده است، و مغزها را یکجوری تربیت کرده است که مطابق میل‏‎ ‎‏خودشان باشد، توقع این نیست که فوراً صلح کنند و همه چیز درست شده باشد؛ توقع این‏‎ ‎‏است که الآن همه با هم دست به هم بدهند تا اینکه هم پاکسازی بشود، هم شناسایی‏‎ ‎‏بشوند اشخاصی که درصدد مثلاً توطئه هستند یا بودند، و آنهایی که شناسایی شدند‏‎ ‎‏خودشان آنها را تحویل بدهند.‏

ضرورت تصفیه افراد ناسالم از ارتش

‏     این را کراراً من گفتم که چنانچه مثلاً در ارتش اشخاصی هستند که برخلاف موازین‏‎ ‎‏هستند، یا توطئه ای در کار دارند، یا از طاغوت هستند، یا اعتقاداتشان مضر است، یا‏‎ ‎‏عملشان عمل فاسد است، خود ارتش باید این کار را بکند. و اگر دادگاهها آنها را از‏‎ ‎‏ارتش بخواهند، باید ارتش اطاعت کند؛ خود دادگاهها هم مستقیماً نروند، پاسدارها هم‏‎ ‎‏مستقیماً نروند. نباید یک هرج ومرجی به پیش بیاید که ما به خاطر این هرج ومرج از بین‏‎ ‎‏برویم. باید همۀ قوا با هم باشند و مراتب محفوظ باشد، سلسله مراتب محفوظ باشد.‏‎ ‎‏قدرتها همه با هم باشند، از بالاها حرف شنوی کنند؛ از رئیس کل قوا حرف شنوی کنند،‏‎ ‎‏از رؤسای قوایی که هر کدام دارند حرف شنوی کنند تا یک مملکتی بشود با نظم.‏‎ ‎‏خارجیها می خواهند ما اینطور باشیم که هیچ نظمی نداشته باشیم، و مثل جنگل با هم‏‎ ‎‏رفتار بکنیم، تا اینکه بهانه بدست بیاورند که اینها احتیاج دارند به اینکه قیّم برایشان معین‏‎ ‎‏کنند. باید الآن با هوشیاری، تمام ملت دنبال سر دولت و رئیس جمهور و ارتش و ـ عرض‏‎ ‎‏می کنم ـ ژاندارمری و پاسبانها و پاسدارها باشند و هست ملت. و یک مملکتی که ملتش‏‎ ‎‏دنبال سر قوای انتظامی اش و قوای مسلحش باشد هیچ آسیبی نمی بیند. اگر چهار نفر آ دم‏‎ ‎‏در یک جایی فاسد شد این دلیل بر این نیست که همه فاسدند؛ خوب در بین روحانیون‏‎ ‎‏هم فاسد هست،حالا باید بگوییم، همۀ روحانیون فاسدند؛ در بین تجار هم فاسد هست،‏

‏ما بگوییم همۀ تاجرها. هر جمعیتی توی آن البته یک اشخاص فاسد هست؛ البته ارتش‏‎ ‎‏موظف است که پاکسازی کند و اهمال نکند که آن وقت اشخاصی که با ما نظر بد دارند،‏‎ ‎‏نظر سوء دارند و می خواهند توطئه کنند، بگویند که ارتش اعتنایی ندارد به اینکه،‏‎ ‎‏پاکسازی بشود؛ برای اینکه، تضعیف کنند ارتش را. ارتش باید پاکسازی بشود. خودتان‏‎ ‎‏باید شناسایی بکنید. و همین طور ژاندارمری باید شناسایی بکند و همین طور پاسدارها و‏‎ ‎‏همه، این یک مسئله ای است که عمومی، و یک مملکتی است مال همۀ شما. مملکت‏‎ ‎‏الآن مال خود شما هست، اینطور نیست که مثل سابق باشد که شما زحمتش را بکشید‏‎ ‎‏منافعش را امریکا ببرد یا منافع را شوروی ببرد. الآن شما هر زحمتی را بکشید منافعش را‏‎ ‎‏ملت خودتان و خودتان می برید.‏

نهراسیدن از توطئه ها بواسطه پشتیبانی ملت

‏     بنابراین، باید همۀ این قوا با هم مجتمع بشوند و همه تقویت بکنند هم را؛ مجلس باید‏‎ ‎‏تقویت بکند همۀ قوای مسلحه و همۀ ارگانهای دیگر را، دولت را و رئیس جمهور را‏‎ ‎‏تقویت بکند، رئیس جمهور هم باید تقویت بکند اینها را. ارتش باید از رئیس جمهور‏‎ ‎‏اطاعت بکند چون رئیس کل قواست، و رئیس جمهور هم باید با آنها پدرانه رفتار بکند.‏‎ ‎‏اسلام است؛ اسلام وضعش غیر آن چیزهای دیگری است که می خواهند قدرت نمایی‏‎ ‎‏کنند و خودنمایی کنند و هر کس خودش را نمایش بدهد. ما همه باید خودمان را فانی‏‎ ‎‏کنیم، و همۀ ما دنبال این باشیم که آن مکتبمان پیش ببرد، نه دنبال این باشیم که خودمان‏‎ ‎‏پیش ببریم. ما خودی نداریم؛ هرچه هستیم مکتبمان است. وقتی مکتب مطرح است هم‏‎ ‎‏من و شما و آقا و دیگران و همۀ ارگانهای دولتی و همۀ اینها باید خود را کنار بگذارند،‏‎ ‎‏دنبال مکتب باشند؛ خودشان را فانی کنند در مکتبشان، همان طوری که در صدر اسلام‏‎ ‎‏بوده است. صدر اسلام این مسائل نبوده است که هرکسی بخواهد خودش را نشان بدهد،‏‎ ‎‏هر کسی می خواسته مکتبش را پیش ببرد، از این جهت هم پیش بردند؛ در عین حالی که‏‎ ‎‏ضعیف بودند، قوای بزرگ را از بین بردند. حالا الحمدلله شما قوی هستید؛ 35 میلیون‏

‏جمعیت پشت سر شماست، شما از چه می ترسید؟ از هیچ چیز نباید بترسید. 35 میلیون‏‎ ‎‏جمعیت امروز پشت سر شماست که اگر خدای نخواسته، یک صدایی در یک جایی بلند‏‎ ‎‏بشود، این 35 میلیون جمعیت همه با هم هم صدا پشتیبانی می کنند از شماها. بنابراین، نباید‏‎ ‎‏ما بترسیم از اینکه توطئه در کار است. بازهم توطئه در کار است، باز هم هست؛ نه خیر،‏‎ ‎‏هیچ توطئه ای کاری نمی تواند بکند. اینها همۀ قدرتهای خودشان را روی هم گذاشتند و‏‎ ‎‏الحمدلله شکست خوردند و رفتند سراغ کارشان، و بعد هم به این زودیها اینها نمی توانند‏‎ ‎‏خودشان را جمع کنند، هی دارند دنبال فرار هستند، دنبال این نیستند که خودشان یک‏‎ ‎‏اجتماعی کنند، دنبال این هستند که یک سوراخی پیدا کنند و فرار بکنند. نترسید از اینکه‏‎ ‎‏گفته می شود که باز هم توطئه هست، یا فرض کنید، بختیار‏‎[1]‎‏ در خارج از کشور یک‏‎ ‎‏چیزی پیش خودش می گوید یا دیگران، اینها می خواهند روحیه ها را سست کنند و ما را‏‎ ‎‏تضعیف کنند، و به واسطۀ تضعیف اگر یکوقتی بعد از پنج سال دیگر توانستند یک کاری‏‎ ‎‏بکنند ما ضعیف باشیم. لکن وقتی یک ملت با هم، همراه هست، امروز قضیه، قضیۀ ملت‏‎ ‎‏است، شما به عنوان ملت هستید، شما الآن جدا از ملت نیستید، شما آنید که وقتی وارد‏‎ ‎‏می شوید در پیش ملت برای شما گل می بارند. و ملت هم آن است که شما به او‏‎ ‎‏نمی خواهید زور بگویید، شما با آنها برادر هستید و همه با هم هستید. باید همۀ این قوا‏‎ ‎‏دستشان را به هم بدهند، این یک واجب شرعی است برای همه؛ یک واجب شرعی‏‎ ‎‏است برای وکلای مجلس که با دولت، و با رئیس جمهور همراهی کنند، یک تکلیف‏‎ ‎‏شرعی است برای رئیس جمهور و دولت، که باید با مجلس همزبان باشند و هماهنگ‏‎ ‎‏باشند.‏

عمل به وظیفه قانونی و مداخله ننمودن در امور یکدیگر

‏     اگر هماهنگ باشید ما بُردیم، و اگر بنا باشد هر کس از یک طرف بکشد، او بخواهد‏‎ ‎‏خودش را نمایش بدهد، هر کس یک طرف دیگر بکشد، پاسدارها بخواهند دخالت در‏

‏ـ فرض کنید ـ ژاندارمری بکنند، ژاندارمری بخواهد دخالت در پاسدارها بکند، آنها‏‎ ‎‏بخواهند در ارتش دخالت بکنند، آنهای دیگر بخواهند آنجا، کمیته بخواهند در یک‏‎ ‎‏جای دیگر دخالت بکند، ارگانهای دیگر در جای دیگر، فاسد می شود این کار. هر کس‏‎ ‎‏باید کار خودش را خوب انجام بدهد، اگر در یک مملکتی همۀ گروههایی که هستند،‏‎ ‎‏همۀ جاهایی که اشخاص هستند و گروهها هستند، کار خودشان را خوب انجام بدهند،‏‎ ‎‏یک مملکت منظم می شود، یک مملکتی می شود که پیشبرد می کند. اما اگر بخواهد هر‏‎ ‎‏کسی در کار دیگری دخالت بکند، من بیایم دخالت کنم در کار شما، شما بیایید دخالت‏‎ ‎‏کنید در کار ما، نه من کارم را می توانم انجام بدهم، نه شما می توانید کارتان را انجام‏‎ ‎‏بدهید. این یک وظیفۀ شرعی ـ الهی است که من دارم به همه می گویم، نه مخصوص‏‎ ‎‏شما، برای همه است این؛ برای پاسدارها هست، برای پاسبانها هست، برای ارتش هست،‏‎ ‎‏برای ژاندارمری هست، برای مجلس هست، برای دولت هست، برای رئیس جمهور‏‎ ‎‏هست. این یک مسئلۀ شرعی است، همه مکلفند شرعاً به اینکه کار را انجام بدهند. و آن‏‎ ‎‏چیزی که من می گویم این است که لازم است این و باید بشود، هر کدام به وظایف‏‎ ‎‏قانونی شان باید عمل بکنند. قانون برای همه وظیفه معیّن کرده؛ اگر یکی دست از قانون‏‎ ‎‏بردارد و بخواهد دخالت دیگری بکند، بر خلاف شرع عمل کرده. باید هر کس همان‏‎ ‎‏کاری، آقای رئیس جمهور همان کاری که برایش معیّن کرده است قانون، همان کار‏‎ ‎‏مهمی که برای او قرار داده، آن کار را خوب انجام بدهد. مجلس آن وظایفی را که قانون‏‎ ‎‏برایش معیّن کرده همان را درست بکند، دیگر مجلس دخالت نکند در اجرا، و قوۀ‏‎ ‎‏مجریه در قوۀ مقننه و هر دو در قوۀ قضاییه. قوای قضایی سر جای خودشان کار‏‎ ‎‏قضایی شان را انجام بدهند و این کار مهمی است. قوای مقننه باید کار تقنینشان را انجام‏‎ ‎‏بدهند و این کار مهمی است. دولت مجری است باید کار خودش را انجام بدهد و آن هم‏‎ ‎‏کار مهمی است. ارتش باید کار خودش را انجام بدهد به آن حدودی که موظف است و‏‎ ‎‏این کار مهم است. اگر بنا باشد هر کدام در کار دیگر دخالت بکنند که این مملکت‏‎ ‎‏نمی شود. یک بازاری بیاید در ارتش دخالت بکند، این مثل این است که یک بازاری‏

‏بیاید در فتوا دخالت بکند، خوب نمی شود اینکه ارتش بیاید در فتوا دخالت بکند، اهل‏‎ ‎‏فتوا بیایند در ارتش دخالت بکنند؛ این معنایش این است که هیچ کدام کار خودشان را‏‎ ‎‏نمی توانند انجام بدهند. باید همۀ اینها همان طوری که خدای تبارک و تعالی مقرر‏‎ ‎‏فرموده است که باید ... در آنجا آن پاسبانی که در آنجا، آن سربازی که در آنجا خدمت‏‎ ‎‏می کند، همه بزرگند در اسلام و همه برادرند.‏

‏     در عین حالی که از همۀ شما تشکر می کنم، لکن به شما تذکر می دهم که نظم را حفظ‏‎ ‎‏کنید؛ سربازها حفظ کنند، پاسدارها حفظ کنند، پاسبانها حفظ بکنند. اگر نظم حفظ نشود‏‎ ‎‏ممکن است مملکت ما خدای نخواسته آسیب ببیند. و من امیدوارم که دیگر آسیبی برای‏‎ ‎‏این مملکت واقع نشود؛ برای اینکه ما برای خدا می خواهیم انجام وظیفه کنیم، و خدا را‏‎ ‎‏همه در نظر داشته باشید، او حاضر است، ناظر است، اعمالتان را می بیند. و شما تنبه پیدا‏‎ ‎‏کنید از آنهایی که در این مملکت آن قدرتها را به خرج دادند و آن فسادها را، الآن در‏‎ ‎‏بستر بیماری افتادند، الآن برایشان مرگْ عروسی است. توجه داشته باشید به اینکه یک‏‎ ‎‏عالَم دیگری در کار است. ما مسئول هستیم پیش خدای تبارک و تعالی. ما امانتداریم‏‎ ‎‏الآن؛ اسلام و کشور اسلامی امانت پیش ما هست. این امانت را هر یک از ما اگر بخواهیم‏‎ ‎‏در آن یک خلافی بکنیم خیانت است و جواب باید بدهیم در پیش اسلام. اینطور نباشد‏‎ ‎‏که هر کدام دیگری را بشکنیم؛ هر کدام مفسدۀ دیگری را، فساد دیگری را بگوییم. باید‏‎ ‎‏همۀ ما دست به دست هم بدهیم، هم پاکسازی با کمال قدرت و هم دوستی و مهربانی با‏‎ ‎‏کمال قدرت. ان شاءالله خدا همۀ شما را حفظ کند و موفق باشید و مؤید باشید، تا اینکه‏‎ ‎‏مملکتتان را خودتان ان شاءالله به پیش ببرید. و پیش خدا همه مان رو سفید باشیم‏‎ ‎‏ان شاءالله . سلامت باشید ان شاءالله .‏

‎ ‎

  • - شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی.