سخنرانی
اهمیت شناخت موقعیت و شرایط زمان برای طرح مسائل
سخنرانی در جمع پاسداران تهران (شناخت شرایط زمان و مکان)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 -1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 4 آذر ‭1358

زمان (قمری) : 5 م‍ح‍رم‌ ‭1400

مکان: قم

شماره صفحه : 117

موضوع : اهمیت شناخت موقعیت و شرایط زمان برای طرح مسائل

زبان اثر : فارسی

حضار : پرسنل سپاه پاسداران مرکز تهران

سخنرانی در جمع پاسداران تهران (شناخت شرایط زمان و مکان)

سخنرانی

‏زمان: 4 آذر 1358 / 5 محرّم 1400‏‎[1]‎

‏مکان: قم‏

‏موضوع: اهمیت شناخت موقعیت و شرایط زمان برای طرح مسائل‏

‏حضار: پرسنل سپاه پاسداران مرکز تهران‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

رویارویی ایران، با قدرتمندترین زورگوی جهان

‏     بعضی وقتها هست که یک حرفی یک مسئله ای بسیار خوب است، لکن طرحش در‏‎ ‎‏یک موقعی خوب نیست. مثلاً فرض کنید نماز که از همه عبادتها افضل است، و مسائلش‏‎ ‎‏هم واجب است که انسان یاد بگیرد، یک وقت اتفاق می افتد که زلزله آمده است و یک‏‎ ‎‏عده از برادرهایمان زیر خاک هستند، و آن وقت ما جمع بشویم، بنشینیم راجع به مسئلۀ‏‎ ‎‏نماز صحبت کنیم. مسئله خوب است، وقتش خوب نیست. قضیۀ مطالبی که در این روزها‏‎ ‎‏هی ما می بینیم پیش می آید و موجب یک مثلاً، تشنجی، موجب یک ناراحتی می شود.‏‎ ‎‏در یک همچه موقعی که کشور شما در سر راه یک خطر بزرگ واقع شده است، شما‏‎ ‎‏غافلید که با چی مقابلید الآن. با امریکا که مجهز به همۀ جهازهای درجۀ اول دنیاست.‏‎ ‎‏یعنی یک قوه ای است که مقابل ندارد در دنیا. لکن ما مجهزیم به یک قدرت بالاتر از‏‎ ‎‏آن، و آن توجه به خدا و اسلام است. از این جهت ما الآن مواجهیم با یک همچه قدرت‏‎ ‎‏بزرگ، که علاوه بر قدرت تسلیحاتی، قدرتهای بزرگ شیطانی هم دارد. الآن هم در همۀ‏‎ ‎‏دنیا دارد فعالیت می کند، و تبلیغات می کند، و وادار می کند همۀ ممالک دیگر را، تا آن‏‎ ‎‏قدری که بتواند تمام آن دستجات خودش را تجهیز کند در مقابل ملت ما و شماها و هم از‏‎ ‎‏نظر تبلیغات، آن طور تبلیغات وسیع را شروع کردند و دارند می کنند، و در مطبوعات‏‎ ‎‏خارجی و در رسانه های آنجا دارد بر ضد انقلاب ما تجهیزات می کنند. و هم ما را از‏

‏دخالت نظامی می ترسانند. در یک همچه موقعی که وضعمان این طور است، مسئله هر‏‎ ‎‏چه هم مسئله مهمی باشد، نباید تشنج ایجاد کنیم. باید مسئله را به طور سالم و عاقلانه و‏‎ ‎‏بی هیاهو طرح بکنیم.‏

اجتناب از تشنج در راه هدف اصلی

‏     شما بدانید این را که از هر اجتماعی که امروز بشود، و اجتماعی باشد که تویش یک‏‎ ‎‏تشنجی باشد حتی برای یک مطلب حقی، باید دست برداریم و برویم سراغ آن مسئله‏‎ ‎‏اصلی. اگر اینطور نکنیم این به نفع آنهاست. آنها ازش استفاده می کنند. شیاطین اند آنها.‏‎ ‎‏از این جهت من آن چیزی را که به صلاح ملت است، به صلاح اسلام است، به صلاح‏‎ ‎‏شماست باید عرض کنم. و آن اینکه مسئله صحیح است، حق است، اما تشنج صحیح‏‎ ‎‏نیست. قوای شما باید الآن همه مجتمع در یک راه باشد. قوای فکریتان و قوای‏‎ ‎‏غیرفکریتان همه باید در یک راه برود. امروز که ما مواجه شدیم با این مسئله، اگر‏‎ ‎‏منحرف بشویم، ولو به یک مطلب بسیار خوبی که فرض کنید که یکی از مسائل بزرگ‏‎ ‎‏اسلام است، اما الآن مسئلۀ درجۀ اول حفظ اسلام است. شما می خواهید برای اسلام‏‎ ‎‏خدمت بکنید.‏

اختلافات داخلی

‏     الآن در رأس همۀ مسائل اسلام این قضیۀ مواجهه با امریکاست. اگر بخواهید قدرتها‏‎ ‎‏را جدا کنیم از هم، بخواهیم از هم جدا کنیم، قوا از هم منفصل بشود، کشیده بشود از این‏‎ ‎‏طرف و از آن طرف، اینها همه اش به نفع امریکا تمام می شود. و دستهایی در اینجا هست‏‎ ‎‏برای ایجاد یک همچه مسائل. این مسائل را ایجاد می کنند. و گاهی هم استفاده از روح‏‎ ‎‏پاک جوانان می کنند. این جهت خیلی باید مورد نظر همۀ آقایان باشد، که نبادا یک وقتی‏‎ ‎‏ما از آن مسیری که داریم، که امروز فقط یک مطلب است، و آن اینکه الآن دشمن ما‏‎ ‎‏امریکاست. و باید تمام تجهیزات ما طرف این دشمن باشد. نبادا یک وقتی یک تبلیغات‏‎ ‎‏سوئی بشود. و یک چیزهایی بشود که اسباب این بشود که نظرهای ما تشتت پیدا کند.‏

‏افکارمان مختلف بشود. ما یک افکاری داشته باشیم، شما یک افکاری داشته باشید،‏‎ ‎‏دستجات دیگر افکاری دیگر داشته باشند. همۀ افکار الآن باید یک ‏‏[‏‏سمت‏‏]‏‏ باشد.‏‎ ‎‏چطور در آن وقتی که ما مواجه با این قدرت شیطانی داخلی بودیم، هیچ تشتتی توی کار‏‎ ‎‏نبود. همه با هم یک فکر داشتیم. همه «الله اکبر» می گفتید، و مقابله با یک همچه قدرتی‏‎ ‎‏می کردید. شما الآن می دانید که مقابل ما قدرتی است که صدها مقابل زیادتر از آن‏‎ ‎‏قدرت است. هزارها مقابل آن قدرت است. شما امروز یک همچه حالی دارید.‏‎ ‎‏مملکتتان یک همچه حالی دارد. مملکت شما الآن یک حالی دارد که اگر دیر بجنبیم از‏‎ ‎‏بین رفتیم تا آخر. همه باید یکصدا باشیم. برای مسائلی که برای خودمان طرح است، هر‏‎ ‎‏چه هم مسئله بزرگ باشد، مسائلی که برای دوستانمان طرح است، هر چه هم بزرگ‏‎ ‎‏باشد، امروز نباید ما تشنج ایجاد کنیم برای آن. مسئله داریم، فرض کنید که یک مسئلۀ‏‎ ‎‏مهمی داریم، این مسئله باید مثلاً با من گفته بشود. دو سه نفر تعیین بکنند بیایند با من‏‎ ‎‏صحبت بکنند. مسئله فرض کنید به کسی دیگر مرتبط است، باز همانطور بکنند که یک‏‎ ‎‏حل بدون سر و صدا باشد. سر و صدای امروز قضیه ای است که مقابله با امریکاست.‏‎ ‎‏امروز هر سر و صدایی بلند بکنید که غیر از این مسیر باشد بدانید که بردش را آنها دارند.‏‎ ‎‏و بسیار احتمال بدهید که یک محرکی، بدون اینکه آدم بفهمد، گاهی وقتها آدم را وادار‏‎ ‎‏می کنند به یک کاری که خودش هم ملتفت نیست دارد چه می کند. این خیلی مورد‏‎ ‎‏اهمیت است. و مورد توجه آقایان باید باشد.‏

پند و اندرز به پاسداران

‏     شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم؛ به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت‏‎ ‎‏ما را در یک زمانی که هیچ کس نمی توانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم‏‎ ‎‏دارند حفظ می کنند. این یک علاقۀ الهی است که ما به شما داریم. و این را بدانید که یک‏‎ ‎‏مطلبی که برخلاف صلاح شما باشد، این برخلاف صلاح اسلام است، و ما نخواهیم زد.‏‎ ‎‏لکن اگر یک مطلبی را من الآن گفتم به شما، که باید راه را چطوری رفت، بدانید که این‏

‏هم صلاح شماست، و هم صلاح مملکتتان است، و هم صلاح اسلام است که من عرض‏‎ ‎‏می کنم. در عین حالی که شما می دانید که من با ایشان‏‎[2]‎‏ محبت دارم، ارادت دارم،‏‎ ‎‏دوست دارم او را. ایشان هم به من نوشتند که من مریضم و مرض قلبی دارم و من را عفوم‏‎ ‎‏کنید از این کار. منم باز تا حالا جوابی به ایشان ندادم، لکن خوب یک مریض را نمی شود‏‎ ‎‏الزامش کنیم که شما باید مزاج خودت را از بین ببری. قلبت خدای نخواسته یک وقت از‏‎ ‎‏بین برود برای اینکه ما علاقه به تو داریم. علاقه این است که اگر واقعاً یک همچه کسالتی‏‎ ‎‏دارند ایشان، بروند خارج و معالجه کنند. و شما هم همراهی کنید با اینکه ایشان بروند‏‎ ‎‏خارج معالجه کنند. و اگر اشکالات دیگری دارند خوب خود ایشان بیایند با من‏‎ ‎‏اشکالاتشان را بگویند. یا یک کسی را بفرستند با من اشکالاتشان را بگویند. من از این‏‎ ‎‏وضعی که هیاهو بشود و در غیر آن مسیر و آن مطلبی که مطلب اصیل امروز ماست، این را‏‎ ‎‏صلاح نمی دانم. چنانچه هر دسته ای که الآن، فرض کنید که، یک اعتصابی بکنند در‏‎ ‎‏کارخانه ها، یک اعتصابی بشود در وزارتخانه ها، در ادارات دولتی، یک اعتصابی بشود،‏‎ ‎‏این همه اش به نفع آنهاست، و بر ضرر ما. این نظیر همان معناست که عرض کردم، که‏‎ ‎‏مطلب خیلی خوب است، وقتش خوب نیست. مطلب، مطلب صحیح است، لکن مطلب‏‎ ‎‏صحیح در یک وقت صحیح باید باشد. یک وقت اینکه باید ما همۀ قوایمان را مجتمع‏‎ ‎‏کنیم برای نجات دادن یک کشوری. باید اگر مسائلی برایمان پیش بیاید، هر چه هم‏‎ ‎‏سخت باشد، تحمل کنیم. و اگر راه حل دارد راه حل بدون یک همچه اجتماعاتی حل‏‎ ‎‏عقلایی، که یک نفر، دو نفر بیایند مسائلشان را بگویند و خوب، البته ما هم عرض کردم‏‎ ‎‏که علاقه داریم به شما و به ایشان.‏

‏     در هر صورت من این مطلب را لازم بود تذکر بدهم. و ایشان هم اگر کسالت دارند‏‎ ‎‏شما نباید اصرار بکنید که یک نفر آدمی که قلبش در خطر است و باید برود در خارج‏‎ ‎‏معالجه بکند، شما اصرار کنید که نه، باید تو باشی و غیر از تو هم نمی شود. این برای حفظ‏

‏او. باید خوب. شما بعدها ایشان را لازم دارید. از این جهت من تا حالا جواب ایشان را‏‎ ‎‏ندادم. ایشان هم نیامده اند تا حالا پیش من که ببینم که مسئله همان مسئلۀ کسالت است یا‏‎ ‎‏مسائل دیگری هست. و ممکن است که ایشان بیایند پیش من و با ایشان صحبت بکنیم‏‎ ‎‏ببینیم چیست قصه.‏

همه قوا بر ضد امریکا

‏     در هر صورت کلی قضیه را باز من تکرار می کنم که بدانید شما با یک قدرتی مواجه‏‎ ‎‏هستید که اگر یک غفلت بشود مملکتتان از بین می رود. غفلت نباید بکنید. غفلت نکردن‏‎ ‎‏به این است که همۀ قوا، هر چه فریاد دارید سر ‏‏[‏‏امریکا‏‏]‏‏ بکشید. هر چه تظاهر دارید بر‏‎ ‎‏ضد آن بکنید. هر عملی دارید، عمل مثبت را، ‏‏[‏‏بر ضد‏‏]‏‏ آن کنید. قوای خودتان را مجهز‏‎ ‎‏کنید. و یک تعلیمات نظامی خودتان پیدا کنید. به دوستانتان تعلیم بدهید. به اشخاصی که ـ‏‎ ‎‏عرض می کنم ـ که همینطوری دارند راه می روند تعلیمات نظامی بدهید. مملکت اسلامی‏‎ ‎‏باید همه اش نظامی باشد. تعلیمات نظامی داشته باشد. یکی از ابواب فقه، باب «رمی»‏‎ ‎‏است، که تیراندازی است. خوب، آن وقت تیراندازی بوده، حالا هم تیراندازی است به‏‎ ‎‏یک جور دیگر. در اسلام با اینکه «رهان» یعنی یک ‏‏[‏‏شرطی‏‏]‏‏ را بگذارند برای چیزی،‏‎ ‎‏که نظیر قماربازی می شود حرام است، برای رمی حرام نیست. برای اسبدوانی حرام‏‎ ‎‏نیست. «سبق و رمایه» یکی از مسائل فقه است. برای اینکه همه برای همۀ افراد مستحب‏‎ ‎‏است که سواری را یاد بگیرند. حالا اتومبیل سواری را، رانندگی را یاد بگیرند. و برای‏‎ ‎‏همه مستحب است که تیراندازی را یاد بگیرند. فنون جنگی را یاد بگیرند.‏

ارتش 20 میلیونی

‏     اگر یک ملت که همه جوانهایش مجهز باشند به همین جهازی علاوه بر جهاز دینی و‏‎ ‎‏ایمانی که دارند، مجهز به جهازهای مادی هم باشند، سلاحی هم باشند و یاد گرفته‏‎ ‎‏باشند، همچی نباشند که یک تفنگی دستشان آمدند ندانند با آن چه بکنندش. باید یاد‏‎ ‎‏بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوانها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که‏

‏یک مملکت بعد از یک چند سالی بشود یک کشوری با 20 میلیون جوان که دارد بیست‏‎ ‎‏میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتی‏‎ ‎‏آسیب بردار نیست. و الآن هم الحمدلله آسیب بردار نیست. الآن هم ما پشتیبانمان‏‎ ‎‏خداست. و ما برای او نهضت کردیم. برای پیاده کردن دین او نهضت کردیم. و خدا با‏‎ ‎‏ماست.‏

‏     و من امیدوارم که شکست برای شما نباشد ان شاءالله . خداوند همه تان را حفظ کند. و‏‎ ‎‏این معنایی را که عرض کردم توجه بهش داشته باشید. به رفقایی که دارید، به دستجاتی‏‎ ‎‏که هستند آنجا، هر جا که هستند، توجه بدهید، که امروز روزی است که همه با هم یک‏‎ ‎‏مطلب باید بگوییم. و آن اینکه الآن شعار مردم شده همه. الآن محرّم است، و همۀ‏‎ ‎‏دستجات بیرون می آیند. و دستجات باید عزاداری بکنند. عزاداری مهم است. در ضمن‏‎ ‎‏عزاداری همان شعارهایی هم که می دهند بدهند. ولی عزاداریشان هم باید باشد. خداوند‏‎ ‎‏همۀ شما را ان شاءالله حفظ کند. من دعاگوی همۀ شما هستم. من دیگر حالم مقتضی‏‎ ‎‏نیست.‏

‎ ‎

  • ـ صحیفه نور تاریخ این سخنرانی را 6 / 9 / 58 آورده است.
  • ـ آقای لاهوتی.