پرتال امام خمینی(س): برای "تاریخ" هر تعریفی در نظر بگیریم؛ چه به عنوان "سرگذشت تکاپوی بشری برای سرو سامان دادن به زندگی خود از گذشته تا کنون"، به آن نگاه کنیم و یا آن را "میراث معرفتی اندیشه ورزان و یا دانشمندان در بیان این سرگذشت" بپنداریم و یا "بازه زمانی که این همه را در خود جای داده"، به حساب آوریم و یا هر تعریف دیگری ارائه دهیم، آنچه مسلم است این است که، به عنوان وسیله عبرت و کسب تجربه و نیز منبع شناخت در زندگی آیندگان نقش اساسی دارد و در متون و منابع دینی هم به آن سفارش شده است. امام خمینی (س) هم به همین لحاظ و به لحاظ هوشمندی خود بارها بر عبرت گیری و درس آموزی از تاریخ تأکید دارند که نمونه ارائه شده در موضوع کودتای ۲۸ مرداد که ذیلا آورده می شود و نیز با حسرت و افسوس از فرصت تباه شده یاد می کنند. لازم به ذکر است امام خمینی (س) عامل اصلی واقعه را امریکا به حساب می آورد که غفلت و عدم مآل اندیشی مسئولان ذیربط باعث به بار نشینی این توطئه شوم می شود:
این غفلت بزرگ از رجال سیاسی و علما و - عرض می کنم که - سایر اقشار مملکت ما واقع شد، و این آدم [شاه] را تحمیل کردند بر ما و دنباله اش را هم گرفتند که قدرتمندش کنند. از آن وقت تا حالا هم غفلتها شده است. قوام السلطنه[احمد قوام( ۱۲۵۲- ۱۳۳۴ ه. ش.) بارها نخست وزیر شد. قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ علیه صدارت وی بود.] می توانست این کارها را بکند لکن با غفلتها، با ضعف نفسها نکرد. از او بالاتر دکتر مصدق [محمد مصدق( ۱۲۶۱- ۱۳۴۶ ه. ش.) دولت او در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با کودتای امریکایی سرنگون شد.] بود. قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت. او برای مملکت می خواست خدمت بکند لکن اشتباه هم داشت. یکی از اشتباهات این بود که آن وقتی که قدرت دستش آمد، این [محمد رضا شاه] را خفه اش نکرد که تمام کند قضیه را. این کاری برای او نداشت آن وقت، هیچ کاری برای او نداشت، برای اینکه ارتش دست او بود، همه قدرتها دست او بود، و این هم این ارزش نداشت آن وقت. آن وقت این طور نبود که این یک آدم قدرتمندی باشد ... مثل بعد که شد. آن وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود لکن غفلتی شد. غفلتی دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکی یکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند، یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد و آنکه بعد از اینکه مجلس نیست، تعیین نخست وزیر با شاه است؛ شاه تعیین کرد نخست وزیر را! این اشتباهی بود که از دکتر واقع شد. و دنبال آن این مرد را دوباره برگرداندند به ایران. به قول بعضی که «محمد رضا شاه رفت و رضا شاه آمد»! بعضی گفته بودند این را به دکتر که کار شما این شد که محمد رضا شاه رفت- خوب، محمد رضا آن وقت یک آدم بی عرضه ای بود و تحت چنگال او بود- او رفت و رضا شاه آمد یعنی یک نفر قلدر آمد. اینها آن وقت گفتند نمی دانستند که بعدها رضا شاهِ چند آتشه [منظور، محمد رضا پهلوی است که دیکتاتوری و اختناق را به اوج رساند.] است. این هم یکی از اشتباهات بود که شده است»
(صحیفه امام؛ ج ۴، ص:۳۷۱ - ۳۷۲)
منبع: جماران
.
انتهای پیام /*