پرتال امام خمینی(س): یادداشت۱/ ۲۶ مرداد ۱۳۶۹، آسمان ایران آفتابی و شاهد پرواز کبوتران سبکبالی بود که سال ها در اسارتگاه دژخیم به آشیانه باز می گشتند. سرزمین این کبوتران هم چراغانی بود؛ شعف و سروری وصف ناپذیر بازگشتِ رسولان انقلاب و جنگ، همه ایران را فراگرفت. براستی که خاک این سرزمین بوسیدن دارد. سرزمینی که با فداکاری جوانانش معطر شد. سرزمینی که فقط عطرِ حضورِخمینی بهنگام بازگشت این دریادلان در آن جاری بود. آنها بوقتِ بازگشت مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش پایبند ماندند. بیست و ششم مرداد روز شکیبایی مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزاد مردان به بار نشست و سال های نگرانی و شوق دیدار به پایان رسید و وعده الهی تحقق یافت: «و بشر الصابرین». آنانی که بر قامت خود ردای استقامت و پایمردی پوشیدند و فرهنگ ایثار و شهادت را که برگرفته از فرهنگ سیاسی شیعه و برخاسته از حماسه عاشورا است و در صدر آموزه های دینی، نقش اساسی در رشد و تقویت سرمایه اجتماعیِ جامعه ما دارد، را ترجمه کردند. آزادگان با تکیه بر این سرمایه جاودانه و با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق، یاد رهبر و مقتدای خود بنا کردند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند. حسّ غریبی بود. عشق خودنمایی می کرد. موسم پاییز اسارت و بهار آزادی بود. آن روز عشق طلوع کرد. چشم ها اشک بار بود، نه به خاطر غم و اندوه، بلکه این بار از شوق وصال؛ «اِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا؛ به درستی که پس از هر سختی آسانی است. عابدان عرصه ایثار برگشتند. به قول مولایشان مسیرکمالات پیمودند؛ مولایی که بالاترین چهره عبادت را عبادت آزادگان می داند و می فرماید: مردمانی خدا را به امید بخشش پرستیدند، این پرستش بازرگانان است. گروهی او را از روی ترس عبادت کردند و این عبادت بردگان است و گروهی وی را برای سپاس پرستیدند و این پرستش آزادگان است. (نهج البلاغه، حکمت 237). امام راحل چه زیبا و شایسته در توصیف فرزندان خود فرموده اند: اسرا در چنگال دژخیمانْ خود سرود آزادی اند، و احرار جهان آنان را زمزمه میکنند. (صحیفه امام، ج21، ص: 147)
آزادگان در کلام امام خمینی(س)
اعتراف به عجز
... ما را چه رسد که با این قلم های شکسته و بیان های نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل اللَّه جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست داده اند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده اند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلندپایه عزیزانی است که برای اعتلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی نموده اند. الفاظ و عباراتْ توان توصیف آنانی را که از بیت مُظلم[تاریک] طبیعت به سوی حق تعالی و رسول اعظمش هجرت نموده، و به درگاه مقدسش بار یافته اند، ندارد. از مجاهدینی که سنگرهای نبرد را تبدیل به مساجد و میدانهای جهاد را با بانگ تکبیر مهبط[محل نزول] ملائکه اللَّه نموده اند، چگونه سخن توان گفت؟ در اقدام شریف مادران بزرگواری که در دامن های مطهر خود چنین فرزندانی را برای اسلام تربیت کرده اند، چه میتوان نثار کرد؟ و برای اسیرانی که در زندانهای مخوف دشمن شجاعانه بر سر دشمنان بشریت فریاد میکشند چگونه توان تعظّم نمود؟ پس با اعتراف به عجز، برای شهیدان آرزوی رحمت خاص الهی و برای جانبازان، این شهیدان زنده، سلامت و برای اسرا و مفقودین عزیز و دلیر، آرزوی بازگشت به میهن و برای مادران و پدران و همسران و فرزندانشان، این نمونه های صبر و مقاومت، صبر و سعادت داریْن [دو جهان دنیا و آخرت] و برای رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل، پیروزی درخواست مینماییم. (صحیفه امام، ج19، ص41 )
دعای امام در حق اسرا
بارالها، اسرای ما اسیر جانی ترین دژخیم زمان می باشند، مقاومت آنها دنیا را شگفت زده کرده است، هر چه زودتر آنها را برای خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما؛ و به خاندان محترم همه صبر و اجر و سلامت و مغفرت عنایت فرما؛( صحیفه امام، ج18، ص348 )
اسرا با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشته اند که نه تهدید ابرقدرتها آنان را به هراس می افکند، و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان می آیند، و نه از خیانت و وحشیگری های صدام دیوانه و افسارگسیخته رو به زوال در زدن شهرها و ویران کردن خانه ها و مساجد و بیمارستانها و مدارس خم به ابرو می آورند، و چون گذشته به راه خود، که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است، ادامه میدهند؛ و زندگی با عزت را در خیمه مقاومتِ صبرْ بر حضور در کاخ های ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح می دهند. (صحیفه امام، ج20، ص 198)
- سلام بر شما که رنج زندان را تحمل می کنید
... من ناراحتی شما عزیزان دربند را احساس میکنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند احساس کنید. عزیزان من سید و مولای همه ما، حضرت موسی بن جعفر (ع)، بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای اسلام عزیز شما صبر کنید. خداوند فرج را ان شاء اللَّه تعالی نزدیک می نماید؛ و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همه عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمی کنم. خداوند حافظ شما باشد. پدر پیرت (خ) (صحیفه امام، ج20، ص: 109)
دو فراز از کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره آزادگان
آنچه که دل هایشان را زنده و پرامید نگه می داشت، یاد چهره و روحیه ی پر صلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می شود فهمید. (مقام معظم رهبری،مجله آزادگان، شماره 22، مرداد 76، ص 8)
شما ذخیره بزرگ الهی و یک ثروت عظیم انسانی هستید که در دست دشمن غصب شده بودید. خدای متعال شما را به ملّت و به این کشور اسلامی برگرداند. سازندگی زندان و اسارت، سازندگی مخصوصی است آن را در جای دیگر نمی شود پیدا کرد. صبرو استقامت شما به اسلام آبرو بخشید(مقام معظم رهبری،مجله آزادگان، شماره ۲۲، مرداد ۷۶، ص۶)
.
انتهای پیام /*