پرتال امام خمینی(س): دو اصطلاح تملق و تواضع معانی کاملا متضاد دارند. تواضع، فروتنی کردن و تمرد نکردن است. یکی از فطرت هائی که تمام عائله بشری بر آن مخمورند به طوری که در تمام افرادِ این نوع، احدی را برخلاف آن نتوان یافت، تواضع و فروتنی و تعظیم، پیش عظیم و بزرگ است. قلب انسانی اگر عظمت و بزرگی کسی را ادراک کرد، ناچار و از روی جبلّت و فطرت، (بدون إعمال رَویّه) از او تعظیم کند، و در پیشگاه او سر کوچکی فرو آورد، و متواضع و فروتن شود. و به تبع این تواضع و فروتنی برای آن بزرگ، برای توابع و بستگان او نیز متواضع شود به طور تبع و بستگی. و چون فطرت متواضع پیش عظیم مطلق و بزرگ به تمام معنی و تمام حقیقت است، از این جهت اگر برای او إحتجاب و إختمار در طبیعت و احکام طبیعت رخ ندهد، تعظیم و تواضع استقلالی او برای حق تعالی ـ جَلَّتْ عظمتُهُ ـ است که عظیم عَلیَ الإطلاق است، و تمام بزرگیها و عظمتها و جلال و جمالها، ظلِّ عظمت و جلال و جمال او است. پس انسان، به حسب فطرت اصلیّه غیر محجوبه به احکام طبیعت، برای حق تعالی بالذات و برای مظاهر جمال و جلالِ او بالعرض، متواضع است. و تواضع برای بندگان عین تواضع از حق است. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۳۵۴ و۳۵۳ )
تملق به معنی چاپلوسی کردن و خود را برای دیگران مطرح کردن و یا به عبارت دیگر، زبان ریختن برای دستیابی به اهداف عالی خود است. مبداء تملّق، خودخواهی و احتجاب از حق است تکبّر و تملّق، هر دو از فطرت محجوبه است؛ زیرا انسان که به حجاب های نفسانیّه محجوب شد و خودبینی و خودخواهی بر او حکومت کرد، این خودبینی مبدا شود که برای خود کمالات بسیاری ثابت کند، و از مبدا کمالات غافل شود، و دیگران را کوچک شمارد اگر چشم طمع مادی پیش آنها نداشته باشد، و بزرگ شمارد اگر این طمع را به آنها داشته باشد، پس تکبّر کند بر زیردستان و تملّق گوید از اهل دنیا و آنان که مورد طمع او است. پس همان فطرت که مَرکب سیر او، الی اللّه است و به واسطه آن برای حق و خلق تواضع کند، چون احتجاب برای آن رخ داد، مرکب سیر او، به سوی شیطان و طبیعت شود و به واسطه آن به مردم تکبّر کند و گاهی از آنها تملّق گوید. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۳۵۵ )
یکی عامل نور است و دیگری از صفات رذیله است و سبب جلب توجه مردم و دور شدن از حق تعالی است و ظلمت و تاریکی را با خود به همراه دارد.
امام خمینی (س) آن را متذکر می شوند و می فرمایند:
تواضع مبدأش علم بالله و علم به نفس است، و غایتش خدا است یا کرامت خدا، و نتیجه و ثمره اش کمال نفسانی است. [درحالی که] تملّق، مبدأش شرک و جهل است، و غایتش نفس است، و ثمره اش خفّت و خواری و نقص و عار است. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۳۳۶ )
پس باید با چشمانی باز به حرکات و اعمال مردم نظاره کنیم تا مبادا چاپلوسی و تملق را با تواضع و فروتنی و احترام گذاشتن و مودبانه سخن گفتن اشتباه بگیریم. در جهانی که صدق از کذب به راحتی قابل تشخیص نیست و به آسانی نمی توان افراد متواضع را از متملق تشخیص داد، مگر با دقت نظر بسیار در آن دو و فرقانی که خداوند برای انسان ایجاد می کند.
.
انتهای پیام /*