حضرت علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) (۳۸-۹۴ق)، ملقب به زین العابدین و سجاد، چهارمین امام شیعیان است که به مدت ۳۵ سال در دوران خلفای اموی، امامت کردند. مجموعه ای از دعاها و مناجات حضرت در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است.
امام سجاد (علیه السلام) در واقعه کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری سخت، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد. واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد (علیه السلام) روی داد.
بنابر روایات شیعیان، امام سجاد (علیه السلام) به دستور ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی (علیه السلام)، امام محمد باقر (علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) است.
روز عرفه یکی از روزهای برگزیده و با عظمت اسلامی است. عرفه همچنان که از نامش پیداست، روز آشنایی و عرفان است. در روز عرفه انسان باید خود را بشناسد، خدای خود را بشناسد و به هدف آفرینش معرفت پیدا کند. یکی از زیباترین نیایش های روز عرفه مناجات امام حسین (ع) در این روز شریف و در صحرای عرفات می باشد. آن بزرگوار با عباراتی شیوا و جملاتی زیبا با آفریدگار هستی راز و نیاز می کند و عالی ترین درجات عرفان را در بیابان عرفات به نمایش می گذارد.
سراج الحق – رئیس حزب جماعت اسلامی پاکستان در دفتر یادبود حسینیه جماران در مورد امام خمینی (س) نوشت: ایشان یک عالم بودند، یک رهبر بودند، یک مربی بودند، انقلابی بودند، مجاهد بودند، به تنهایی یک لشکر بودند.
از گذشته تا به حال حقوقدانان بر سر این مسئله اتفاق نظر داشته اند که همواره بشر صرف نظر از وجود دین و مذهب،نژاد و تفکر از حقوق و تکالیفی بر خوردار است که دسته بندی این اصول به ایجاد شاخه ای از حقوق به عنوان حقوق بشر منجر شده است.
قدس قبله اول مسلمانان جهان سالهاست که در اسارت اشغالگران است، سرزمین مقدسی که زیر چکمه های صهیونیستها لگدکوب شده است، اما حملات امروز جبهه مقاومت صاعقه ای بود که بر پیکر پوشالی این دولت غاصب و کودک کش فرود آمد.
محرم و صفری دیگر بر ما گذشته است؛ اربعین سالار شهیدان و اجتماع عظیم عاشقان و دلدادگان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) به پایان رسیده، و حاضران در این اجتماع عظیم خانه دلدار را ترک گفته، هر یک به منزل و موطن خود بازگشته اند...
«حرکت کردیم طرف کویت و به سرحد کویت که رسیدیم، بعد از یک چند دقیقه ای، که مثل اینکه حالا روابط بود با ایران، چه بود نمی دانم ـ گمانم این است که رابطه با ایران بود ـ آمد آن مأمور و گفت که نه، شما نمی توانید بروید کویت. من گفتم به او بگوئید که خوب، ما می رویم از اینجا به فرودگاه، از آنجا می رویم. گفت خیر، شما از همین جا که آمدید از همین جا باید برگردید. از همانجا برگشتیم ما به عراق.» (صحیفه امام، ج۱۰، ص ۱۹۶)
«احد» در میم «احمد» یعنی در تعیّن محمدی تجلی کرده و تفاوت احد با احمد در همان حرف «میم» است که آن حرفْ رمز تعیّن است و با عنایت به این نکته که احمد مظهر جامع کمالات و اسما و صفات حق است، لذا از او به عنوان شمع انجمن دل ها و جامع میان وحدت و کثرت نام برده می شود.
سؤال و پرسش، منشأ تعقل، تأمل، تفکر و اندیشیدن، و نخستین گام برای هر تحقیق و پژوهشی و نقطه آغاز حرکت و مبدأ جهش فکری برای دستیابی به حقیقت است. کسی که می پرسد، درصدد افزودن فهم خویش و به دنبال یافتن حقیقت است و کسی که نمی پرسد راهی به سوی حقیقت نخواهد یافت و اگر نداند که باید بپرسد برای همیشه در جهل باقی خواهد ماند.
هر چند تعریف ماهوی (به اصطلاحِ منطقی) از دین میسّر نیست، ولی تعریف مفهومی آن ممکن است. تعاریف مفهومی زیادی از دین ـ با توجه به ویژگی های خاص و متفاوت ادیان مختلف نظیر انجام مناسک، دعا و ارتباط با حقیقت غایی ـ ارائه شده است که به نظر می رسد هر کدام از این تعاریف در عین اینکه بهره ای از اعتبار و معقولیت دارند، به دلیل تفاوت های عظیمی که میان ادیان وجود دارد خالی از اشکال جامعیت و مانعیت نیستند.
فلسفه قواعد خاصی دارد، مضامین و مفاهیم خاصی دارد که قابل فهم برای عموم نیست، از این رو بسیار طبیعی است که در بطن جامعه نبوده و عده ای خاص بدان اشتغال دارند. این از جمله گفته هایی است که مدافعین یا موافقین مهجوری فلسفه و کنارگیری آن از جامعه می گویند. اما به نظر می رسد اگر فیلسوف در بین مردم زندگی نکرده و با ایشان ارتباط نداشته باشد، به مرور از واقعیت دور گشته و حقایق را به خوبی درک نمی کند.
بی شک اسلام و قرائت شیعی آن، به شدت با تفکر و مشی فلسفی عجین است. در قرائت شیعی نگرش های فلسفی و توصیه های عقلانی به وفور یافت می شود. در این قرائت است که سبک توحیدی زیستن آغشته به تفکر، تامل و تدبر است. اگر عالمان هر حوزه و به خصوص فیلسوفان اسلامی تلاش کنند نگرش های فلسفی را توسعه داده و محدود به شناخت قوانین کلی عالم و مفاهیم کلی نکنند، بی شک در حوزه فردی، اجتماعی، سبک زندگی و معنای زندگی قدم های شگرفی برداشته می شود.
ما اولاً می پذیریم که فلسفه ما رو به تکامل است؛ تکامل به این معنا که پاسخ ما نهایی و اکمل نیست و ممکن است پاسخ بهتر و کامل تری وجود داشته باشد. از طرف دیگر ما باید گوش شنوایی برای تبدیل مشکل به مسئله و حل مسئله داشته باشیم. به نظر من فلسفه می تواند در حل مشکلات اعتقادی و مسائلی که به معناداری مربوط است، کمک کند، چون امروزه بحث های معناداری زندگی، پوچی و آرامش بحث های بسیار مهمی هستند و آنگونه که در غرب این مسائل مطرح شده به جامعه ما سرایت نکرده است. البته این سخن به معنای نفی سایر مسائل و مشکلات نیست، چون بشر مسائل و مشکلات زیادی دارد که باید به همه آن ها توجه داشته باشیم و در حد توان به آنها پاسخ دهیم
حضرت امام خمینی (س) در یک سخنرانی خطاب به اهالی مشهد می گویند: من از شما آقایان که از راه دور و از مرکز ولایت و از محل قدس ملکوتی آمدید تشکر می کنم. چه سعادتی دارید که چشم های شما به آن بارگاه عظیم ملکوتی باز می شود و در آن حرم شریف؛ مرکز علم و مرکز ملائکة الله می روید و ما حسرت آن را داریم.
شما را بحمدالله تعالی در مسائل سیاسی و اجتماعی صاحب نظر می دانم و در تمامی فراز و نشیب ها در کنار من بوده ای و هستی و با صداقت و کیاست امور سیاسی و اجتماعی اینجانب را متصدی هستی.