به طور کلی باید دانست که اختلاف درجات خوف، به حسب اختلاف
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 326 درجات عباد و سالکین الی الله و اختلاف درجات معرفت است.
پس درجۀ اوّلِ از خوف، خوف از عقاب و عذاب است. و این، خوفِ عامّه است، و نوع خائفین خوفشان از این قبیل است.
و ملحق به این درجه است، خوف فقدان ثواب و نرسیدن به لذائذ محبوبه، و این مرتبه از خوف را نباید خوف از خدای تعالی محسوب داشت. چنانچه اگر عبادتی نیز از این خوف به جا آمد، عبادت خالص نیست و در احادیث شریفه فرمودند: «این عبادتِ بندگان یا مزدوران است».
انسان تا در اسارت نفس و شهواتِ نفسانیّه است، و خودخواه و خودبین است، و بالجمله صبغۀ نفسانیه که صبغة الشیطان است دارد، نه عبادت و طاعتش عبادة الله شود و نه رهبت و رغبتش رهبت و رغبت مربوط به حق شود، بلکه تمام اعمال صوریّه و معنویّه و قلبیّه و قالبیّه اش نفسانی و منصبغ به صبغۀ نفسانیّه شیطانیّه است.
درجۀ دوّم، خوف خاصّه است و آن خوفِ از عتاب است. اینان خائفِ از آن هستند که مبادا از ساحت مقدّس مولا دور شوند، و مورد عتاب و بی لطفی واقع شوند. اینان، از توجه به لذّات حیوانی و شهوات طبیعی دور شدند، ولی لذّات معنویّه در ذائقۀ روح آنان هست، و قرب منزلت و مقام را طالبند؛ و تا این طلب برای خود هست، از رنگ نفسانیّت و صبغۀ شیطانی، خالص و خالی نیست. و عبادات و طاعات اگر بدین مقصد و مقصود پیدا شد، دین الله که خالص از شوائب باید باشد، نیست «الاَ لله الدِّینُ الخَالِصُ».
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 327 درجۀ سوّم، خوف اخصّ خواصّ است و آن خوفِ از احتجاب است. اینان توجهی به عطیّه ندارند، و شوق حضور و لذّت آن آنها را از دو دنیا منقطع کرده، ولی تا بقایای نفسانیّت و انانیّت در کار باشد و اشتیاق مشاهده و حضور را برای خود داشته باشند، محبت الله و خلوصِ حقیقی نتوان آن را محسوب داشت، گرچه مقام شامخ بزرگی است که جز خُلَّص از اهل معرفت به آن نتوانند رسید، و دست طمع امثال ما محجوبان، از آن و کمتر از آن کوتاه است.
درجۀ چهارم، خوف اولیاء است که آنها از رنگ انیَّت و انانیّت پاک و پاکیزه شدند و منصبغ بصبغة الله شدند «وَ مَن احسَنُ مِنَ الله ِ صِبغَةً». اینان، از جلوه های جمال و جلال که بر قلوب صافیه شان می شود، رهبت برایشان حاصل می شود.
و بباید دانست که در هر جمالی، جلال و عظمتی مختفی است. از این جهت، از جلوۀ جمال، رهبت و خوف حاصل شود. و این خوف از عظمت به طور کلّی به سه مرتبه بالغ شود؛ زیرا که از جلوۀ افعالی و اسمائی و ذاتی حاصل گردد، و تفصیل آن از عهدۀ این اوراق خارج است. و رهبت و خوف حقیقی عبارت از همین درجۀ اخیره است که پای نفسانیّت و انانیّت در کار نیست.
و در مقابلِ هر درجه از این درجاتِ رهبت، درجه[ ای] از جرئت است. چنانچه درجۀ مقابل درجۀ اوّل، جرئتِ بر معاصی است، و در مقابل درجۀ دوّم، جرئت بر زلاّت و لغزشها است، و در مقابل درجۀ سوّم، جرئت بر ورود در حجب است اختیاراً، و مقابل درجۀ چهارم، جرئت بر خودبینی و صبغه نفسیّه شیطانیّه است ذاتاً و صفةً و فعلاً.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 328