قصّههای زندگی امام خمینی
دلجویی از داغدیده
این قصه را آقای مجتبی رودباری، یکی از شاگردان امام نقل میکند:
من خواهری داشتم که در نوجوانی به سختی بیمار شد و در سن 17 سالگی در یکی از بیمارستانهای تهران از دنیا رفت. داغ سختی را به دل ما گذاشت و وقتی خبرِ مرگ او در نجف اشرف به من رسید، خیلی اندوهگین شدم. ضربهی روحیِ سختی به من وارد شد و به قدری پریشان شدم که تا مدتی حالِ رفتن به جلسهی درس امام خمینی را نداشتم. در همین احوال، یک شب برای زیارت به حرم امیرالمومنین(ع) رفتم. در بازگشت، وقتی وارد خیابان «اَلرسول» شدم، یکدفعه چشمم به استاد افتاد. من از سمت چپ خیابان میآمدم و امام از سمت راست خیابان به طرف حرم میرفت. سه ساعت از اول شب گذشته بود و خیابان کاملاً خلوت شده بود. من از دور به استاد سلام و عرض ادب کردم، اما با تعجب
گلابی خاردار
این میوه به نام انجیر هندی هم معروف است. سطح میوه خاردار است و برای خوردن باید این سطح تیغدار به آرامی از آن جدا شود. از این میوه در درمان بیماری قند استفاده میشود. خوردن میوه با خارهای آن سبب ناراحتی در گلو و معده میشود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 490صفحه 8