مجله کودک 488 صفحه 35
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 488 صفحه 35

نگاهم سبز میشود.» - مگه نمیبینی گوسفندا اومدند. بازم رفتی توی بالاخونه؟ من ریش بزها را میگیرم و مادر آنها را میدوشد. مادر میگوید: «چو‏پونا دیگه حوصله نمیکنند، گوسفندای بیچاره رو ببرند جایی که یک ذره علف داشته باشه. میبینی چهقدر شیرشون کم شده.» و سطل شیر را میبرد زیر پای بز بعدی. صدای شُراشُر شیر توی گوشم پیچیده است. وقتی میخواهد سطل شیر را ببرد توی آشپزخانه، میگوید: «بدو، آفتابه را پر کن و بگذار تو مستراح، الانه که بابات بیاد.» میگویم: «یواش، خودم میدونم.» این طرف و آن طرف را نگاه میکنم و میروم سر چاه. از آبهایی که مادر کشیده، میریزم توی آفتابه و میروم طرف مستراح که «یحیی» و «یونس» از توی طویله میپرند بیرون و داد میزنند: «نوکر بابا، نوکر بابا...» ادامه داستان را در کتاب که به بهای 1700 تومان چاپ و منتشر شده است بخوانید. منگو را پادشاه میوههای استوایی و گرمسیری مینامند. این میوه اندازه یک توپ تنیس است و قطعات میوه خوراکی تا 8 قطعه را تشکیل میدهند. طعم میوه منگو خوشمزه است و ارزش غذایی زیادی دارد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 488صفحه 35