لباسشویی تا خرخره پر پغور قاطی
قسمت سوم
طاهره ایبد
لباسشویی پغورقاطی تا خرخره پر از لباس کثیف بود . لباسها به زور چپیده بودند توی هم . لباسشویی می خواست بالا بیاورد . لباسشویی هفته ای سه بار باید می شست و می شست ؛ اما لباسها آن قدر کثیف و سنگین بودند که لباسشویی هر کاری می کرد ، پاک نمی شدند. پغور قاطی هم هیچ دستی به سرو روی لباسشویی نمی کشید .
یک روز لباسشویی به تلویزیون گفت :«هی دوست عزیز می شه چند روزی جات رو با من عوض کنی ؟»
تلویزیون گفت :«برای چی ؟
لباسشویی گفت :«از بس لباس های سنگین و کثیف شستم ، نفسم داره بند می آد. از بس پودر زدم ، تمام بدنم به پودر حساسیت پیدا کرده و لاستیکم هم پوسیده »
تلویزیون فکری کرد و گفت :«خب شاید بد نباشه یک مدت این لباسشویی برنامه های به درد نخور و خسته کننده ی منو هم بشوره»
تلویزیون گفت :«باشه دوست عزیر فکر کنم برای دوتامون خوب باشه .»
تلویزیون برنامه هایش رابه لباسشویی داد . لباسشویی هم لباسها را به تلویزیون داد . تلویزیون رفت توی آشپزخانه و ماشین لباسشویی آمد توی هال.
پغورقاطی که از سر کار برگشت . لباس هایش را در آورد ریخت توی ماشین ، یعنی تلویزیون و دکمه اش را زد تا لباسهای کثیف را بشوید . تلویزیون روشن شد . هرکانال تلویزیون یک نوع لباس پخش می کرد : یک کانال شلوار ، یک کانال پیراهن ، یک کانال جوراب ، یک کانال زیرپوش ، یک کانال پیژامه و...
______________
نام : سرو قرمز وسترن
ویژگی کلی : اتفاع تا 45 متر - رشد سریعی دارد .
محل اصلی رشد : آمریکای شمالی
مجلات دوست کودکانمجله کودک 424صفحه 8