مجله کودک 360 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 360 صفحه 11

نیست . ما جاسوس نیستیم . پدر ما یعقوب پسر اسحاق پیامبر ، و نوه ی ابراهیم بزرگ است . پدر ما سالهاست که غصه دار و غمگین است . » یوسف که لبخند می زد جلو رفت و پرسید : « چرا؟ شاید شما کارهای بیهوده ای دارید! » - نه . پدر ما پسری کوچک تر داشت . آن پسر همراه ما به بیابان آمده بود که طعمه ی گرگ شد . به همین خاطر پدرمان غمگین و غصه دار است . ـ آیا همگی شما از یک پدر هستید؟ ـ آری ، اما از مادر با هم یکی نیستیم . یعقوب به تک تک آن ها نگاه کرد . بنیامین نبود . پرسید : « چظور پدرتان یکی از برادرانتان را نگه داشته و همراهتان نیست؟ » یهودا جواب داد : « به خاطر این که او به جای آن برادر گم شده ی ما ، در کنار پدرمان است و پدرمان به او علاقه ی زیادی دارد . » - از کجا باور کنم؟ برادر دیگر جواب داد : « ما ، سرزمین دوری زندگی می کنیم و نمی توانیم کسی را بیاوریم تا به حرفهای ما گواهی بدهد! » یوسف قدم زد و فکر کرد و گفت : « اگر راست می گویید ، آن برادرتان را هم به اینجا بیاورید تا من راضی شوم . » برادرها با هم گفتند : « چگونه؟ پدر ما اجازه نمی دهد .! » یوسف خندید . - یکی از شماها را نگه می دارم . آن گاه پدرتان به خاطر او ، آن برادر را به این جا می فرستد! او دستور داد بین برادران قرعه کشیدند . قرعه به اسم « شمعون » افتاد . او که در زمان کودکی به یوسف مهربان تر بود در آن جا ماند . به دستور یوسف ، خدمتکارها از برادران خوب پذیرایی کردند . دربار شترهایشان غله ریختند . سرانجام آن ها به کنعان بازگشتند . آن ها در راه هم خوشحال بودند ، هم ناراحت . خوشحال از این که غلّه ی زیادی را به همراه می بردند و ناراحت از این که به پدر چه جوابی بدهند . تولدی دوباره از سال 1998 تا کنون از سال 1998 تا 2004 میلادی بایرن مونیخ به رهبری « اوتمار هیتسفیلد » توانست جانی دوباره پیدا کند . قهرمانی در بوندس لیگا در این دوره اعتباری دوباره به تیم بخشد .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 360صفحه 11