افطار
قاسمعلی فراست
آن روز صدای مادرم را که شنیدم، غلتی زدم و دوباره خوابیدم؛ اما مادر تندتند به پهلویم زد و گفت: «احمد! احمد! دیرت شده مادر.»
با بیمیلی سرم را از زیر پتو بیرون کردم تا ساعت لب تاقچه را ببینم. ناگهان چشمم به آفتابی افتاد که از پنجره تا وسط اتاق آمده بود. بلند شدم و همینطور که چشمهایم را میمالیدم، گفتم: «چرا زودتر بیدارم نکردی؟ مدرسهام دیر شد!»
نام جاندار: ماهی هرینگ
اندازه: حدود 45 سانتیمتر
گستردگی: شمال اقیانوس اطلس
زیستگاه: جزایر مرجانی، عمق 200 متری آب
تغذیه: سخت پوستان و ماهیهای کوچک
مجلات دوست کودکانمجله کودک 350صفحه 33