مجله کودک 144 صفحه 6

گیلاس اجاره­ای نوشته: کبرا بابایی گیلاس کوچولو یک برگ پهن داشت و رویش نوشت: «یک گیلاس درشت و آبدار اجاره داده می­شود!»هنوز ظهر نشده بود که خانم و آقای کرم آمدند تا گیلاس را اجاره کنند. آقای کرم یک در ورودی برای خانه جدیدشان ساخت و گیلاس، خانۀ کرم­ها شد. گیلاس، چون نمی­خواست زیر دندان­های زرد باغبان له شود و هسته­اش روی زمین یا توی آشغال­ها بیفتد ، خیلی فکر کرده بود تا یک راه فرار پیدا کند. یک روز خودش را پشت برگها قایم کرده بود. اما باد آمده بود و برگها تکان خورده بودند و او پیدا شده بود. یک بار هم آن قدر خودش را روی شاخه تاب داد که سرگیجه گرفت، اما نتوانست از شاخه جدا شود. به خاطر همین تصمیم گرفت خودش را اجاره بدهد و حالا خانۀ کرم­ها شده بود عصر وقتی باغبان آمد، گیلاس اجاره­ای را هم چید. اما همین که خواست بخورد آقای کرم عصبانی را دید که گفت: « حیف است به خاطر کرم به این کوچکی، گیلاس به این بزرگی را دور بیندازم» و آن را توی دهانش گذاشت. هسته­ی سوراخ و کرم خوردۀ گیلاس ، کنار هسته­های دیگر روی زمین افتاد. سیکل کار، نوعی خودروی سه چرخه بود که اولین بار توسط شخصی به نام «مورگان» ساخته شد. سرعت این وسیله، برابر موتور سیکلت بود، اما راحتی یک خودرو را نیز همزمان داشت.