با من بیا ...
من شتر هستم و از یک راه دور آمده ام. از جایی که نه درخت دارد و نه رود. من از صحرا آمده ام. صحرا پر از شن های داغ است. صحرا سبزه ندارد، اما خارهایی دارد که برای من غذای خوش مزه ای هستند. ما شترها می توانیم چندین روز بدون این که آب بخوریم، راه برویم و بارهای سنگین را جابجا کنیم. برای همین هم مردمی که در صحرا زندگی می کنند، ما را خیلی دوست دارند. آن ها حتی از شیر و گوشت شتر هم استفاده می کنند.
امروز تمیز و مرتب پیش تو آمده ام تا همراه هم صفحه های رنگارنگ مجله ی دوست خردسالان را ورق بزنیم. پس دست مرا بگیر و با من بیا ...
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 288صفحه 3