سنجاب و خرگوش با خوش حالی گفتند: «بله. میخواهیم!» بعد همه آرام و بیصدا به شیر نزدیک شدند. میمون یک برگ بزرگ را
به دم شیر بست. شیر هنوز خواب بود و توی خواب دمش
را تکان میداد و مگسها را کنار میزد. وقتی برگ به دم
شیر بسته شد، یک بادبزن بزرگ درست شد. میمون
خرگوش و سنجاب و موش دور شیر خوابیدند، تا
شیر، با دمش آنها را باد بزند. اما همه نگران بودند
که مبادا شیر بیدار شود. آنها نمیدانستند که شیر
بیدار است و از زیر پلکهایش آنها را نگاه میکند.
شیر، دوستان کوچولوی خواب آلودش را بیشتر از
مگسهای زشت و پر سر و صدا دوست داشت.
در آن روز گرم گرم، جای خواب آنها هم خنک بود، هم راحت.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 241صفحه 6