مجله خردسال 238 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 238 صفحه 3

با من بیا... دوست من سلام. من روزنامه هستم. پر از عکس و خبر! می­دانی روزنامه، به چه دردی می­خورد؟! خبرها را توی روزنامه می­نویسند تا همه آن را بخوانند. روزنامه یعنی نوشته­ای که هر روز چاپ می­شود و توی آن پر است از عکس و خبر. مردم می­توانند هر روز به روزنامه فروشی بروند و روزنامه­ای را که دوست دارند بخرند و آن را بخوانند. یک روز در روزنامه­فروشی، مجله­ی دوست خردسالان را دیدم. مادرم اجازه داد تا به مجله بیایم و با تو دوست شوم. حالا برای ورق زدن مجله دست مرا بگیر و با من بیا...

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 238صفحه 3