مسابقه
مرجان کشاورزی آزاد
یکی بود یکی نبود. یک روز، کلاغ با خوشحالی به مزرعه آمد و گفت: «هاپو را خبر کنید که خودش را برای مسابقه آماده کند. موش و مرغ و کلاغ
پرسیدند: «کدام مسابقه؟» کلاغ گفت: «سگهای مزرعههایده قرار است
با هم مسابقه بدهند. هر کدام که سریعتر بدود برنده میشود.» موش
و مرغ گفتند: «هاپو آنقدر بیحال است که اصلاً به مسابقه نمیرود، چه
برسد به این که بدود!» کلاغ گفت: «همهی سگها مشغول تمرین هستند.
هاپو را خبر کنید!» کلاغ رفت و موش و مرغ هم رفتند سراغ هاپو. هاپو
یک گوشه خوابیده بود و خروپفش هوا بود! موش گفت: «باید یک فکری بکنیم.»
مرغ پرسید: «چه فکری؟» موش گفت:«باید کاری بکنیم که هاپو بدود! با سرعت هم بدود!» مرغ گفت: «هاپو فقط وقتی میدود که قرار باشد یک روباه را بگیرد.» ناگهان موش گفت: «فکر خوبی دارم! اگر یک روباه به دنبال تو بدود هاپو حتماً به دنبال روباه میدود. آنوقت...» مرغ گفت: «نه نه من جرأت این نمیتوانم
کار را ندارم، اگر روباه مرا بگیرد چی؟ نه نه من ...»موش گفت: «نترس هاپو نمیگذارد که
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 263صفحه 4