![](http://statics.imam-khomeini.ir/UserFiles/fa/Majallat/MajalleDust/299/299_18.jpg)
گفت: «نه مال من است.»
ناگهان از پشت علفها بیرون پرید و گفت: «اما این چمنزار مال من است.» و و با تعجب به نگاه کردند.
ناگهان گفت: «چه خبر شده؟ چرا شلوغ می کنید؟ کی گفته به چمنزار من بیایید؟»
پرسید: «چمنزار تو؟»
گفت: «بله! چمنزار من!»
ناگهان سرش را از صدفش بیرون آورد و گفت: «نه!چمنزار من!» و سر و صدا شروع شد. و و و و فریاد میزدند که «این چمنزار من است.»
بیچاره که با تعجب به آنها نگاه میکرد گفت: «این چمنزار خیلیخیلی بزرگ است. چرا با هم دعوا میکنید؟»
گفت: «چون من اینجا را پیدا کردم.»
گفت: «من زودتر از تو اینجا را پیدا کردم.»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 188صفحه 18