فرشتهها
داییعباس میخواهد عروسی کند.
وقتی مادربزرگ با مادرم حرف میزد من شنیدم که قرار است دایی عباس داماد بشود. من خیلی خوشحال شدم، اما مادرم اخمهایش را در هم کرد و به من گفت: «برو توی حیاط بازی کن!» من نمیدانم عروس داییعباس چه شکلی است. اما شنیدم که قرار است روز تولد حضرت علی (ع) برای داییعباس جشن عروسی بگیرند. شب، وقتی داییعباس به خانه آمد، مادربزرگ او را بوسید و گفت: «عروسیات که روز تولد اوست. خدا کند زندگیات هم مثل او باشد.»
من از دایی پرسیدم: «یعنی زندگی شما مثل زندگی کی باشد؟»
داییعباس گفت: «حضرت علی (ع) با دختر پیغمبر یعنی حضرت فاطمه (س) عروسی کردهاند. آنها همیشه با هم مهربان بودند و در هر کاری به هم کمک میکردند. همهی ما آرزو داریم که مثل آنها زندگی کنیم.»
داییعباس من خیلی خوب و مهربان است. او بهترین داماد دنیاست!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 49صفحه 8