5) پس نوکش را لابهلای پرهای نرم تنش پنهان کرد.
7) پرنده نوک بلندش را توی آب برد و یک ماهی گرفت! نه بچهها! یک خرچنگ گرفت!
6) جغد اورا دید و گفت:
اگر من نوکی به بلندی نوک تو داشتم، میتوانستم ماهی بگیرم.
8) جغد خندید و گفت: «اما اگر من یک نوک بلند داشتم، حتما ماهی میگرفتم.»
«
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 38صفحه 21