نقش پرندگان
در آیینۀ کلام روح الله خمینی
(رمزپردازی و هستی شناسی در اشعار امام خمینی)
دکتر پروانه محمّدی
«رمزپردازی» یکی از اصول بدیهی، در خلق آثار گرانقدر عرفانی است. با زبان «رمز» پلی میان ظاهر و «باطن» پدید می آید و به همین دلیل است که دانش «نشانه شناسی»، با توجه در اشتمال آن به مباحث کلی و اجتماعی، مقوله ای جدای از رمزپردازی عرفانی، اما در ارتباط مستقیم با آن است. در آثار اهل تصوف و عرفان، رمز بر مفهوم «باطن» دلالت دارد. یعنی آنچه که ورای مفاهیم ظاهری است. به همین دلیل «رمز» را می توان معادلی برای واژۀ «سمبل» symbol قرار داد و به این نکته نیز اذعان نمود که مفهوم رمز دارای بار عمیق تری از «سمبل» است و به دلیل همین غنای مفهوم رمزپردازی است که ادبیات عرفانی ایران و سایر ملل از جمله هندوان و اعراب، دارای مضامین دلکش و بلندی از اندیشۀ بشری اند.
امام روح الله خمینی در بسیاری از غزل های خویش در باب پرندگان، رموزی را به طالب جستجو گر می نماید. برای مثال در نام های بلبل، جغد، پروانه، مگس، مرغ جنبۀ بیان مقاصد عرفانی، بسیار قوی است. باید در نظر داشت که تمثیل و بهره گیری از آن در شعر و با ارائه یک صورت مثالی، نکاتی عرفانی بیان می شود.
مرغ یا مرغان، نفس آدمی و سالکان طریقتند. مرغان روح خویشتن را در آیینه می بینند و این
آیینه چیزی نیست جز وجود خود آنها تا زمان وصل و نیل به کمال و ذوب شدن در وجود حضرت دوست فرا رسد.
عشق بلبل به گل موضوعی است که شاعر از زبان حال بلبل دربارۀ آن سخن می گوید. بلبل، مرغ یا مرغان دیگر گاه با هم مجلسی ترتیب می دهند و به زبان حال سخن می گویند. بُلبل مهترِ مرغان است اَلحَمْد می خواند. فاتحه آغاز به سخن می کند و شکوفه را می ستاید. پرندگان یا طوطی از گل مورد علاقۀ خود تعریف می کنند و هر یک گل خود را از دیگران بهتر می داند. امّا از همه بهتر گل سرخ است چون اصل او عرق مصطفی(ص) است.
حکایت پروانه، کلبْ، مگس در اشعار حضرت امام خمینی با رمز بیان می شود که هرکدام مضامینی بلند و عارفانه را در خود نهفته دارند و بیانگر آن است که شاعر تا چه حد به این آفریده های الهی اندیشه می کند. گاهی شاعر عارف به خودسوزی و مرگ او می پردازد و با رمزپردازی به اسرار مرگ و جهان دیگر اشاره می کند.
شاعران لطیف طبعی که بر مذهب عشق بوده اند اوصاف عاشق را هم چون اوصاف پروانه دیده اند البته پروانه خصوصیات دیگری هم دارد.
امام خمینی در غزل دریای عشق می گوید:
افسانۀ جهان دل دیـوانـۀ مـن است در شمع عشق سوخته پروانۀ من است
دیوان / 58
و در غزل قصۀ مستی می گوید:
عـاشقـان دانند درد عـاشق و سـوز فـراق آنکه بر شمع جمالت سوخت جز پروانه نیست
دیوان / 71
عاشق فنای در حق بودن مانند ولی خدا، یا شهید که در غزل میگساران او می بینیم:
عـاشقـان روی او را خانه و کاشـانه نیست مـرغِ بال و پر شکسته فکر باغ و لانه نیست
گـر اسیر روی اویـی نیست شـو پروانه شو پای بنـد ملک هستـی در خور پـروانه نیست
دیوان / 72
پرندگان با یکدیگر به زبان حال سخن می گویند. گاهی شاعران برای تنبیه و بیداری از خواب غفلت به زبان حال مرغان متوسل می شوند. «زبان حالی» مجلسی است که در عالم معنی و در ساحت خیال برپا می شود. انسان نیز یکی از موجودات کشور دل است و نوای او نوایی است به زبان حال. سرمست به سوی عالم عشق می رود و مرغ دل او از تارم عشق می شنود. در غزلِ مژدۀ دیدارِ حضرت امام می نگریم:
بلبل به شاخِ سرو در آوازِ دل فریب بـر دل نوید سـرو قـدر گُلعذار داد
دیوان / 75
و امّا در غزل هست و نیست:
بلبل انـدر شـاخ گل مدح تـو را خواند و نخواند بویِ عطرِ مویِ تو در دشت و صحرا هست و نیست
دیوان / 69
عشق بلبل و سخن گفتن او به زبان حال موضوعی است. گل موجودی است که چند روزی بیش در جهان نمی پاید و در این مدت نیز بلبل باید زخم خار را تحمل کند.
کار بلبل عشق ورزی با معشوق حقیقی است به عبارتی گذشت از عشق مجازی به عشق
حقیقی که موضوع داستان های مستقلی است.
در غزل «بهار» او می گوید:
گــل از هـجـران بـلبـل از دوری گـل هـر دم بطرف گلستان هر یک به عشق خویش مفتون شد
دیوان / 91
و در غزل «سرود عشق»؛
سرود عشق زمرغان بوستان بشنو جمال یار زگلبـرگ سبز تابان شـد
دیوان / 90
حضور حیوانات در غزلیات امام خمینی چشمگیر است. او زیبایی هایی در این آفریده های پاک الهی می بیند.
برای مثال در این بیت در غزل فارغ از عالم می بینیم:
طوطی باغ محبت نرود کلبۀ جُغد باز فردوس کجا کَلب معلَّم باشد؟
دیوان / 86
گاهی مرغ، روح صافی و زیباست و گاهی وحوش قوای مذمومۀ انسان است. کنایه از فیض حق است و ارواح صافی در کالبد ظلمانی.
در غزل محرم اسرار، نگاه حضرت امام خمینی را به جُغد می نگریم:
بس کن ای جُغد زویرانۀ خود دَم بَر بند که در این دایره من نقطـۀ پرگـار توام
دیوان / 136
جُغد پرنده ای است که شب شکار می کند و روزها پرواز نتواند کرد.کنایه از طبیعت ظلمانی است. طبع جُغد طالب ظلمت است.
یا در این بیت نام خروس اینگونه آمده است:
یـارب ببنـد بـر رُخ خورشـید راه صبح در خواب کن مؤذن و در خاک کن خروس
دید هستی شناسانۀ امام خمینی، شعر او را برجسته نموده است.