تا عرش خدا
با تو می شد تا افقها پر کشید
با تو می شد زندگی را سرکشید
با تو می شد رازهای عشق گفت
با تو می شد هر سحر چون گل شکفت
با تو می شد روحها را تازه کرد
با تو می شد عشق را اندازه کرد
با تو می شد در زلالی، آب بود
با تو می شد برتر از مهتاب بود
با تو می شد محو روی یار شد
با تو می شد از خدا سرشار شد
با تو می شد چشم دل را باز کرد
تا دل عرش خدا پرواز کرد
می شد از کویت به علیین رسید
تا دل گلدسته های دین رسید
می شد از بویت بهاران آفرید
عشق در دلهای یاران آفرید
می شد از باغ وجودت لاله چید
از رخ گل قطره قطره ژاله چید
کاش روز وصل تو آخر نداشت
کاش شامی این چنین در برنداشت
صبا