سطرهای سپید
نام او هر چه دید را پر کرد
صفحه های سفید را پر کرد
نام او نقل هر دهانی شد
حجم گفت و شنید را پر کرد
آمد و خون تازه ای شد و بعد
خالی هر ورید را پر کرد
از صدایش غزل که پر شد، بعد
شعرهای سپید را پر کرد
چشم هایش بهار واژه شد و
نقطه چین های عید را پر کرد
خوبی اش منتشر شد و آنچه
که تصور کنید را پر کرد
از ترانه، سلام و صبح بخیر
هر نسیمی وزید را پر کرد
مرشد واژه های سرگردان
سطرهای سفید را پر کرد
نه فقط اینکه سطرهای سفید
نام او هر چه دید را پر کرد
مهدی فرجی