سخنرانی
زمان: صبح 27 اردیبهشت 1367 / 1 شوال 1408
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: ابعاد معنوی ضیافت الله
مناسبت: عید سعید فطر
حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور) ـ موسوی، میر حسین (نخست وزیر) ـ هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی) ـ موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم (رئیس دیوانعالی کشور) ـ مهدوی کنی ـ فلسفی، محمد تقی ـ اقشار مختلف مردم ـ شخصیتهای روحانی، کشوری، لشکری، خبرنگاران داخلی و خارجی
بسم الله الرحمن الرحیم
ابعاد معنوی ضیافت الله
قبلاً من باید از ملت ایران، بعد از اینکه تبریک عید را عرض می کنم، تشکر کنم که در صحنه ها خصوصاً، در صحنۀ انتخابات خوب حاضر شدند و در عین حالی که همۀ دستها در این بود که این انتخابات به طور شایسته و آرام عمل نشود، بحمدالله عمل شد و خداوند عید مبارک را بر همه مبارک کند.
چیزی که من می خواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این خطبه ای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده اند. یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالی که همۀ عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئلۀ دیگری است.
این ضیافت، همه اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلاً، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه. البته حساب امثال من با کرام الکاتبین است. اما من به شما آقایان و به هر کس که این کلمات می رسد و خصوصاً، طبقۀ جوان عرض می کنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من هستید؟
جوانها متوجه باشند که در جوانی می شود اصلاح کند انسان خودش را. هر مقداری انسان سنش زیادتر می شود، اقبالش به دنیا بیشتر می شود. جوانها نزدیکترند به ملکوت. پیرها هر چه می گذرد، هر چه بر عمرشان می گذرد، هی اضافه می شود یک چیزهایی که آنها را از خدا دور می کند. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده اند یا اگر وارد شده اند استفاده نکرده اند. خطاب به همۀ مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت الله ، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذره ای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایی که در دنیا می بینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکرده اند، در این مهمانی وارد نشده اند، دعوت خدا را قبول نکرده اند.
کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمی شود، برای اینکه در ضیافت خدا
وارد نشده ایم. در ماه رمضان اصلاً، وارد نشده ایم؛ یک ترک اکل و شربی کردیم، لکن آن که باید بشود نشده است. اگر هواهای نفسانی بگذارد، انسان به حسب فطرت الهی است، فطرت، فطرت الله است، همه هم توجه دارند به او، لکن این توجه به دنیا که توجه ثانوی است و اعوجاجی است، این جلوگیری می کند از آن مسائلی که باید باشد. اگر می بینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم ـ خدای نخواسته ـ نمونه اش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان: اَقْبَلَ عَلیکُمْ شَهْرُ الله اما شما او را ردش کردید، پس زدید.
شیطنت برای ایجاد اختلاف
در انتخابات در عین حالی که باید گفت انتخابات خوبی گذشت، لکن شیاطینی می خواستند که یک تخم نفاق بکارند. در جاهای دیگر وقتی انتخابات می شود، حزبها و دستهای خارجی مردم را می کشند طرف خودشان و مردم را بازی می دهند، صحبتهایی می کنند که همه اش برای اغفال مردم است. در انتخابات در عین حالی که بسیار خوب انجام گرفت، لکن دستهایی می خواست ایجاد اختلاف کند، دو دستگی ایجاد کند و حال آنکه موفق نشدند بحمدالله . باید شما متوجه باشید به این که دشمنها همیشه دنبال این هستند که ما را از داخل بپوسانند و اگر در این ضیافت وارد شده باشید دشمنها دستشان کوتاه خواهد شد. وقتی حقیقت این ضیافت را انسان می بیند، می بیند که اگر انسان وارد این ضیافت بشود تمام اختلافات در دنیا حل می شود. شیاطین دنبال این هستند که ایجاد اختلاف کنند، دو دستگی بگویند هست، لکن بحمدالله ملت ما و خصوصاً، روحانیت ما اشخاصی هستند که چهره شان نورانی است و در این ماه مبارک هم در این ضیافت ان شاءالله وارد شده اند و آثارش هم بعد ظاهر می شود که همه باهم هستند؛ دو جبهه نیست.
لزوم دوستی با وجود اختلاف سلیقه
البته دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأی هست، باید هم باشد. سلیقه های مختلف باید باشد، لکن سلیقه های مختلف اسباب این نمی شود که انسان باهم خوب نباشد. من عرض کردم مثل طلبه ها که با هم مباحثه می کنند، آن وقتی که مباحثه می کردند جار و جنجال جوری بود که انسان خیال می کرد دشمن هم هستند، وقتی مباحثه تمام می شد می نشستند به دوستی کردن و انس. اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم. اگر در این ماه مبارک، در این ضیافت وارد شدیم، باید بعد از ماه مبارک تا مدتها آثارش باقی باشد.
ماه مبارک به منزلۀ یک ساعتی است که کوکش بکنند و خودکار تا مدتی که این کوک است باشد. این ماه مبارک باید این جور باشد که مردم را تا ماه مبارک دیگر حفظ کند، بعد ماه مبارک دیگر بیاید از سر گرفته بشود و این برای این است که باید ما در این ضیافت وارد شده باشیم و من امیدوارم که وارد شده باشیم و همۀ آقایان با سلامت، صحت و خوشی این سال را بگذرانند.
و من عقیده ام است بهترین دعا از برای امثال رئیس جمهوری امریکا و نوکرهای او مثل صدام، بهترین دعاها این است که خدا مرگشان بدهد، این دعا برای آنهاست. اگر می خواهید نفرین کنید بگویید خدا حفظشان کند؛ برای اینکه هر روزی که بر امثال اینها می گذرد، جهنمشان بدتر می شود. جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لا یتناهاست. هر روزی که بر اهل معصیت بگذرد، جهنمشان بدتر و داغترمی شود. پس دعای برای اینها اگر بخواهید بکنید این است که خداوند اینها را مرگ بدهد تا اینکه این جهنم به آن سختی نباشد بر ایشان. و خداوند ان شاءالله ، ما را هم بیدار کند، متوجه کند، متوجه کند که ما چند روزی بیشتر نیستیم، منتها من زودتر و شما هم دنبالش دیگر، بعد از صد سال
دیگر از این بساط خبری نیست. اینها همه گذراست و از بین می رود، آن چیزی که باقی می ماند حرکات خود انسان است. آن چیزی که به انسان جهنم را می رساند یا بهشت را می رساند خود انسان است، از خارج نیست. انسان که مُرد شروع می شود به یک عالم دیگری که خود انسان تهیه کرده، از خارج چیزی نمی آید، هر چه هست از خود انسان است. کوشش کنید که ان شاءالله ، اصلاح بکنید در این روز، در این وقت، در این سالها خودتان را و خداوند ان شاءالله ، به شما و همۀ اهالی این کشور سلامت عنایت کند و همۀ شما ان شاءالله ، در جوار خدای تبارک و تعالی و با دعای حضرت صاحب ـ سلام الله علیه و ارواحنا فداه ـ همۀ شما ان شاءالله ، موفق و مؤید و به آرزوهای صحیحی که دارید که آرزوی همه رسیدن به خداست و خودش هم نمی داند، همه توجهشان به اوست و خدا پرده ها را بردارد تا همه ببینیم او را.
والسلام علیکم و رحمة الله