سخنرانی
بیان وظایف و رسالت انجمن های اسلامی
سخنرانی در جمع نمایندگان انجمن های اسلامی دانش آموزان (وظایف انجمن ها)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 11 ف‍روردی‍ن‌ ‭1360

زمان (قمری) : 24 جمادی الاول ‭1401

مکان: تهران

شماره صفحه : 242

موضوع : بیان وظایف و رسالت انجمن های اسلامی

زبان اثر : فارسی

حضار : نمایندگان انجمن های اسلامی دانش آموزان سراسر کشور

سخنرانی در جمع نمایندگان انجمن های اسلامی دانش آموزان (وظایف انجمن ها)

سخنرانی

‏زمان: 11 فروردین 1360 / 24 جمادی الاول 1401‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: بیان وظایف و رسالت انجمنهای اسلامی ‏

‏حضار: نمایندگان انجمنهای اسلامی دانش آموزان سراسر کشور‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

رسالت انجمنهای اسلامی

‏     ‏‏من نسبت به انجمنهای اسلامی همۀ کشور، اعم از انجمنهای اسلامی دبیرستانهای‏‎ ‎‏سراسر کشور یا سایر انجمنهای اسلامی، که در همه جا بحمدالله تحقق پیدا کرده است،‏‎ ‎‏چند کلمه ای صحبت دارم. ‏

‏     یکی اینکه این نامگذاری که «انجمن اسلامی» در هر جا باشد، این یک تعهدی است‏‎ ‎‏از طرف انجمنها نسبت به اسلام و آن تعهدِ اسلامی بودن و اسلامی کردن است. فقط اسم‏‎ ‎‏نیست که گروهی دور هم جمع بشوند و اسم خودشان را انجمن اسلامی بگذارند. این‏‎ ‎‏یک تعهد است که شما برای خاطر اسلام، در سرتاسر کشور و در تمام جاهایی که در‏‎ ‎‏آنجا از اسلام هست همه چیز، شما متعهدید که اسلامی باشید و اسلام را در آنجاها که‏‎ ‎‏هستید پیاده کنید. پس شما دو تعهد دارید: یکی اسلامی بودن خودتان، یکی اسلامی‏‎ ‎‏کردن آنجایی که این انجمنها در آنجا هست.‏

‏     راجع به اسلامی کردن خودتان دو تا مطلب هست: یکی اینکه توجه به این معنا باشد‏‎ ‎‏که در این انجمنها اشخاص منحرف، غیر متعهد به اسلام، بلکه دشمن اسلام، نباشد.‏‎ ‎‏آنهایی که نمی خواهند اسلام در این کشور تحقق پیدا بکند و از اسلام سیلی خورده اند‏‎ ‎‏در همه جاهایی که با اسم اسلام یک انجمنی هست، یک مساجدی هست و جاهای‏‎ ‎‏دیگر، اینها کوشش دارند که در آنجاها نفوذ کنند. تکلیف انجمنهای اسلامی، چه در‏‎ ‎‏مدارس و چه در سایر جاهای کشور، که بحمدالله همه جا هست، تکلیف اولی این است‏

‏که اشخاصی که در این انجمنها وارد می شوند شناسایی شده باشند؛ سابقۀ قبل از‏‎ ‎‏انقلابشان و در انقلاب چه کردند و چه بودند و قبل از انقلاب اینها داخل چه امری بودند‏‎ ‎‏و چه کارهایی می کردند، خانواده های اینها خانواده های متعهد به اسلام است؟ خود این‏‎ ‎‏فرد قبل از انقلاب متعهد به اسلام بوده است و بعد از انقلاب هم به همان حال باقی مانده‏‎ ‎‏است، یا نه؟ ممکن است که یک اکثریتی از این انجمنها اشخاص متعهد، سالم، مؤمن به‏‎ ‎‏انقلاب و مؤمن به اسلام باشند، لکن اگر یک اقلیت، ولو دو نفر هم در بین انجمنها، هر‏‎ ‎‏انجمنی، منحرف باشد، یک وقت می بینید که همان دو نفر منحرف، انجمن اسلامی را به‏‎ ‎‏انحراف می کشند و انجمن اسلامی آنجایی را که می خواهد اسلامی بکند رو به انحراف‏‎ ‎‏می برد. این یکی از مهمات انجمنهای اسلامی است. شاید مکرر این مطلب به من گفته‏‎ ‎‏شده است که در انجمنهای اسلامی اشخاصی هستند که اسلامی نیستند، اشخاصی هستند‏‎ ‎‏که به اسم اسلام و صورت اسلام در این انجمنها آمدند و می خواهند انحراف ایجاد کنند.‏‎ ‎‏این یکی از وظایف انجمنهاست که باید توجه داشته باشند این اشخاصی که در این‏‎ ‎‏انجمنها وارد می شوند چه جور اشخاصی هستند؛ سوابقشان را، لواحقشان را،‏‎ ‎‏خانواده شان را، باید بررسی بکنید و آن وقت فرد را بپذیرید. این طور نباشد که شما بدون‏‎ ‎‏توجه، یک وقت اشخاصی که انحراف دارند، اشخاصی که تعهد به اسلام ندارند،‏‎ ‎‏اشخاصی که با اسلام دشمن هستند، مخالف هستند، اینها وارد بشوند و ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ اصل انجمن اسلامی را به فساد بکشند و اصل آن ارگانی که این انجمنها برای‏‎ ‎‏اصلاح آنها تحقق پیدا کرده است. یک وقت رو به فساد برود. این یکی از تکالیف‏‎ ‎‏شماهاست، که همۀ آنهایی که انجمنهای اسلامی را به وجود می آورند، این را باید بسیار‏‎ ‎‏توجه به آن بکنند.‏

تعهد انجمنها به اسلام و احکام آن

‏     ‏‏یک جهت دیگر، راجع به اسلامی بودن خود این انجمنهاست. اسلام ابعاد مختلفی‏‎ ‎‏دارد که اگر یک نفر یا یک جمع بخواهند واقعاً، مسلم باشند، باید تمام ابعاد را در نظر‏

‏بگیرند. یک بعد اسلام بعد عقاید است، عقاید اسلامی. باید انجمنهای اسلامی عقاید‏‎ ‎‏اسلامی را داشته باشند. این طور نباشد که یک فرد یا افرادی پایبند به عقاید اسلامی‏‎ ‎‏نباشند و انجمن اسلامی درست کرده باشند. اگر معتقد به تمام اصول اسلام نباشند، اینها‏‎ ‎‏نمی توانند انجمن اسلامی تشکیل بدهند، یا اسلام را بخواهند پیاده بکنند.‏

‏     و یک بعد دیگر اخلاق اسلامی است. چه بسا اشخاصی عقاید اسلامی را به حسب‏‎ ‎‏واقع هم تا حدودی دارند، لکن اخلاق اسلامی را ندارند. آن چیزی که مهم است برای‏‎ ‎‏شما که انجمن اسلامی تشکیل می دهید و خصوصاً، برای شما حاضرین که انجمنهای‏‎ ‎‏اسلامی دبیرستانها را متکفل هستید و دوستان شما متکفل هستند، این یک امر بسیار‏‎ ‎‏مهمی است که شما عهده دار شدید باید شما از خودتان شروع کنید و خودتان را به‏‎ ‎‏اخلاق اسلامی آرایش بدهید و از اخلاقی که بر خلاف اسلام است تحرز کنید؛ برای‏‎ ‎‏اینکه شما می خواهید در دبیرستانهایی که هستید اسلام را در آنجا پیاده کنید،‏‎ ‎‏نمی خواهید که فقط یک اسمی باشد که دیگران چون انجمن دارند پس ما هم انجمن‏‎ ‎‏داشته باشیم. شما می خواهید که اسلام را در دبیرستانها که بسیار اهمیت دارد، پیاده کنید و‏‎ ‎‏این تابع این است که خود شما هم عقاید اسلامیتان صحیح باشد و هم اخلاق اسلامی‏‎ ‎‏داشته باشید. ‏

‏     چنانچه یکی از بعدهای دیگر، اعمال اسلامی است؛ تعهد به ظواهر اسلام، به اوامر و‏‎ ‎‏نواهی اسلام و عمل کردن به احکام اسلام است. چنانچه آن جمعیتی که تشکیل انجمن‏‎ ‎‏اسلامی دادند ـ خدای نخواسته ـ در اعمال انحرافی داشته باشند، اینها نمی توانند بگویند‏‎ ‎‏که ما انجمن اسلامی هستیم و آمدیم که اسلام را در اینجا که هستیم پیاده بکنیم. اول باید‏‎ ‎‏از خودتان شروع کنید، هر کسی از خودش باید شروع کند و عقاید و اخلاق و اعمالش را‏‎ ‎‏با اسلام تطبیق بدهد و بعد از اینکه خودش را اصلاح کرد، آن وقت دنبال این باشد که‏‎ ‎‏دیگران را اصلاح کند، خصوصاً، شما که در دبیرستانها هستید و همۀ آنهایی که سرو‏‎ ‎‏کارشان با بچه ها، نوباوگان، جوانان هست، این یک عهدۀ بزرگی است برای شما که در‏‎ ‎‏آنجاها هستید و می خواهید که دبیرستان را با هر چه در دبیرستان هست به صورت‏

‏اسلامی در بیاورید. و این یک تعهد بزرگی است. آنهایی که در آنجا هستند، در‏‎ ‎‏دبیرستانها هستند، در دبستانها هستند، بعد هم در دانشگاهها وارد می شوند، اینهایی‏‎ ‎‏هستند که آتیۀ یک کشور در دست آنهاست و اگر آنها به طور تعهد اسلامی، اخلاق‏‎ ‎‏اسلامی، تربیت شدند و به جامعه تحویل داده آنها می توانند یک کشور را اصلاح کنند و‏‎ ‎‏از استقلال کشور دفاع کنند. تمام این اموری که فاسد است، چه اموری که در رژیم سابق‏‎ ‎‏واقع می شد از حیث وابستگی به قدرتهای اجنبی و چه آنهایی که خودشان طرفدار بودند‏‎ ‎‏که وابسته کنند این ملت را و این کشور را به کشورهای ابرقدرت، اینها تمام برای این‏‎ ‎‏است که تعهدهای اسلامی اینها نداشتند. چنانچه یک فرد یا افرادی اسلام را بدانند چه‏‎ ‎‏است، اسلام را بفهمند ‏‏[‏‏و اینکه‏‏]‏‏ نسبت به قدرتهای دیگر چه جور باید معامله کنند،‏‎ ‎‏استقلال که در اسلام باید باشد توجه به آن بکنند، با تعهد به اسلام امکان ندارد که بروند‏‎ ‎‏و وابسته به غیر بشوند، آن هم غیری که بر خلاف اسلام است و دشمن اسلام است. تمام‏‎ ‎‏گرفتاریهای ما برای همین است که رجال ما در سابق، چه آنهایی که در مجلس بودند و‏‎ ‎‏چه آنهایی که دولت را در دست داشتند و چه آنهایی که ارتش را در دست داشتند در‏‎ ‎‏سابق، قضیۀ اسلام پیش آنها مطرح نبود اکثراً، چون مطرح نبود، آنهایی که در تربیت‏‎ ‎‏بچه ها وارد بودند اصلاً کاری ‏‏[‏‏نداشتند‏‏]‏‏ به اینکه این بچه تربیت اسلامی بشود تا یک‏‎ ‎‏روح بزرگ پیدا بکند که تحت سلطۀ اجانب واقع نشود و تحت سلطۀ داخل هم واقع‏‎ ‎‏نشود. وقتی آنها خودشان تعهد اسلامی نداشتند، بچه های ما هم همانطور تربیت‏‎ ‎‏می شوند. گروه گروه در دانشگاهها می رفتند و گروه گروه از دانشگاهها بیرون می آمدند‏‎ ‎‏و از اسلام خبری نبود و از تعهد اسلامی و اخلاق اسلامی خبری نبود.‏

الگو بودن اعضای انجمنهای اسلامی

‏     ‏‏باید شماها که انجمن اسلامی در دبیرستانها تشکیل می دهید بعد از اینکه خودتان‏‎ ‎‏توجه داشته باشید به اسلام و تعهد داشته باشید به احکام اسلام و اخلاق اسلام و اعمال‏‎ ‎‏اسلامی. باید خود شما الگو باشید برای اینکه بچه ها، با عمل شما تربیت بشوند و شما‏

‏دعوت کنید آنها را با اعمال خودتان به اسلام و اخلاق و اعمال اسلامی. اگر این خدمت‏‎ ‎‏بزرگ را شما بکنید و تمام کسانی که سر و کارشان با جوانها هست، سرو کارشان با کودکها‏‎ ‎‏هست، اینها متعهد به اسلام باشند و متعهد به احکام اسلام باشند ـ که در احکام اسلام‏‎ ‎‏تمام چیزهایی که در ادارۀ یک کشور احتیاج به آن هست، هست در اسلام. اسلام را اگر‏‎ ‎‏کسی تعهد به آن داشته باشد، امکان ندارد که او زیر بار ظلم برود، زیر بار وابستگی به‏‎ ‎‏کفار برود، خودش را تابع کفار قرار بدهد. تمام این فسادها برای این است که اسلام در‏‎ ‎‏این کشورها به آن معنایی که هست تحقق پیدا نکرده و آنهایی که تربیت جوانها و بچه ها‏‎ ‎‏و بزرگها و آنهایی که در دبستان یا بالاتر هستند تربیت صحیح نشدند و بعد در جامعه که‏‎ ‎‏آمدند و کشور را در تحت سیطرۀ خودشان در آوردند، یک اشخاص غیر متعهد بودند و‏‎ ‎‏ابایی از این نداشتند که کشور خودشان وابسته به غیر باشد و احتیاج به خارج داشته باشد.‏

‏     شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان این باشد که خودتان مستقل در همه چیز‏‎ ‎‏باشید؛ در فرهنگ مستقل باشید، در صفت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید. وقتی‏‎ ‎‏که بنای بر این معنا گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید، می توانید که کشور خودتان را‏‎ ‎‏نجات بدهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای‏‎ ‎‏همیشه. الآن ما اول کارمان هست، ما به یک کشوری وارد شدیم که همه چیزش وابسته به‏‎ ‎‏اجانب بود. تمام کارهایی که در اینجا می شد تقلید از خارج بود. اگر مدرسه تأسیس‏‎ ‎‏می کردند، یک مدرسه وابسته بود و اگر نظامی تربیت می کردند، یک نظامی وابسته بود.‏‎ ‎‏می گویند در آن وقتی که کندی‏‎[1]‎‏ را ترور کردند، در مدرسه های ما برای این بچه های‏‎ ‎‏کوچک یک شعر عزا درست کردند! عزا برای کندی گرفتند! و امروز که یک برادر دیگر‏‎ ‎‏او‏‎[2]‎‏ را ترور کردند، حالا چه این ترور موفق باشد یا نباشد و به حال ما هم فرقی نمی کند،‏‎ ‎‏حالا این طور نیست که دیگر برایش عزا بگیرند. ‏

‏     در هر صورت، شما باید متحول بشوید از آن رژیم و آن ریشه هایی که دوانده بود در‏

‏همه جا؛ همه جای کشور را آنها منقلب کرده بودند به یک اخلاق وابسته. باید کوشش‏‎ ‎‏کند ملت ایران و کوشش کنند آنهایی که با جوانها و با نیمسالها و با خردسالها سر و کار‏‎ ‎‏دارند، کوشش کنند که اینها را مستقل از حیث افکار و مستقل از حیث فرهنگ بار‏‎ ‎‏بیاورند، اینها هستند که بعدها این کشور را در دست می گیرند. اگر شما اینها را تربیت‏‎ ‎‏خوب بکنید، هر کاری که آنها بکنند برای شما ثواب دارد.‏

مسئولیت خطیر انجمنها به جهت اسلامی بودن آنها

‏     ‏‏در هر صورت، شما یک تکلیف بزرگی به عهده دارید. انجمنهای اسلامی در هر جا‏‎ ‎‏که هستند، این اسمی که روی خودشان گذاشتند تکلیف می آورد برای آنها. یک روز از‏‎ ‎‏شما سؤال می شود که شما، انجمن اسلامی اسم خودتان را گذاشتید، لکن به اسلام تعهد‏‎ ‎‏نداشتید. اگر ـ خدای نخواسته ـ انحرافی در شما باشد، یا بگذارید انحرافی در انجمنها‏‎ ‎‏باشد، یا بگذارید انحرافی در تعلیماتی که می خواهد بشود، انجام بشود، بشود، شما به‏‎ ‎‏واسطۀ همین اسمی که روی خودتان گذاشتید مسئول هستید؛ سؤال می شود که تو که‏‎ ‎‏گفتی من داخل انجمن اسلامی هستم، چرا خودت اسلامی نبودی. و چرا بچه هایی که با‏‎ ‎‏تربیت معلمینی که شما بودید تربیت شدند، اسلامی نشدند و چرا انحراف در این‏‎ ‎‏انجمنهای اسلامی بوده است.‏

‏     ما همه مکلف هستیم. همه باید این بار سنگین و امانت بزرگی را که به عهدۀ ما هست،‏‎ ‎‏و آن اسلام است و آن کشور اسلامی، به مقصد برسانیم و ما باید تماممان، چه دولت و‏‎ ‎‏چه ملت، و خصوصاً، کسانی که سرو کارشان با جوانها و بچه ها هست، این یک امانت‏‎ ‎‏بزرگی است به عهدۀ همه شماها و همۀ ما که ما این امانت را به آنجایی که باید برسد‏‎ ‎‏برسانیم، و اسلام را ان شاءالله در تمام نواحی این مملکت پیاده کنیم. و از خودمان شروع‏‎ ‎‏کنیم و دیگران را هم ان شاءالله ، دعوت کنیم.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

  • - جان اِف کندی، رئیس جمهور پیشین امریکا که در اوایل دهه 60 ترور شد و به قتل رسید.
  • - رابرت کندی.