این که می گویی انحرافی است، مشخص کنید. یک چند جایی را نشان من داد. دیدم نه این کتاب اینطوری هم که اینها می گویند، نیست.
امام تمامی کتابهای مرحوم دکتر شریعتی را مطالعه می کردند و معتقد بودند آنقدرها که به این آثار اعتراض و حمله می شود، بی مورد است و تا این حد انحراف در میان آنها وجود ندارد.
امام با شاگردهایشان مهربان و شاگردانشان هم با وی صمیمی بودند.
امام با دار و دسته ای نمی رفتند و از راه انداختن اصحاب و عساکر و اطرافی متنفر بودند.
امام در ابتداى ازدواجشان با خانم یک منزل کوچک اجاره کرده و اثاث منزل را هم خانم آوردند و اثاث دیگرى نداشتند. مجموعاً زندگى امام یک زندگى طلبگى آبرومند بود.
امام از غالب خبرها زودتر از ما مطلع می شوند. بنده اتفاق افتاده بارها رفتم خدمت ایشان یک چیزی را از من پرسیدند، من دیدم خبر ندارم بعد برگشتم مثلاً منزلمان دیدم بله خبرنامه امروز این بوده که بنده بنا بوده، عصری می دیدم، امام اول صبح این موضوع را دیده اند.
هرگز نشد که حوادث و رویدادهای بزرگ سیاسی موجب شود که امام از برنامه حوزه ای و تدریس فقه اسلام باز بمانند.
در سال 1348 یعنی درست در سالهایی که طاغوت جشن های تاجگذاری 2500 ساله را به عنوان نشانه های محکم شدن میخ حکومت طاغوتی اش در سرزمین ایران برگزار می کرد یا مقدماتش را فراهم می کرد، امام با چنان چهره مطمئن و آرامی سخن می فرمودند و با مسایل برخورد می کردند که هر دیدارکننده و بیننده را به آینده امیدوارتر می ساخت.
با وجود کثرت کارها و تعدد امور و گزارشها، هیچ نشانه ای از شلوغی و تراکم و کارهای بجا مانده در زندگی امام مشاهده نمی شد.
امام تنها سالی چند بار در پایان سال تحصیلی یا فرارسیدن ماه رمضان یا ایام محرم یا تعطیلات تابستان نصیحت می کرد.
در بعضی از موارد من از واسطه های مکرری بودم که از طرف حضرت امام پیغام می بردم که امام به آنها التماس می کردند که شما راه خودتان را از مردم و توده های میلیونی جدا نکنید.
امام حتی در مدتی که در بیمارستان تحت مداوا بودند هر شب ساعت دو بعد از نیمه شب برای نماز شب از خواب برمی خاستند.
و این آخرین ملاقاتهای امام در قم بود و شاید هیچ روزی من امام را مثل آن روز متأثر ندیدم چون این اولین ضربه از طرف عناصر خودی بود که بر پیکر این انقلاب وارد می آوردند و کسالت قلبی امام از همین جا شروع شد.
اگر یک روزى ببینم مجلس برخلاف اسلام می خواهد حرکت کند من طلبه جلوى آنها می ایستم. حالا مجلس است و من ملاحظه قانون را می کنم و دخالت نمی کنم و قانون باید کار خودش را انجام بدهد.
آن افراد که ادعای ارتباط با امام زمان(عج) را داشتند پس از مدتی از پاسخگویی به سؤالات امام اظهار عجز کردند و مشخص شد که افراد صالحی نبوده اند.
نامه ای با محوریت قضیۀ مرجعیت که بعد از فوت حضرت آیت اللّه العظمى حاج سید محسن حکیم، بحث روز حوزه هاى علمیه بود.
تا جوان هستید به عبادات و خصلتهای خوب، خودتان را عادت بدهید.
می فرمودند من راضی نیستم در خانه من کوچکترین قدمی در جهت مرجعیت و رهبری برداشته شود.