متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
دیرى نپایید که خانه و کوچه امام از جمعیت آکنده شد و براى تازه واردین دیگر جایى و راهى نبود. علماى قم همان شب خود را به منزل امام رسانیدند و با او ملاقات کردند. اساتید، فضلا و پاسداران و رهروان راه خمینى بسیارى شان بى عمامه و عبا و خیلى ها پابرهنه، در آن هواى اوایل بهار که تقریباً سرد است، در کوچه و حیاط منزل امام بهت زده به هر سو در حرکت بودند. زنگ تلفن منزل براى لحظه اى قطع نمى شد.
رأی گیری درباره نظام جمهوری اسلامی از روز جمعه 10 فروردین 1358 در سراسر ایران آغاز شد و به مدت دو روز ادامه یافت. در این رأی گیری 2 /98% رأی دهندگان به استقرار نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. حضرت امام خمینی طی پیامی مکتوب به ملت ایران، ضمن اشاره به ویژگی های آرمانی نظام جمهوری اسلامی از حضور گسترده مردم در رفراندوم تشکر کردند.
کم کم مردم و طلبه ها مى آمدند، مثل لشکر شکست خورده، جریان را تعریف مى کردند. اخبار وحشتناکى مطرح مى شد. امام همه را دلدارى مى دادند و جنبه هاى مثبت جریان را یادآور مى شدند با تأکید بر اینکه «حالا مبارزه جدّى شده است». خبر آوردند که حاج انصارى واعظ را هم بازداشت کرده اند. امام فرمودند: «موضوع خوبى است براى داغ شدن مبارزه»
در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ شمسی، مردم به دعوت و پیشنهاد رهبرشان پاسخ مثبت دادند و در این روز مبارک و مقدس با فریادی رعدآسا، به جمهوری اسلامی «آری» گفتند و با اکثریت ۹۸ درصد، نظام جمهوری اسلامی را برای اداره کشور برگزیدند و در سالهای بعد نیز با تحمل سختی ها و جنگ و جان نثاری، از آن نظام برگزیده پاسداری کردند و بر عهد خود با امامشان وفادار ماندند.
امام خمینی در پیامی در روز 22 اسفند سال 1341 خطاب به علما و روحانیون نوشتند: این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه- جلوس مى کنم و به مردم اعلام خطر مى نمایم. مقتضى است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبت هاى وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.
امام خمینی در پیامی به مناسبت رحلت وی بیان داشتند: مرحوم مجاهد، سعید ارزشمند، ربانى شیرازى، که اکنون در جوار حق آرمیده و ما از برکات وجودش محروم شدیم از این اقلیت بود.
روز دهم اسفند 1357 یکی از تاریخی ترین روزها برای مردم قم به شمار می آید؛ از آن رو که حضرت امام از آن شب ظلمانی که او را به تبعید بردند و از آن پس یاد و نام او همواره زمزمه نیمه شب خداپرستان این مرز و بوم بود، بعد از بیش از 14 سال دوری اکنون داشت نزد این مردم باز می گشت.حضرت امام پس از ورود به قم، ساعت های زیادی طول کشید تا در ازدحام مردم بتواند وارد مدرسه فیضیه شود و با کلام گهربار خود آیه های حکمت و نور بر جان این مردم جاری سازد.
امام خمینی (س) که در درک وقایع و پند پذیری از آن، چه از سرگذشت گذشتگان و چه از تحولات دوران حیات پربارشان و به کارگیری این عبرتها و انتقال آن به جامعه همت منحصر به فرد و قابل تحسینی داشتند، به موارد متعددی از این باب چه در دوران مبارزه و قبل از پیروزی انقلاب و چه پس از آن اشاره دارند.
حجت الاسلام حاج شیخ فضل اللَّه محلاتى شهید عزیز را که من و شما او را مى شناسیم که عمر خود را در راه انقلاب صرف کرد و باید گفت یکى از چهره هاى درخشان انقلاب بود و در این راه که راه خداوند است تحمل سختیها نمود و رنجها کشید و با قامت استوار ایستادگى کرد، اجازه ورود در محضر شهداى صدر اسلام مرحمت نماید.
خطبه عقد حضرت امام خمینی(س) در روز 26 بهمن 1308 هجری شمسی (مطابق با 15 رمضان 1348 هجری قمری) با خانم خدیجه ثقفی فرزند آیت الله محمد ثقفی در حرم شاه عبدالعظیم منعقد شد.
از شما مى خواهم که اولًا مانع آشوب و هرج و مرج بشوید و نگذارید آشوبگران مغرض به عملیاتى از قبیل غارت، آتش سوزى، مجازات متهمان و از بین بردن آثار علمى و فنى و صنعتى و هنرى و اتلاف اموال عمومى و خصوصى دست بزنند. دشمن براى خراب کردن چهره نهضت از طریق نفوذ دادن افراد مفسد و مغرض در میان توده مسلمان دست به چنین کارها مى زند تا نهضت ما را ارتجاعى و وحشیانه قلمداد نماید.
زندگی سید مصطفی خمینی از طریق کشاورزی و درآمد املاکی که داشت اداره می شد. در اوضاع نابسامان اجتماعی آن روزها بزرگترین پناهگاه و پشتیبان مردم در مقابل تعدی خوانین و زورگویان و متجاوزان بود و عاقبت در سفری که به همین منظور و جهت حل و فصل امور و جلوگیری از تجاوزات زورگویان داشت، بین راه خمین به اراک به شهادت رسید و نهایتاً جنازه ایشان به نجف منتقل و در وادی السلام دفن شد.
بنا به پیشنهاد شوراى انقلاب، بر حَسَب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراى اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طى اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادى که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعى که از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم، جنابعالى را بدون در نظر گرفتن روابط حزبى و بستگى به گروهى خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مى نمایم.
آنقدر فشار جمعیت زیاد بود که من یک لحظه احساس کردم که امام را از دست دادیم ولی عنایت خداوند بود که دوباره ایشان را به جایگاه برگرداند و حتی حدود ۱۰ دقیقه حال امام نامساعد بود. بالاخره امام را سوار آمبولانسی کردیم که برای شرکت نفت شهرری بود و به راننده گفتم هرطوری که هست باید از بهشت زهرا خارج شوی؛ بالاخره هلی کوپتر که ما را تعقیب می کرد در یکی از فرعی ها به زمین نشست و قرار شد دوباره امام را سوار هلی کوپتر کنیم.
امام در پیامی به ملت ایران در روز 9 /11/ 57 فرمودند: «ملت عزیزم! دوستان من! نه به وعده هاى پوچ دولت هاى غیر قانونى اعتنا کنید و نه از هیاهوى دژخیمان بهراسید. نهضت مقدس را به پیش برانید و به آخر رسانید و دست اجانب و نوکرهاى از خدا بی خبرشان را از کشور عزیز قطع کنید. خائن اصلى را با خفت بیرون کردید، همت کنید و این تتمه که حُشاشه اى بیش نیستند از صحنه خارج کنید. خداوند با شماست.»
روزنامه کیهان در روز هشتم بهمن ماه درباره این راهپیمایی نوشت: «از ساعت ۷ صبح مردم دسته دسته از نقاط مختلف شهر گردهم جمع شدند و به تدریج متشکل شدند و به راه افتادند. در این ساعت عده ای زن و مرد در حالی که بعضی از آن ها کودکان خود را به همراه داشتند در خیابان شهباز جنوبی گردهم آمدند و در حالی که این گروه عکس هایی از حضرت آیت الله العظمی خمینی و پلاکاردهایی را حمل می کردند، به سمت خیابان های شمالی شهر رفتند.»
شاه ناگزیر برای کاهش دامنه مخالفت ها در چهارم بهمن عازم قم گردید اما علی رغم و رفت و آمدهای مأمورین عالی رتبه امنیتی نظام و تلاش های فرماندار قم و به دنبال آن روحانیون درباری برای متقاعد کردن علما برای ملاقات با شاه، مخالفت شدید امام خمینی(س) با این امر و تحریم خروج از منازل و مدارس در این روز توسط معظم له چنان تأثیری داشت که حتی تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) یعنی مهمترین منصب حکومتی در این شهر به استقبال نرفت.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.