متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
امام خمینی برخلاف برخی از افراد معتقد بود که هر چه از آغاز و مبدأ نهضت دور می شویم و فاصله می گیریم، لازم است این مناسبتها را پررنگتر و جدی تر و باشکوهتر برگزار کنیم نه اینکه به مرور زمان آنها را به فراموشی بسپاریم. امام نه برای یک سال یا ده سال. تأکیدهای مکرر امام مبنی بر بزرگداشت این روز، به قدری قوی است که هرگونه غفلت را از ذهن، زبان، فکر و اندیشه ما می زداید.
رژیم تردید نداشت که در ماه محرم سخنگویان مذهبى پیرو امام خمینى، از جنایتهاى دستگاه سلطنت سخن خواهند راند. ساواک براى پیشگیرى از آن چه در وقوعش شکى نبود جمعى از گویندگان مذهبى را احضار کرد و با تهدید و ارعاب به آنان یادآور شد که در سخنان خود سه مطلب را رعایت کنند: بر ضد شخص اعلیحضرت(!) سخنى نگویند؛ از اسرائیل و آن چه مربوط به اسرائیل است چیزى نگویند؛ نگویند اسلام و قرآن در خطر است و دستگاه را ضد اسلامى نخوانند!
خرداد 1357 در حالى فرا مى رسد که سرتاسر ایران، یکپارچه خون و آتش است و مردم با فریادهاى «تا شاه کفن نشود، این وطن، وطن نشود»، سرنگونى رژیم شاه را خواستارند. شرق و غرب هنوز از شاه حمایت مى کنند. رژیم بعث عراق، امام خمینى (س) را در فشار قرار داده و آمدورفت ایشان را زیر نظر دارد. سالگرد فاجعۀ خونین 15/خرداد/1342 فرا مى رسد و زمینه اى مناسب فراهم مى آید تا امام بیاناتى تاریخى ایراد فرمایند.
به موجب گزارش مأمور ویژه این ساواک طبق اطلاع واصله روز 9 /3 /42 عده اى از بازاری هاى تهران به ملاقات خمینى رفته و یکى از آنها به وى اظهار نموده بازاریهاى تهران مى خواهند در روز عاشورا دستجاتى به قم بیاورند و براى اینکه جلب توجه مأمورین نشود، به طور متفرق خواهند آمد و چون شایع است که دولت مى خواهد عده اى را به قم بیاورد، شما مواظب باشید.
در گزارش ساواک در اینجا آمده است که: «در این موقع خمینى از حضار سؤال مى کند: مردم لرستان در چه حالند؟ مى گویند: راجع به مدرسه فیضیه خیلى ناراحت هستند و قصد دارند همین روزها طومارى مبنى بر پشتیبانى از علماى قم درست کنند. و خمینى به سخنانش ادامه داد: اتفاقاً اکثر شهرستانها طومارهایى به همین منظور نوشته و به قم آورده اند. البته ما خیلى ممنون شدیم که مردم شهرستانها درباره دین، این طور با ما همکارى مى کنند.»
دانشگاه ها تعطیل و تظاهرات مردم و دانشجویان ادامه داشت، فرار سرمایه داران بزرگ از کشور آغاز شده بود. بجز امام که با قاطعیت رفتن شاه و پیروزى ملت را نوید مى داد. به جز مردمى که به گفته هاى امام به عنوان عارف مجاهد و مرجعى روشن ضمیر اعتقاد داشتند دیگران از تحلیل گران خارجى و سیاستمداران رژیم گرفته تا احزاب و شخصیتهاى مذهبى و سیاسى مخالف رژیم عموماً امکان حذف شاه و از آن مهمتر برچیدن بساط سلطنت در ایران را امرى ناممکن مى دانستند.
امام خمینی(س) پس از نگارش کتابهایی نظیر شرح دعای سحر، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، شرح چهل حدیث، سر الصلاة و آداب الصلاة، در فضای سال های دهه 1320 به نگارش کتاب کشف اسرار پرداختند که ردیه ای بر جزوه اسرار هزار ساله علی اکبر حکمی زاده می باشد.
در این بیانیه، حضرت امام ضمن بررسی و تحلیل اوضاع گذشته، حال و آینده مردم، قیام برای خدا را تنها راه اصلاح جهان عنوان کرده که آن، فلسفه بعثت همه انبیای الهی بوده است. ایشان در ادامه، دلایل بدبختی مسلمانان و ملت ایران را تشریح می کنند و در قسمت دیگری، مسؤولیت سنگین علما و روحانیان را برشمرده و عواقب زیانبار غفلت سیاسی آنها را متذکر می شوند. در ادامه، ایشان صریحاً علمای اسلام و جامعه اسلامی را به قیام عمومی فراخواندند.
این جانب براى بزرگداشت این شخصیت علمى و مجاهد، که از مفاخر حوزه هاى علمیه و از مراجع دینى و متفکران اسلامى بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت سه روز عزاى عمومى اعلام مى کنم، و روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت را تعطیل عمومى اعلام مى نمایم، و از خداوند متعال خواستار جبران این ضایعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمین مى باشم.
امام شخص شاه را که در همان روزها طى سخنرانى اى گفته بود که: «ما کهنه پرستى و افکار ارتجاعى را مى کوبیم و...» مورد حمله قرار داد و با فراز زندۀ «مردک باز دست از حرف هایش بر نمى دارد و به افکار اسلامى نسبت کهنه پرستى و ارتجاعیت مى دهد» بار دیگر رسالت خویش را در راه بت شکنى دنبال کرد. این حملۀ صریح و کوبندۀ امام به شاه، بازتاب ژرف و شگفت انگیزى در محافل ملى و مذهبى ایران داشت.
یکی از جلوه های این رهبری پس از تبعید، پیام ها و سخنرانی های ایشان برای مردم و نوشتن نامه های سرگشاده خطاب به برخی افراد بود که روح تازه ای در کالبد مبارزات می دمید و خط را روشن می نمود. یکی از آن نامه های سرگشاده، نامه ایشان در تاریخ 26 فروردین 1346 خطاب به نخست وزیر وقت، امیر عباس هویدا، است.
استقبال بى مانند ملت ایران از امام و برپایى جشن باشکوه در مدرسه فیضیه، رژیم شاه را تا آن پایه نگران و بیمناک ساخت، که برخى از مقامات این پرسش را مطرح کردند که: «... نظر ساواک درباره تشکیل مجالس جشنى که قرار است بعد از ظهر امروز در مدرسه فیضیه قم و مدرسه عبداللّه خان واقع در بازار تهران برگزار گردد و به طور کلى درباره تظاهراتى که در چند روز اخیر به مناسبت مراجعت آیت اللّه خمینى صورت مى گیرد چیست...»
ما مى دانیم با هجرت مراجع و علماى اعلام مرکز بزرگ تشیع در پرتگاه هلاکت افتاده و به دامن کفر و زندقه کشیده خواهد شد، و برادران ایمانى عزیز ما در شکنجه و عذاب الیم واقع خواهند شد. ما مى دانیم با این هجرت، تغییرات و تحولات عظیمى روى خواهد داد که ما از آن بیمناکیم. ما عجالتاً در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهاى جانى صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع مى کنیم.
شاه کوشید که با سم پاشى ها و دورغ پردازى ها در سطح جراید و روزنامه ها اذهان توده ها را مشوب سازد و تا آنجا که ممکن است به ملت ایران بباوراند که امام با رژیم تفاهم کرده و «انقلاب سفید» را پذیرفته است و در نتیجه هم خمینى را طبق آرزوى دیرینۀ خود در میان مردم ساقط کند و هم نهضت را در هم بشکند.
دیرى نپایید که خانه و کوچه امام از جمعیت آکنده شد و براى تازه واردین دیگر جایى و راهى نبود. علماى قم همان شب خود را به منزل امام رسانیدند و با او ملاقات کردند. اساتید، فضلا و پاسداران و رهروان راه خمینى بسیارى شان بى عمامه و عبا و خیلى ها پابرهنه، در آن هواى اوایل بهار که تقریباً سرد است، در کوچه و حیاط منزل امام بهت زده به هر سو در حرکت بودند. زنگ تلفن منزل براى لحظه اى قطع نمى شد.
رأی گیری درباره نظام جمهوری اسلامی از روز جمعه 10 فروردین 1358 در سراسر ایران آغاز شد و به مدت دو روز ادامه یافت. در این رأی گیری 2 /98% رأی دهندگان به استقرار نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. حضرت امام خمینی طی پیامی مکتوب به ملت ایران، ضمن اشاره به ویژگی های آرمانی نظام جمهوری اسلامی از حضور گسترده مردم در رفراندوم تشکر کردند.
کم کم مردم و طلبه ها مى آمدند، مثل لشکر شکست خورده، جریان را تعریف مى کردند. اخبار وحشتناکى مطرح مى شد. امام همه را دلدارى مى دادند و جنبه هاى مثبت جریان را یادآور مى شدند با تأکید بر اینکه «حالا مبارزه جدّى شده است». خبر آوردند که حاج انصارى واعظ را هم بازداشت کرده اند. امام فرمودند: «موضوع خوبى است براى داغ شدن مبارزه»
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.