مکرر می گردانم وصیت خود را به آنچه که مشایخ عظام به ما سفارش کردند؛ و آن، فاش نساختن اسرار معارف است مگر به اهلش، و دهان نگشودن به حقایق عوارف مگر در محلش
تو نیز ای عزیز کتب عرفا و اولیا را بخوان به قصد فهمیدن یا ذوق کردن همین کلمه شریفه جامعه. خداوند تعالی تو و احمد عزیزم و فرزندان عزیزت را که نور چشمان من هستید حفظ کند، و از شماها انتظار دعای خیر دارم بویژه پس از موتم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
صحیفه کامله سجادیه، نمونه کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیْل به برکات آن است؛ آن کتابی است الهی که از سرچشمه نور اللَّه نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی می آموزد. کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان می کند.
قضیه لبنان و ایران و اینها شما می دانید که اینها قضایای مختلفی نیستند. مسلمانها هر جا هستند، باید با هم باشند. آن چیزی که رنج است برای یک طایفه ای، برای طایفه دیگر هم همان مسأله و رنج باشد، مسائلشان جدا نباید باشد. اینکه ما ایرانی هستیم و آنها لبنانی هستند یا جای دیگری هستند، در اسلام مطرح نیست.
حج از مهم ترین فرائضی است که بر مسلمین قرار داده شده است. ائمه (ع) به طرق گوناگون بر اهمیت و جایگاه آن تأکید داشته اند و در این میان نهج البلاغه مستثنا نیست. کلمات و سخنان فراوانی از مولا علی (ع) در نهج البلاغه گزارش شده است که اهمیت و ضرورت این فریضه را در اسلام بیان می دارد.
ای ازلیّت به تربت تو مُخَمّر وی ابدیّت به طلعت تو مقرّر
اگر کسی بخواهد تسلط کامل بر مشرب عرفانی امام رحمه الله و سفارش ها و رهنمودهای اخلاقی ـ عرفانی آن بزرگوار داشته باشد، حداقل باید آشنایی اجمالی با کتاب های عرفانی
ایشان داشته باشد و آن ها را مطالعه کند؛ لذا معرفی آثار اخلاقی ـ عرفانی آن حضرت ضروری به نظر می رسد.
امام خمینی درباره مفهوم زهد می نویسد: زهد به حسب لغت، عبارت است از ترک شی و اعراض از آن و بی میلی و بی رغبتی به آن، و به معنی قلیل شمردن و حقیر شمردن نیز آمده. زهدِ اصطلاحی اگر عبارت باشد از ترک دنیا برای رسیدن به آخرت، از اعمال جوارحی محسوب است و اگر عبارت باشد از بی رغبتی و بی میلی به دنیا ـ که ملازم باشد با ترک آن ـ از اعمال جوانحی محسوب شود. بالجمله در معنی زهد، بی رغبتی و بی میلی که از صفات نفسانیه است، مأخوذ است.
هر یک از این القاب امام (ع) بیانگر ویژگیهای اخلاقی و روحی، برجستگی های معنوی و رفتاری و فضایل و کمالات نفسانی است که آن حضرت را از دیگران ممتاز می ساخته است. آن حضرت باتقواترین فرد اهل زمان خود بود و کسی در جود و بخشش در مرتبه آن حضرت قرار نداشت.
اشارات و تلمیحات حضرت امام در این اثر و نقل قولهای ایشان از اکابر حکمت و عرفان و همچنین نقدها و بررسی هایی که در پی آن می آورند، حاکی از تسلط ایشان بر مسائل حکمی و عرفانی است؛ چنان که عالی ترین و زبده ترین مسائل را با عباراتی موجز و پرمحتوا به رشتۀ تحریر درآورده اند که همگی نشانگر قدرت فکری و ذوق سرشار ایشان در دو فن مذکور است.
میان اخلاق و فطرت رابطه ای دوسویه برقرار است. هم اخلاق در فطرت مؤثر می باشد و هم فطرت در اخلاق. ولی همۀ این رابطه ها را نمی توان در مقولۀ هماهنگی فطرت و اخلاق جای داد. در این جا به بررسی آن دسته از روابط میان فطرت و اخلاق می پردازیم که حاکی از هماهنگی میان این دو است و در مورد سایر رابطه ها به ذکر نام و توضیح مختصر آن ها اکتفا می کنیم.
به طور کلی، می توان انواع روابط میان اخلاق و فطرت را در چهار مقولۀ: رابطۀ هستی شناختی، رابطۀ معرفت شناختی و منطقی، رابطۀ ارزش شناختی و رابطۀ انطباق و سازگاری قرار داد.
پسرم! دعاها و مناجات هایی که از ائمه معصومین- علیهم السلام- به ما رسیده است بزرگ ترین راهنماهای آشنایی با او- جلّ و علا- است و والاترین راهگشای عبودیّت و رابطه بین حق و خلق است و مشتمل بر معارف الهی و وسیله انس با او است و ره آورد خاندان وحی است و نمونه ای از حال اصحاب قلوب و ارباب سلوک است. وسوسه های بی خبران تو را از تمسّک به آنها، و اگر توانی از انس با آنها، غافل نکند.
خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا. حضرت امام خمینی(س) با اشاره به آیه فوق بر وحدت و دوری از تفرقه تأکید نموده، می فرماید: اینجانب به همه نسل های حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید.
هر فرهنگ و اندیشه ای، زبان شعر را برمی گزیند تا خود را در آن پنهان کند و از طریق شعر، اندیشۀ خود را به دیگران منتقل نماید. در حقیقت، شعر و لطافت شعور، ودیعه ای الهی است و آنچه در اسلام منع شده است، انحراف در کاربرد این ودیعه می باشد؛ اما شعرِ دارای تعهد و موضع صحیح، ستوده شده است.
حضرت امام مانند بزرگان دیگر، حقیقت محبت را از امور وجدانی و ذوقی می دانند که دریافت حقیقت آن، نه با «بصر» ممکن است و نه با «نظر». ایشان بر این عقیده اند که محبت قابل تعریف نیست؛ از این روی در آثار ایشان برای محبت، حدی منطقی یا تعریفی خاص ذکر نشده است. با این حال، در جای جای کتب و رسایل ایشان به توصیف هایی برمی خوریم که باید آن را تعریف محبت به خواص و آثار آن نامید.
در این جامعه، تنها راهگشای انسان به خصوص جوانان ـ که سراسر شور و نشاط و هیجان هستند ـ به کارگیری عامل تعدیل کننده است که آنرا در اصول اخلاقی می توان جست. ادیان الهی و اکثر ادیان بشری، مانند: برهما، بودا، کنفسیوس و... توجه خاصی به این عوامل تعدیل کننده نموده و آنرا مبنای کمال انسان قرار داده اند.
امام خمینی (س) با تأسی از مولایش آقا امام رضا – علیه السلام - که فرمودند، توکل یعنی اینکه از احدی غیر از خدا نترسی، با توکل و اعتماد تمام امور را به صاحب آن واگذار می نمود و در راه رضای محبوب گام برمی داشت و یقین داشت که اینگونه حرکت، غایتِ رحمت و عطوفت و لطف و مهربانی خدا را نصیب انسان می کند.