به اعتقاد امام، یکی از عوامل مؤثر در ساختن محیط سالم، صلاحیت تقوایی و خوشنامی مدیران کشور و کارگزاران حکومت اسلامی است. از مجریان گرفته تا برنامه ریزان و قانون گذاران، باید اسوه های با فضیلتی باشند تا همواره الگو و مقتدای مردم گردند و عطر معرفت را با حضور خود بگسترانند.
مهم ترین ویژگی عرفانی انسان که در دید ملاصدرا و امام خمینی برجستگی خاصی دارد، همان ابعاد انسان کامل است. نگرش این دو به انسان کامل، عمیقاً در تعالیم اسلامی، به خصوص شیعة امامیه و در فلسفة امامت، هم از بعد سیاسی و هم عرفانی و نیز عرفان ابن عربی ریشه دارد.
مقام جسمانیت و صورت ظاهرۀ انسان در عالم آخرت و نشئۀ ماورای طبیعت تابع صورت روحانیه و مقام نفس است و قوای غیبیّه و باطنیّۀ نفس (عاقله، واهمه، غضبیه و شهویّه) سرچشمۀ تمام ملکات حسنه و سیّئه و منشأ تمام صور غیبیّۀ ملکوتیه اند. پس برحسب غلبۀ هر یک از این قوا بر مملکت بدن، صورت اخروی مناسب آن تعیّن یابد چنانچه انسان اگر خلق باطن و ملکۀ سریره اش انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است. ولی اگر ملکاتش غیر ملکات انسانی باشد، صورتش انسانی نیست بلکه تابع آن سریره است.
قرآن از لایه های متعدد معنایی برخوردار است و گذار از لایه های بیرونی، لازمۀ وقوف بر معانی درونی است؛ که البته جز خدا و راسخان در علم، آن را نمی دانند و جز پاک شدگان از رِجس و پلیدی، آن را در نمی یابند و هر کس که پاکی و بی آلایشی او فزون تر باشد، تجلّی قرآن بر وی بیش تر می باشد
مردان خدا، سیاست را وسیله برقراری عدالت و گرفتن حق مظلوم می دانند.
امام هر شب در هر حالی که باشند نماز شب میخوانند و هنگامی که برای نماز شب از خواب برمیخیزند، اینقدر آرام و آهسته قدم برمیدارند که هیچکس از خواب بیدار نشود و به ندرت اتفاق میافتد که از حرکت امام در دل شب، کسی بیدار شود.
به اعتقاد امام خمینی انسان می تواند در یک نماز حقیقی قلبش را جلوه گاه تجلّیات ربّانی کند: «تکبیرات افتتاحیه برای شهود تجلیّات است از ظاهر به باطن و از تجلیّات افعالی تا تجلّیات ذاتی ... و تکبیرات اختتامیه برای تجلیّات از باطن به ظاهر و از تجلیّات ذاتیه تا تجلیّات افعالیه است.»
امام خمینی(س) در اندیشه انسان شناسی خود، مطابق انسان شناسی قرآنی به صورت جامع نگرانه به ابعاد مختلف انسان و مباحث گوناگون انسان شناسی طبیعی، فلسفی، شهودی و ارزشی پرداخته است.
امام خمینی در تعریف خود از علم فقه، جایگاه آن را نیز روشن می کنند. «علم فقه» از نظر رسیدن به مقام قرب الهی و در رتبه بندی علوم -به اعتبار غایتی که دنبال می کنند - در رتبة متأخر از «علم به معارف» قرار دارد. مقصود از علم به معارف، آگاهی از جهان آفرینش، مبدأ نظام هستی و اسماء و صفات او، توحید، معاد و احوال قیامت، نبوت عامه و خاصه و امامت است که از آن ها به اصول اعتقادی یاد می شود و عرفان، حکمت و کلام عهده دار آن هستند.
با دقت در برخی آیات، روایات و دیدگاه اخلاقی حضرت امام خمینی پیرامون تفکر روشن می شود که تفکر از مهره های اصلی در مهار نفس و تسلط بر شیطان درون و برون و شاه کلید درهای بستة علوم و معارفی است که دستیابی به آنان تغییردهنده و تحول آفرین شیوة زندگی انسان ها است.
در میان پیامبران بزرگ، در فرجام نبوت، پیامبر اسلام، با رسایی و شفافیت از جایگاه انسان سخن گفته است؛ ظرفیت های وجودی او را نشان داده و حقوق انسانی او را یادآور شده و از او دفاع کرده است؛ کتاب آسمانی وی نیز قرآن کریم است. برای مسلمانان جای بسی افتخار است که اگر اُمانیسم با داعیه ای محدود از انسان گرایی در سده های اخیر، در غرب سربرآورد و شعار اصالت انسان را سر داد، چهارده قرن پیش، شخصیتی در جزیرة العرب و در بطن توحش جاهلی، جنگ و خون ریزی، ستم و نادانی و تحقیر انسانیت، از کرامت وجودی او سخن گفت و او را به ارزش هایی والاتر از آنچه خود می شناخت و در نهاد او نهفته بود، فراخواند و راه های رسیدن به کمال و آرمان های سعادت آفرین را نشان داد.
امام خمینی(س) نمونه کامل و مصداق بارز این سخن شریف امام صادق(ع) است که: «کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم...»؛ ایشان در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی خویش چنان زیست که گفته اش بر کرده اش پیشی نگیرد. همچنان که اجداد طاهرینش که رهبران مطلق بشریت می باشند چنین بودند.
ویژگی خاص گفتار امام در این باره آن است که شرایط دریدن حجاب علم را هم به تفصیل برای خواننده بیان می کنند. پس شرط دریدن حجاب علم، عنایت خداوند متعال است؛ یعنی حتماً باید الهامی از سوی خداوند به عارف برسد و بدون یاری گرفتن از آن، نمی توان به چنین مرحله ای رسید.
حضرت امام (س) به متون ادعیه و مناجات از حیث منبعی که سرشار از معارف ناب الهی است، افزون بر جنبه های عبادی و لطیف ترین و عمیق ترین ارتباط میان بنده و خالق توجه داده، به جنبه معرفتی آن بسیار تأکید نموده است. ایشان معتقدند آنچه را که در قرآن از معارف به رمز آمده، در ادعیه و مناجات با تفصیل بیشتری ذکر گردیده است. پس باید معارف را از ادعیه معصومین علیهم السلام آموخت، چون طرف خطاب در ادعیه حق سبحانه است.
بسیاری از مفاهیم و مضامینی که در غزلیات امام خمینی(س) دست مایۀ شعر شده اند، پیش تر در شمار معانی و قواعد عرفانی، جایی برای خود یافته اند. بدین رو، دیوان امام(س) یکی از چندین مجموعه های شاعرانه است که صدف وار، گوهر عرفان را در آغوش دارند و آن را در خود، چنان می پرورند که شایستۀ آویختن برگوش حقیقت شود.
بررسی دوران پربرکت نوجوانی و جوانی حضرت امام(س)، بهترین الگوی عملی برای نسل جوان خواهد بود. با مطالعه روحیه با نشاط و تلاش پرثمر آن حضرت پی می بریم که نشاط ناشی از شور درونی بوده که باعث شتاب آهنگ رشد و تحول روحی و معنوی و در نتیجه خلاقیت و ابتکار در آن بزرگوار فرصت ظهور پیدا کرد
تهذیب اخلاق و سیر و سلوک، در اندیشه و سیرۀ امام خمینی(س) جایگاه ویژه ای دارد؛ امام(س) تهذیب نفس و پای بندی به مسائل اخلاقی را پیش درآمد موفقیت در سایر ابعاد زندگی انسان می دانستند و در کنار علم و دانش و سیاست و حکومت داری، بر آن تأکید می نمودند.
امام خمینی، با توجه به بینش عرفانی خود، علم غیب و علم لدنی پیامبر را از زاویه مظهریت پیامبر اکرم (ص)، از اسم اعظم حق بررسی کرده است، وی ضمن اعتقاد به داشتن چنین علمی برای پیامبران الهی به طور عام، علم لدنی و علم غیب پیامبران را دارای مراتب متفاوت می¬داند که پیامبر خاتم (ص) در اوج قله وصل به مبدء غیب قرار دارد.