یک سر سره ی آبی هستم! دوست دارید سر بخورید؟» بچه ها گفتند:«بله! بله! دوست داریم!» نردبان آنها را یکی یکی سر داد. بچهها از خوشحالی جیغ میکشیدند و توی آب حوض میپریدند. بعد نوبت ماه بود که لیف و صابون را بردارد و از نردبان پایین برود و بچهها را بشوید!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 436صفحه 6