فرشتهها
یک روز پدرم به خانه آمد و گفت: «عمه جان یک دختر کوچولو و ناز
به دنیا آورده است !» من و مادرم خیلی خوشحال شدیم و همراه
پدرم به دیدن دختر کوچولوی عمهجان رفتیم. از پدرم پرسیدم: «اسم
دختر عمهجان چیست؟»
پدر گفت: «اسم او را معصومه گذاشتهاند.» پرسیدم: «معصومه
یعنی چی؟» مادرم گفت: «معصومه یعنی دختری که گناه نمیکند،
این اسم هم معنی قشنگی دارد و هم نام خواهر امام رضا (ع) است.»
پدر گفت: «و جالب این که معصومهی عمهجان! درست روز تولد
حضرت معصومه (س) خواهر امام رضا (ع) به دنیا آمده است.»
وقتی به خانهی عمهجان رسیدیم. معصومه خواب بود. او خیلی خیلی
کوچولو بود و آرام در خواب میخندید. مثل فرشتهها.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 259صفحه 8