با معرفی شخصیتهای داستان به کودک از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند.
لاک پشت روباه خارپشت سنجاب حلزون
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود.
یک روز مشغول بازی بود که را دید. خیلی ترسید. پا به فرار گذاشت و هم به دنبال او دوید. به رسید و گفت:« جان! وقتی کسی بخواهد تو را بگیرد، چه میکنی؟» گفت:«فوری میروم توی لاکم!» گفت:«آه! خوش به حالت! من که لاک ندارم.» فقط چند قدم مانده بود که به برسد، دوباره پا به فرار گذاشت. دوید و رسید به . از پرسید:« جان! اگر کسی بخواهد تو را بگیرد، چه میکنی؟»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 431صفحه 20