پروانه سوسک گل قورباغه
وای وای! چه بویی!
کی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود.
یک روز روی نشسته بود که را دید. گفت:«سلام ! میآیی بازی کنیم؟» گفت:«سلام» و بدون این که با حرف بزند، رفت. دنبال رفت و پرسید:«چی شده؟» یک مرتبه بوی خیلی بدی را احساس کرد و گفت:«وای وای! چه بویی!» گفت:«دیدی! برای همین نمیخواهم بازی کنم. پاهایم بو میدهد و هیچکس مرا دوست ندارد!» گفت:«بیا روی بنشین. خیلی خوش بو است. حتما پاهای تو هم خوش بو میشود!» با خوشحالی به دنبال رفت
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 407صفحه 20