مادرمن...
مادر من آرایشگر است. او در آرایشگاه کار میکند.
یک روز من با او به آرایشگاه رفتم تا موهایم را کوتاه کند. آن روز، مادرم موهای یک عروس را درست کرد و به سر او تور زد.
گفتم: «من هم دلم میخواهد عروس بشوم. با یک تور سفید بلند.»
مادرم خندید و گفت: «وقتی بزرگ بشوی تو هم عروس میشوی. یک عروس قشنگ، با تور بلند!»
آن روز مادرم موهای مرا کوتاه کرد. آن قدر کوتاه که شاید تا روز عروسیام هم بلند نشود! نمیدانم چه طوری روی موهای کوتاه تور بلند بگذارم؟!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 247صفحه 23