مجله خردسال 247 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 247 صفحه 23

مادرمن... مادر من آرایشگر است. او در آرایشگاه کار می­کند. یک روز من با او به آرایشگاه رفتم تا موهایم را کوتاه کند. آن روز، مادرم موهای یک عروس را درست کرد و به سر او تور زد. گفتم: «من هم دلم می­خواهد عروس بشوم. با یک تور سفید بلند.» مادرم خندید و گفت: «وقتی بزرگ بشوی تو هم عروس می­شوی. یک عروس قشنگ، با تور بلند!» آن روز مادرم موهای مرا کوتاه کرد. آن قدر کوتاه که شاید تا روز عروسی­ام هم بلند نشود! نمی­دانم چه طوری روی موهای کوتاه تور بلند بگذارم؟!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 247صفحه 23