بامنبیا...
دوست من سلام.
من راسو هستم. کوچک و زرنگ و باهوش.
ما راسوها خانوادهی بزرگی داریم. بعضی از فامیلهای ما در جنگل زندگی میکنند و بعضی در رودخانه.
وقتی ما به دنیا میآییم، شیر مادرمان را میخوریم. اما بعد از دو ماه به شکار حیوانات کوچکتر میرویم. چون ما گوشت خوار هستیم.
راسوها، در زیر دمشان غدهای دارند که بوی خیلی بدی از آن خارج میشود.
مادرم گفته است: «هر وقت کسی خواست تو را اذیت کند، با این بو از خودت دفاع کن!»
اما من و تو با هم دوست هستیم. من تمیز و خوشبو، پیش تو آمدهام تا با هم مجلهی دوست خردسالان را ورق بزنیم.
پس با من بیا ...
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 237صفحه 3