مجله خردسال 98 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 98 صفحه 21

5) می­خواستم ماهی بگیرم که باز هم پایم لیز خورد و ماهی فرار کرد. من هیچ کاری بلد نیستم. 6) خرس سیاه کمی فکر کرد و گفت: «اینها فقط اتفاق بوده. تو خوب شنا می­کنی. خوب ماهی می­گیری و دوستان زیادی داری !» 8) قهوه­ای برای او دست تکان داد و گفت:«و دوست خوبی مثل تو دارم!» 7) خرس سیاه این را گفت و از آن جا رفت.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 98صفحه 21