مجله خردسال 70 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 70 صفحه 4

تور ماهیگیری مرجان کشاورزی آزاد یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. پیرمردی بود که یک خانهی کوچک و قشنگ داشت. توی حیاط خانهاش یک بز و یک مرغ و یک خروس داشت. پیرمرد هر صبح شیر تازهی بز میخورد و با قلابی که درست کرده بود، به کنار رودخانه میرفت. یک ماهی میگرفت و به خانهبرمیگشت. باغچهاش را آب میداد و برای ناهار ماهی میخورد. پیرمرد توی حیاط کوچکش یک درخت سیب داشت. بعد از ناهار زیر سایهی درخت سیب میخوابید و خوابهای قشنگ میدید. پیرمرد، همسـایهای داشت که هر روز از صبح زود با یک تور مـاهیگیری به دریـا میرفت و یک عالمه ماهی میگرفت. یک روز همسایه به او گفت: «چرا یک تور بزرگ نمیخری و با من به دریا نمیآیی؟» پیرمرد پرسید: «چرا باید یک تور بزرگ بخرم. من یک قلاب ماهیگیری دارم که هر روز با آن ماهی میگیرم.» همسایه گفت: «اگر تور ماهیگیری داشته باشی و به دریا بیایی، میتوانی ماهیهای زیادی بگیری.» پیرمرد پرسید: «چرا باید ماهیهای زیادی بگیرم؟»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 70صفحه 4