ایرج تبریزی
عرفان امام، عرفان حقیقی است. عرفان مسلکی و تصوف نیست. عرفان صومعه و دیر، گوشه گیری و بی اعتنایی محض به دنیا نیست، امام غریبی است تنها در غربت آباد خاک که گاه بر حسب وظیفه ی «اولیای ظاهر» و در حد طاقت و ظرفیت مردم عصر ش جلوه ای کرده است.
حسین صالحی مالستانی
از جمله مسائلی که در جایگاه و مراتب انبیا در بیان امام، مطرح می گردد، لزوم اسفار اربعه معنویه برای پیامبر می باشد که دراین مرحله نیز، مراتب متفاوتی برای پیامبران مطرح می گردد. و جایگاه پیامبر خاتم (ص)، در رأس آن مراتب قرار دارد. جامعیت، واسطه فیض الهی، نگین نبوت بودن وعصاره انسانیت و خلقت، نخستین آفریده الهی و تجلی و مظهر اسم اعظم «الله»، از ویژگی های بر جسته پیامبر خاتم (ص) است که برای آن حضرت جایگاه بس بلندی را تداعی می نماید.
مقاله ارائه شده در همایش اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (س)
حضرت امام به آثار اخلاقی اش بیش از دیگر آثارش تعلّق خاطر داشته و نشر آن ها را لازم تر می دانسته است. دلیل این نکته، بند ششم وصیت نامۀ ایشان است که در 15 دی ماه 1356 برابر با 25 محرّم 1398 در نجف اشرف نوشته اند: کتب خطّی این جانب را در صورت امکان، طبع کنند و اگر کسی خواست طبع کند در اختیار او بگذارند به طوری که ضایع نشود؛ خصوصاً کتب اخلاقی را.
دکتر حکیمه دبیران
ای عزیز، بیدار شو و غفلت و مستی را از خود دور کن، و در میزان عقل بسنج اعمال خود را قبل از آن که در آن عالم میزان کنند، و حساب خود را بکش قبل از آن که از تو حساب کشند.
محمد امین صادقی ارزگانی
اگر از پیامبر اکرم(ص) در سخنان امام خمینی به حقیقت لیلة القدر یاد شده، مراد این است که در میان تعیّنات هستی که از آن ها به لحاظ تعیّن و تقیّد به «لیالی» یاد می شود، تعیّن اول (حقیقت محمدی) لیلة القدرِ آن تعیّن ها به حساب می آید، زیرا شمس وجود در حقیقتِ آن تعیّن متجلی گردیده است و به این لحاظ درک کامل آن حقیقت برای همگان و حتی شخص انسان کامل تا وقتی که در مرتبه تعیّن وجودی خویش است قابل دسترسی نخواهد بود.
کرامت به معنای گرامی داشتن و بزرگی و شرافت دادن است. مراد از کرامت و تکریم، شرافت و بزرگی بخشیدن به خصوصیتی است که در دیگران نباشد، با همین خصوصیت، کرامت با تفضیل فرق می کند، به این بیان که کرامت و تکریم معنایی نفسی است و کاری به غیر ندارد، بلکه تنها شخص مورد تکریم منظور نظر است تا دارای شرافت و کرامت شود؛ اما منظور از تفضیل آن است که شخص مورد تفضیل از دیگران برتری یابد، درحالی که او با دیگران در اصل آن فضیلت شرکت دارد.
مراد از کرامت انسان این است که انسان در میان سایر موجودات دارای خصوصیتی است که در هیچ یک از موجودات دیگر عالم نیست و آن، داشتن عقل است و معنای تفضیل آن است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری دارد
امام راحل عرفان را جدای از حضور در صحنه های مختلف اجتماعی نمی داند، بلکه آن را وسیله ای برای تحوّل و اصلاح جامعه و مردم معرفی می کند و عارف واقعی را کسی می داند که انگیزۀ او الهی باشد. آنچه سلوک عرفانی امام(س) را از ویژگی خاصی برخوردار می نماید، طی نمودن سفرهای چهارگانۀ معنوی که به صورت کامل است؛ به گونه ای که ایشان را از سایر عارفان ممتاز ساخته بود.
آیت الله جوادی آملی
همت تو باید در همه حرکات و سکنات و اندیشه و فکرت در توجه به خداوند متعال و ملکوت او باشد، چرا که به سوی خدای متعال مسافری و ممکن نیست در این سفر با قدم نفْس راه پیمودن، پس چاره ای نیست جز آنکه با قدم خدا و رسول سفر کنیدر بهار 1382 که همایش «اندیشه های اخلاقی و عرفانی امام خمینی (س)» توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در قم برگزار شد، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به عنوان سخنران افتتاحیه مطالب مبسوطی بیان فرمودند که خلاصه ای از آن به شرح ذیل است:
امام (رضوان الله تعالی علیه) خصوصیاتی داشت که در دیگر عارفان کمتر بود. البته دیگر عارفان نیز خصوصیاتی داشتند که در امام فرصت ظهور و بروز پیدا نکرد. هر یک از عُرفا مظهر اسمی از اسماء الله هستند. کاری که دیگران کرده اند این است که کتابهای مبسوطی در این زمینه نوشته اند، امام (رضوان الله علیه) فرصت این کار را پیدا نکردند، اما نوشته های دیگران را از علم به عین و از گوش به آغوش آوردند؛ چیزی که نهایت سعی و تلاش دیگران بود.
خصوصیت ممتاز امام این بود که اولاً ایشان در سیره و سنتشان بین اخلاق و عرفان کاملاً فرق گذاشتند. فرق اخلاق و عرفان این نیست که یکی پویا است و دیگری غیر پویا. اخلاق در مرحله خیلی نازل است و عرفان در اوج قرار دارد و بین اخلاق و عرفان، فلسفه فاصله است. اصلاً نباید گفت بین اخلاق و عرفان چه تفاوتی هست، تا بگوئیم یکی پویا است
مراد از ذکر قالبی آن است که فقط بر زبان یا قلب جاری گردد، بدون آن که به معنای آن توجه شود. حضرت امام خمینی (س) در این باره نظر دیگری دارد و تمام انواع و مراتب ذکر را واجد آثار خاصی می داند و می فرماید: گر چه ذکر حق و تذکر از آن ذات مقدس، از صفات قلب است و اگر قلب متذکر شد، تمام فوایدی که برای ذکر است، بر آن مترتّب می شود، ولی بهتر آن است که ذکر قلبی متعقّب به ذکر لسانی نیز گردد.
امام خمینی(س) از عالمانی است که میان فقه و اصول، تفسیر و حدیث، عرفان و فلسفه و حتی سیاست، در اندیشۀ خود آشتی برقرار کرده است؛ به رغم آن که آشتی و همزبانی میان فقه و عرفان، حدیث و فلسفه و همۀ این ها با عالم سیاست، کاری بس دشوار و تا حدی شگفت آور و تحسین برانگیز است.
بررسی و جست وجو در سبک غزل های امام رحمه الله گونه ها و شاخه های چندی دارد که تتبّع در هر یک از آن ها، دفتر و مقالی جداگانه می خواهد تا در همۀ ویژگی های شعری آن بزرگمرد روزگار ما، از جمال لفظ و کمال معنی و حدّت ذهن و ژرفایی دانش و عرفان معظّم له پاسی گشوده شود.
اهمیت و جایگاه اخلاق
به اعتقاد امام، یکی از عوامل مؤثر در ساختن محیط سالم، صلاحیت تقوایی و خوشنامی مدیران کشور و کارگزاران حکومت اسلامی است. از مجریان گرفته تا برنامه ریزان و قانون گذاران، باید اسوه های با فضیلتی باشند تا همواره الگو و مقتدای مردم گردند و عطر معرفت را با حضور خود بگسترانند.