اگرچه «دین» را مجموعه ای از عقاید، اخلاق و احکام دانسته اند و فقه را دانش فهم قوانین و احکام عملیِ خدای سبحان تعریف نموده اند که فقیهان بر پایه ی روش تحقیقِ اجتهادی، به استنباط آن ها از منابع مشخص، اقدام می کنند، امـا گـوهر دیـن و مقـصود متعالی آن را نمی توان منحصر در فهم و تفهیم احکام عملی دانست؛ چه که حقیقت دین و گوهر درخشان و هدایتگرِ آن، آمیزه ای از سه ساحت عقاید، اخلاق و احکام است . بنابراین، تقلیل دین به اصول و فروع، و وانهادن اخلاق، تحریف آن حقیقـت والا و تعالیبخش، و انحراف از مسیر کمال و سعادت است . چنان کـه تحدیـد تفقّـه، بـه فقـه الأخبار یا فقه کتاب و سنت، یا توسعه ی قلمرو احکام دین به هر آنچه در عالم است، و همچنین متورم ساختن فقه، نیز تحریفی آشکار، زیـان بـار و قطعـاً ابتـر و بـی سـرانجام خواهد بود. و نیز، بی اعتنایی به آموزه های کتاب و سنت و جستن مـسیر سـعادت، از رهیافـت انحصاری عقل و عرف، سرانجام به جمود و شیء گشتگیِ انسان منتهی شده و انسان را از حرکت و پوییدن مسیر تعالی و کمال، باز می دارد. آری، دین و تفقّه در آن را ، اگر از حصار و بند چنین قرائت های افراطی و تفریطـی رها نکنیم، آنچه از حقیقت تعالی بخش دین در اختیار مردم قرار خواهد گرفت، نه تنها پیش برنده و هدایتگر نیست که قرائتی کاریکاتوری و غیر واقع بینانه خواهد بود که در نهایت، به عبور از دین یا غرق شدن در تحجر خواه
آیت الله هاشمی رفسنجانی
امام در اجتهاد، زمان و مکان را مؤثر می دانستند که این برای ما بسیار راهگشاست.
سید جواد ورعی
امام خمینی در تعریف خود از علم فقه، جایگاه آن را نیز روشن می کنند. «علم فقه» از نظر رسیدن به مقام قرب الهی و در رتبه بندی علوم -به اعتبار غایتی که دنبال می کنند - در رتبة متأخر از «علم به معارف» قرار دارد. مقصود از علم به معارف، آگاهی از جهان آفرینش، مبدأ نظام هستی و اسماء و صفات او، توحید، معاد و احوال قیامت، نبوت عامه و خاصه و امامت است که از آن ها به اصول اعتقادی یاد می شود و عرفان، حکمت و کلام عهده دار آن هستند.