شما را بحمدالله تعالی در مسائل سیاسی و اجتماعی صاحب نظر می دانم و در تمامی فراز و نشیب ها در کنار من بوده ای و هستی و با صداقت و کیاست امور سیاسی و اجتماعی اینجانب را متصدی هستی.
امام در روزگاری که برخی در شنیدن صدای رادیو و مشاهده تلویزیون تردید داشتند و نظر و فتوای احتیاطی صادر می کردند، از این فرصت ارتباطی و اطلاع رسانی کاملاً بهره مند بود، تا جایی که رادیو را باید جزء یکی از لوازم شخصی ایشان به حساب آورد. بارها دیدیم که حضرت امام به تحلیل و نقد و بررسی رادیوهای بیگانه می پرداخت. این دلیل و براهنی آشکار بر بهره مندی ایشان از فرصت کم نظیر امواج رادیویی بود.
وقف یکی از موضوعاتی هست که هم بخش حقوقی و فقهی دارد و هم بخش اقتصادی دارد و هم آثار تربیتی و اخلاقی دارد و لذا دارای ابعاد مختلف و گوناگون فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است.
امت اسلام که در عصر حاضر، با انواع توطئه های نظامی، امنیتی و اقتصادی طراحی شده توسط امریکا، صهیونیسم و دیگران دست به گریبان است، به خوبی دریافته که سیاست خودباختگی فرهنگی که از سوی صهیونیسم جهانی به منظور از بین بردن تاریخ و فرهنگ ملتها اِعمال می شود، از بمب افکنها و هواپیماهای پیشرفته و موشکهای قاره پیما و حتی از بمب اتم هم خطرناکتر است، چرا که تهاجم فرهنگی، از درون جوامع به تخریب آنها پرداخته و بدون هیچ سر و صدا و یا کوچکترین مقاومتی، جامعه را ویران می کند.
امام(س) بر خلاف تلقی رایجی که دموکراسی را در برابر اقتدارگرایی و خودکامگی می نشاند، دموکراسی را در برابر استبداد، دیکتاتوری و ظلم قرار می دهند و بدین وسیله و با تأکید بر قانون مداری حکومت اسلامی از خطر دیکتاتوری اکثریت منتخب جلوگیری می نمایند.
جهره ی مرگ در شعر این دوره چهره ای تلخ و کدر نیست که فیض عظیم شهادت است. مرگ حماسه رنگ و شکوهمند، عارفانه و عاشقانه، اندوهناک اما عظیم و حرکت آفرین و مرگی که با الگوهای عاشورایی و فرهنگ حسینی همراه است
محققان معتقدند که کمتر فردی می تواند بدون داشتن حداقلی از ویژگیهای عمومی شخصیت کاریزمایی، حتی در آماده ترین محیط نیز به رهبر کاریزمایی تبدیل شود. ادعای نوشتار حاضر این است که در مورد امام خمینی، این ویژگیهای فردی، به حداکثر ممکن وجود داشته است. به عبارت دیگر، جانشین سازی ایشان با اسطوره های فرهنگی شیعی، برخلاف بسیاری دیگر از موارد جانشین سازی رهبران کاریزمایی دنیا ، جانشین سازی واقعی (البته در مقیاسی کوچکتر) است، چون امام بسیاری از صفات مورد جانشین سازی را واقعاً دارا بود.
بنظر بنده مهمترین چالش امروز فکری جهان اسلام به نوع مواجهه و انتخاب یکی از این دو رویکرد باز می گردد و می بینیم که در سطح جهان اسلام تفکر سلفی گری، طایفه گرایی، و خلیفه گری خودساخته و خودبافته چه مصیبتهایی در ممالک اسلامی پدید آورده است. بحمد الله در ایران بواسطه ساختار نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر رأی مردم و برگزاری انتخاباتهای مکرر می باشد و عمق نفوذ اندیشه حضرت امام و تلاش و مراقبت پیروان امام و روشنگریهای مداوم خلف شایسته حضرت امام ، تفکرات انحرافی فرصت ایجاد بحرانهای عملی نیافته اند.
غدیر به عنوان منشاء ولایت در اسلام و سرچشمه زلال امامت و مفهوم بلند و عمیق شخصیت دوم جهان اسلام یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام و ظهور و رهبری علی گونه امام خمینی(س) درهم آمیختند و از این آمیزش در فضای انقلاب، ولایت به عنوان یکی از اساسی ترین اصول اعتقادی اسلام و تشیع دوباره به رستاخیز رسید.
پس از فاجعۀ هفتم تیر و حضور گستردۀ مردم در حمایت از امام و نظام جمهوری اسلامی، سازمان در تداوم اقدامات تروریستی خود، ابتدا تلاش کرد امکان بمب گذاری در «بیت امام» را بیابد و بعد از ناکامی در این قصد شوم، رییس جمهور و نخست وزیر را هدف قرار داد.
با این که اسلام بیشترین آسیب را از تروریسم دیده و قرن ها قبل از بیداری غرب استفاده از این روش را تقبیح و تحریم کرده است، مع الوصف امروز سردمداران غرب خود را در خط مقدم مبارزه بر علیه تروریسم معرفی کرده و به بهانه آن اقدام به تحریم، تهدید، لشکرکشی، و براندازی حکومت ها نموده و به اشغال کشورها ادامه می دهند. آنچه که در تعریف تروریسم نزد غربی ها نقش دارد منافع آنان است، نه حقوق بشردوستانه و جنایت هایی که در دنیا اتفاق می افتد. بنابراین هر کجا لطمه بر منافع غرب وارد شود آنجا نقض حقوق بشر است، نقض حقوق زنان است، گروه ها همه تروریستی اند و...، اما اگر برخوردها اصطکاک با منافع آنان نداشت، آنجا همه چیز سر جای خود قرار دارد؛ گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است ولو بمب باران پناهندگان به پناهگاه سازمان ملل (مثل قضیه قانا در لبنان) باشد.
هویت اجتماعی» سئوال اساسی کشورهای جهان سومی است. هویت اجتماعی یعنی خودآگاهی جمعی که مردم این گونه کشورها به اصالتها، ارزشها، و میراثهای فرهنگی خود داشته باشند و دقیقاً علت عقب ماندگی و آسیبهای این کشورها همین مسئله است. نبود چنین آگاهی اجتماعی به وجود و هستی اجتماعی خود، سبب وابستگی به کشورهای استعمارگر و در نتیجه نخستین عامل نفوذ فرهنگی کشورهای سلطه گر است.
امام خمینی برای دانشگاه، دانشگاهیان و دانشجویان، پیام ها و سخنان مبسوطی بیان فرموده اند که اگر با دقت و از ابعاد گوناگون تجزیه و تحلیل شوند، راه نجات یک ملت و کشور مشخص و در صورت عمل به آن رهنمودها، این امر محقق می شود. همچنین اندیشه های حضرت امام نشان می دهد که در میان اقشار مختلف اجتماعی برای دانشگاه و دانشگاهیان جایگاه ممتازی قائل بودند.از دیدگاه امام راحل (س) دانشگاه به جهت نقش ویژه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود، همواره از اهم امور و مبدأ همه تحولات جامعه است. اصلاحات اجتماعی تابعی از اصلاحات دانشگاه است و آن قدر برای دانشگاه اهمیت قائل هستند که در کلامشان، این نهاد اجتماعی با سرنوشت انقلاب و اسلام پیوند ناگسستنی دارد.
ازجمله مسائل علمی که در مباحث سیاست نظری و عملی جایگاهی ویژه دارد، موضوع «منافع ملی» است. «منافع ملّی» عنوانی است که از یک سو با سیاست گذاری ها، موضع گیری ها، جهت گیری های دولت و ملت در ارتباط است و از سوی دیگر با آرمان ها و اهداف ملی نیز رابطه ای متقابل و تنگاتنگ دارد.
رشد و توسعه از دیدگاه اسلام و امام مفهومی وسیع و همه جانبه دارد؛ و کلیۀ ابعاد وجودی انسان را فرا می گیرد و راه جدید و حیاتبخشی که همان راه انبیا و راه وحی الهی است فرا راه انسانها می گشاید، و انسانها را از تک بعدی و تک ساختی بودی و اسارت در برابر تمایلات پست مادی و لذایذ حیوانی و شهوات تمتعات نجات می دهد و به زندگی و حیات و روابط انسانی معنا و مفهوم می بخشد، و معنویت و اخلاق و تهذیب نفس و قرب و سیر الی الله را در مسیر اهداف و حیات او قرار می دهد، و فرهنگ، هم زیر بنای توسعه است و هم، هدف از توسعه و هم، عامل است و پایه و هم، هدف و نتیجه است.
نظام جمهوری اسلامی ایران که قصد صدور ارزش ها و پیام انقلاب به دیگر کشورها را دارد تنها و تنها از طریق افزایش قدرت علمی خواهد توانست به این هدف دست یابد. این قدرت علمی محصول خودباوری، انسان سازی، تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه، هم اندیشی متفکران، همنوایی با دیگر دانشگاه های اسلامی و امثالهم است.
آنچه در بحث از مکتب تربیتی امام خمینی(س) که در واقع همان تربیت اسلامی است، عمده و اساسی می باشد، توجه به مبانی فکری و فلسفی و عرفانی است، که پشتوانه واقعی آن آراء تربیتی را تشکلیل می دهد. تعلیم و تربیت ذاتاً یک مسئله فلسفی است. طرح این سؤال که «تعلیم و تربیت چیست؟» چنان است که بگوییم «آدمی کیست؟» و این سؤال، فلسفی است. تربیت از دیدگاه امام(س) متضرع بر انسان شناسی است که آن نیز خود متضرع بر هستی شناسی و خداشناسی و به اصطلاح جهان بینی توحیدی است.
رسانه ها به عنوان یکی از نهاد های اجتماعی، عهده دار انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی و ارزشهای جوامع هستند. در عصر کنونی با توجه به نقش بارز آنها در جامعه و اطلاع رسانی پیرامون موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی عملاً الگوهای نوینی را به جوامع وارد کرده تا جایگزین فرهنگ ها و ارزشها و الگوهای سنتی شود، لذا به عنوان عاملان تغییر و تحول سبک زندگی جوامع و ارزشهای حاکم بر آن مطرح هستند، به گونه ای که سنت ها را به مبارزه می طلبند و به صورت یک عامل مؤثر در دگرگونی نگرش ها و رفتارهای نسل جدید عمل می نمایند.
از نظر امام خمینی باید در ارتباط با دیگران همواره نگاهی مثبت داشت و بر اساس آن به تربیت آنان اقدام نمود و نقاط ضعف را اصلاح کرد و در مورد جوانان می فرمایند: من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گل های معطّر و نو شکفتۀ جهان اسلام سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزۀ علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.