از گذشته تا به حال حقوقدانان بر سر این مسئله اتفاق نظر داشته اند که همواره بشر صرف نظر از وجود دین و مذهب،نژاد و تفکر از حقوق و تکالیفی بر خوردار است که دسته بندی این اصول به ایجاد شاخه ای از حقوق به عنوان حقوق بشر منجر شده است.
باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضعگیری ها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می شود و این مسأله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است و لو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید می نمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می سوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است.
اما نقطه اوج این امتیازدهی ها، به دوران نخست وزیری حسنعلی منصور و اسدالله علم باز می گردد. در همین دوران بود که لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی مطرح شد. این لایحه پس از برگزاری رفراندوم انقلاب سفید و تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که هر دو با انتقادات فراوانی از سوی محافل مذهبی و در راس آن ها امام خمینی قرار گرفت، در مجلس طرح شد. برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای امریکایی در ایران و تضمین امنیت آنان برای شاه اهمیت داشت، به ویژه آنکه وی برای اجرای سریع اصلاحات اقتصادی و سیاسی، زیر فشار امریکا قرار گرفته بود. در این شرایط احیای نظام کاپیتولاسیون با هدف اعطای مصونیت سیاسی و کنسولی به اتباع امریکایی در ایران در دستور کار دولت قرار گرفت . این چنین بود که لایحه کاپیتولاسیون در ۱۳ مهر ۱۳۴۲ در کابینه علم و در مرداد ۱۳۴۳ در مجلس سنا به تصویب رسید. در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست وزیر وقت این لایحه را به صورت ناگهانی به مجلس شورای ملی برد.
به دنبال اعلام تصویب نامه انجمنهای ایالتی و ولایتی در جراید عصر تهران در روز 16 مهر 1341، امام خمینی بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این تصویبنامه دعوت کرد. و تنها یک شب پس از اعلام آن در جراید عصر تهران در روز 17 مهرماه 1341 تلگرافی را به محمدرضا پهلوی مخابره کردند.
قضیه لبنان و ایران و اینها شما می دانید که اینها قضایای مختلفی نیستند. مسلمانها هر جا هستند، باید با هم باشند. آن چیزی که رنج است برای یک طایفه ای، برای طایفه دیگر هم همان مسأله و رنج باشد، مسائلشان جدا نباید باشد. اینکه ما ایرانی هستیم و آنها لبنانی هستند یا جای دیگری هستند، در اسلام مطرح نیست.
دوران 37 ساله سلطنت محمدرضا شاه، شیوه حکومتی او بر اساس اصل قدرتمندانه و پدرسالارانه استوار بوده است، اگرچه در سال های 1320 تا 1332 مجلس و هیأت دولت در بازی سیاسی مملکت نقش بازی می کردند؛ اما محمدرضا شاه پس از بازگشت - بعد از کودتای 28 مرداد 1332 - به مسند قدرت، دست به سرکوب شدید زد و امید هرگونه مشارکت فراگیر مردم را در حیات سیاسی از میان برد و دیکتاتوری محض تشکیل داد.
نمی توان انکار نمود که در کنار اقشار مختلف مردم، علماء موثرترین نیروی سیاسی نهضت مشروطه و عامل اصلی قیام مردم و رهبر حرکت بودند.
بنا ندارم اشخاص منسوب به من متصدی این امور شود. احمد، خدمتگزار ملت است و در این مرحله با آزادی بهتر می تواند خدمت کند.
آیت الله منتظری یکروز بعد از جنایت آمریکاییها در حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیج فارس طی نامه ای از محضر امام درخواست اعلام جهاد علیه منافع آمریکا را نمود که ایشان در پاسخ نوشتند: پشتیبان آقای هاشمی باشید.
کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با اسرائیل و عمال آن چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است، باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری کنند.
انقلاب اسلامی ایران الگوهای مداخله در خلیج فارس را تغییر داده است و حضرت امام خمینی با عملکرد خود به وحدت جهان اسلام کمک شایانی کرده است و بحث شیعه و سنی را بسیار کم رنگ کرده است. امام خمینی فراملی می اندیشید و به تشکیل امت واحده اسلامی فکر می کرد.
در تاریخ 7 اردیبهشت 1358جمعی از دانشجویان و دانش آموزان سنندج به دیدار امام رفتند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در این دیدار که در محل اقامت امام در قم صورت گرفت، ایشان ضمن اشاره به اینکه کارهای هر منطقه باید محول به آن منطقه شود بر ضرورت تشکیل شوراها تأکید کردند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهادی امنیتی و نظامی، با کمترین بودجه و امکانات و با بیشترین اعتقاد و انگیزه شکل گرفت و مرزبانی صادق و لایق برای حریم انقلاب و کشور شد و علاوه بر دفاع همه جانبه از مرزهای کشور اسلامی، در داخل نیز برای تأمین امنیت و آرامش اقدام نمود
یاسر عرفات در دیدارش در روز 28 بهمن 57 با امام به ایشان گفت: خدا شاهد است که من در عمرم هیچ شادی ای به خودم ندیدم مثل شادی ای که به خودم دیدم وقتی که شما پیروز شدید.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.