پوشاک، مجموعۀ جامه هایی از پوست، الیاف گیاهی، پشم ، کتان و ابریشم و جز آن که آن ها را در اصل برای پوشاندن اندام های بدن و مصون نگهداشتن آن ها در برابر عامل های طبیعی، اقلیمی و آب و هوایی می پوشند.
پیراهن نوعی لباس است که معمولا از پارچه ی نازک تهیّه می شود و دارای یقه و آستین است. از آن به مناسبت در باب های طهارت، صلاة، حج و نکاح سخن رفته است.
پیسی واژه ای پهلوی و معادل بَرَص در عربی گونه ای بیماری پوستی و ناواگیر است که به صورت لکه های سفید و نرم بر بدن ظاهر می شود و بر اثر اختلال در عملکرد رنگدانه های پوستی پدید می آید.
سخنان فقیهان، در جای جای نوشتارهای فقهی آنان، به روشنی نشان می دهد که بحث ولایت فقیه ، گزاره و مسأله ای نوپیدا نبوده و در دوره های گذشته تاریخ اسلام و تشیّع ، در کانون دقت و بررسی عالمان و فقیهان اسلامی قرار گرفته است.آنان این مسأله را در بابهای گوناگون فقهی کلامی در بوته بررسی نهاده اند.
تبدل اجتهاد به تغییر نظر مجتهد اطلاق می شود.
تبدل تقلید به تغییر تقلید از یک مجتهد به مجتهد دیگر اطلاق میشود. در تعریف تقلید، تحریرالوسیله آورده است: «التقلید هو العمل مستنداً الی فتوی فقیه معیّن» یعنی تقلید، عمل کردن به استناد فتوای فقیه معیّن است.
اهلیت داشتن بر معامله و شرایط آن از جمله مباحث مهم و تاثیرگذار در فقه است. در کتب فقهی علاوه بر شرط بلوغ، عقل، قصد و اختیار، از مالک تصرف بودن نیز به عنوان شرط لازم در اهلیت انسان برای معامله سخن به میان آمده است، بر همین اساس معامله غیر مالک که بدون وکالت از مالک و یا بدون ولایت بر او (مانند پدر و جدّ پدری و وصی از طرف آن دو و حاکم شرع)، انجام شود، صحیح و نافذ نیست، و همین طور است معاملات افرادی که به خاطر سفاهت یا افلاس یا دیگر اسباب حجر، محجور هستند.
به کسی که در بعضی بابهای فقهی مانند نماز، توانایی استنباط حکم شرعی پیدا می کند مجتهد متجزّی گفته می شود؛ در برابر مجتهد مطلق که در همۀ ابواب فقهی توان استنباط دارد. از این عنوان در باب اجتهاد و تقلید و نیز قضاء سخن رفته است.
تجزّی در اجتهاد به معنای قدرت بالفعل بر استنباط بعضی از احکام شرعی است.
تحلل، یکی از اصطلاحات فقهی به معنای بیرون آمدن حاجی از محرمات احرام است. سبب های تحلل در حج یا عمره عبارت از تقصیر، حلق، طواف، سعی، طواف نساء، قربانی کردن و اشتراط تحلل است. حج گزار با هر یک از این اعمال از محدودیت های که به خاطر احرام داشت رها می شود.
تخییر ابتدایی به معنی تخییر قبل از گزینش و مقابل تخییر استمراری است. با اختیار یک طرف در مقام عمل، تخییر، زوال پیدا کرده و همان طرف گزینش شده تعیّن می یابد. از این عنوان در اصول فقه مباحث دوران نوع تکلیف بین وجوب و حرمت، تعارض دو دلیل و عدم امکان جمع بین آنها سخن گفته شده و در ابواب مختلف فقه نیز نظیر اجتهاد و تقلید، صلات و تجارت از آن سخن به میان آمده است.
تخییر استمراری مقابل تخییر ابتدایی و به معنی تخییر، حتّی پس از گزینش است. از این عنوان در اصول فقه و نیز ابواب مختلف فقه نظیر اجتهاد و تقلید و صلات سخن رفته است.
تخییر استمراری به مختار بودن مکلف به صورت مستمر در عمل بر طبق یکی از دو یا چند دلیل متعارض اطلاق می شود.
تراشیدن یا همان حَلق ستردن مو و جز آن است.
تربیت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و کمک به شخص مورد تربیت، تا بتواند استعدادهای نهفته اش را شکوفا سازد و به سمت کمال مطلوب، حرکت کند. در اصطلاح حقوقی نیز تربیت به معنای پرورش روحی و اخلاقی اطفال به کار رفته است.
تربیت کودک به طور خاص آن است که مربّی، اعم از پدر، مادر، معلّم و ...، طفل را در بُعد روحی و اخلاقی پرورش دهد، به گونه ای که جسم و جان و عقل و علم او افزایش یابد، تا بتواند امور مربوط به دین و دنیای خود را انجام دهد. بخاطر همین، اهمیت تربیت در اسلام، در ظاهر ساختن کمالات باطنی بشر و به فعلیت آوردن استعدادهای درونی فرد، مورد توجه قرار می گیرد.
طبق اتفاق نظر علما در صورتی که یتیم بی سرپرست، مادر و جد پدری و دیگر خویشاوندان از مراتب مختلف ارث را نداشته باشد، حاکم شرع ولایت بر تربیت وی دارد و بر او واجب است در این باره اقدام نماید. در صورت نبودن حاکم یا عدم امکان دسترسی به او، مؤمنین عادل، بلکه اگر افراد عادل هم نباشند، غیرعادل و فاسق بر تربیت کودکان بی سرپرست ولایت دارند.
اسلام اصرار دارد اطفال یتیم در محیط خانواده و در کنار کودکان همان خانواده ها تربیت شوند و علاقه دارد که مردان و زنان مسلمان به جای پدر و مادر، از کودکان یتیم و بی سرپرست نگهداری نمایند و مانند فرزندان خود مورد محبّت و عطوفت مخصوص قرار دهند تا از نظر روحی نیز عواطف این کودکان تأمین شود.
تشریح، از مسائل مستحدثه فقهی است.
ولایت و اداره اموال صغار در کلیه امور مربوط به اموال آنان، تا زمان بلوغ برعهده پدر، جدّ پدری، وصی، قیّم، حاکم شرع و عدول مؤمنین است.
اِعمال ولایت اولیا بر اموال صغار مشروط به عدم مفسده و ضرر، رعایت اصلحیت، مصلحت و سود بیش تر برای صغار است. علما ضمن اثبات ولایت اولیا و جواز دخالت آنها در امور مالی صغار و محجورین، به ذکر موارد و بیان مصادیق آن پرداخته اند. از جمله این تصرفات: تجارت با اموال صغار، مصالحه، مضاربه، رهن، اجاره، قبول وصیت و ... است که باید آن ها را به نفع کودک استیفا نمایند.
ولایت و اداره اموال صغار در کلیه امور مربوط به اموال آنان، تا زمان بلوغ برعهده اولیای آنان است. اِعمال ولایت اولیا بر اموال صغار مشروط به عدم مفسده و ضرر، رعایت اصلحیت، مصلحت و سود بیش تر برای صغار است.
در اینکه آیا ولیّ قهری حق دارد مال طفل را به عنوان قرض برای خود بردارد یا خیر دو دیدگاه مطرح گردیده برخی بدون هیچ شرطی قائل به جواز تصرف هستند، برخی دیگر تصرف را مشروط به تمکّن ولیّ قهری می دانند.