فصل هفتم: مسائل و حقوق زنان
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 265
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 266
رسالت من همین است
وقتی امام در پاریس بودند، تلفن می شد چرا به زنان اجازه می دهند به خیابانها بیایند، این کار، انقلاب را مخدوش می کند و ایشان به نام یک مرجع نباید اجازۀ چنین کاری را بدهند. اما امام در جواب این عده می فرمودند:
«رسالت من همین است و من مسئولیت دارم به زنان بگویم در راهی که تاکنون رفته اید باید تجدید نظر کنید، به صحنه بیایید، در خراب کردن بنیان شاهنشاهی مشارکت کنید، درس بخوانید و به دانشگاه بروید».
الآن سفارش شما را کردم
یک روز که مسئولین محترم حوزۀ علمیۀ قم به اتفاق جناب آقای موسوی اردبیلی به حضور امام رسیدند. ملاقات امام که با آنها تمام شد، من به خدمتشان رسیدم. ایشان با همان قیافۀ مهربان و صمیمی شان فرمودند: «الآن با آقایان داشتم سفارش شماها را می کردم». من کنجکاو شدم که بدانم سفارش چه بوده، بعد که پرسیدم فهمیدم امام به آنها فرموده اند: «شما سعی کنید امکانات تحصیل برای خانم ها فراهم کنید. به اینها در طول تاریخ ظلم بسیار شده، حال آنکه برخی از آنها را که من می بینم استعدادهای خوبی
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 267 دارند که باید شکوفا شود و در حقیقت حیف است که هدر بروند».
بیایید سؤالاتتان را مطرح کنید
در فرانسه که عده ای دانشجوی دختر و پسر از کشورهای مختلف آمده بودند تا امام را زیارت کنند، مردها جلو نشسته بودند و خانم ها پشت سرشان. وقتی امام می خواستند تشریف ببرند، خانم ها به ایشان گفتند: آقایان جلو نشسته بودند و ما نتوانستیم سؤالاتمان را طرح کنیم. امام به اطاق عقبی رفته و فرمودند: «من چند دقیقه اینجا می نشینم تا شماها بیایید و سؤالاتتان را طرح کنید». این کار امام برای من خیلی جالب بود. با اینکه وقتشان تمام شده بود، ولی برای اینکه حق خانم ها پایمال نشود، این حرکت را کردند. بعد خانم ها آمدند و یکی یکی سؤالاتشان را مطرح کردند. یکی از آنها گفت، می خواهد ادامۀ تحصیل بدهد، ولی بچه و شوهر دارد و آنها مایل هستند که او بیشتر در خانه باشد. امام فرمودند: «این مسائل نمی تواند مانع از یکدیگر باشند، شما آن را به نحو احسن انجام دهید، ولی تحصیل هم بکنید».
همین ها شاه را بیرون کردند
در ابتدای پیروزی انقلاب که امام در مدرسۀ رفاه بودند، در مورد ملاقات خانم ها وقتی به حضور ایشان عرض کردم، چون هر روز تعداد زیادی از خانم ها غش می کنند (به دلیل فشار زیاد جمعیت خواهران) اجازه بفرمایید، دیدار خانم ها را تعطیل کنیم. با قاطعیت فرمودند: «فکر کردید اعلامیه من و شما شاه را بیرون کرد؟ نخیر، همین ها شاه را بیرون کردند. بگذارید آزاد باشند.»
مشتاق هستم آنها را زیارت کنم
در روزهای اول پیروزی انقلاب در مدرسۀ رفاه چون خانم ها با بچه هایشان برای دیدن
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 268 امام می آمدند پذیرایی از آنها برای کمیتۀ استقبال تولید اشکال می کرد. هم به دلیل وجود بچه های آنها و هم اینکه بالاخره حضور آقایان هم در آن مکانها لازم بود به این دلیل خدمت امام عرض کردیم، اگر اجازه بفرمایید به خاطر کم شدن این مشکلات رفت و آمد خانم ها برای دیدار شما کمتر شود. ایشان در جواب فرمودند: «واجب است خانم ها بیایند. البته برای من دردناک است که ببینم خانم ها و بچه هایشان در این رفت و آمدها صدمه می خورند و دچار مشکل می شوند، اما به دلیل اینکه خود خانم ها بدانند که شخصیت خاصی دارند که من مشتاق هستم آنها را زیارت کنم شما تحمل کنید و خانم ها رفت وآمد کنند. بیایند و بروند». بعد از آن، رفت و آمد خانم ها بیشتر شد. امام حتی یک بار هم اجازه ندادند که ما بین خانم ها و آقایان تفاوتی قائل باشیم.
بگذارید آزاد باشند
در مدت اقامت امام در مدرسه رفاه صبحها آقایان می آمدند و بعد از ظهر خانم ها. آقایان که به خاطر ازدحام جمعیت بیهوش می شدند، برای ما مسأله ای نبود چرا که مرد بودند و حمل و نقل و مداوایشان آسان بود، ولی بعد از ظهر که خواهرها می آمدند در روز اول بیش از 200 نفر، روز دوم بیش از 400 نفر و روز سوم 817 نفر از ملاقات کنندگان بیهوش شدند! وقتی که اینها بیهوش می شدند اورژانس تهران که در آنجا مستقر بود مجبور می شد داخل جمعیت شود و این خواهرها را روی برانکارد بگذارد و به سالن یا چادرهای پزشکی منتقل کند. ما از این موضوع ناراحت بودیم. من خدمت آیت الله منتظری رسیدم و از ایشان خواهش کردم اگر امام اجازه می دهند ما ملاقات خانم ها را قطع کنیم. بعد به اتفاق حضرت آیت الله منتظری خدمت امام رسیدیم. ایشان به امام گفتند: بچه ها چنین پیشنهادی می کنند. آقا فرمودند: «خیال می کنید اعلامیه های من و سخنرانیهای شما شاه را بیرون کرد؟ همین خانم ها شاه را بیرون کردند. بگذارید آزاد باشند اینجا را بهتر کنترل کنید که کمتر لطمه به خانم ها بخورد».
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 269 این مردم شاه را بیرون کردند
آن اوایل که امام در مدرسۀ علوی تشریف داشتند، عصرها خانم ها با ایشان ملاقات می کردند. یک روز ساعت 3 بعد از ظهر که درب مدرسه باز شد بر اثر ازدحام زیاد، خواهران با فشار به مدرسه وارد شدند و تعدادی از آنها زیر دست و پای بقیه آسیب دیدند. برانکاردها را آوردند و خواهران را بردند. یکی از خواهران در حالی که روی برانکاردی افتاده بود در اثر فشار جمعیت از جلوی جایگاه امام عبور کرد و به هنگام عبور با همان وضع مصدوم و آشفتۀ خود گفت: ما همه سرباز توییم خمینی ـ گوش به فرمان توییم خمینی و شروع کرد به گریه کردن. امام که این صحنه را دیدند به حدّی متأثر شدند که در اثر این تأثر نتوانستند بایستند. اشک در چشم همۀ آقایان حلقه زده بود و جوّی معنوی ایجاد شده بود. و همه گریه می کردند. یکی از علما به امام گفت، اگر اجازه بدهید دیگر خواهران به ملاقات نیایند چون هم از کار و زندگیشان می افتند و هم با توجه به رقّت قلبی که شما دارید باعث ناراحتی تان می شوند. امام با تعجب به ایشان فرمودند: «شما خیال می کنید اعلامیه من و شما شاه را بیرون کرده است؟ شاه را این مردم بیرون کرده اند. اینها باید بیایند.»
این طرح توطئه است
ظاهراً در سال 1341 بود که لایحه ای را به مجلس بردند که در آن رفتن خانم ها مطرح شده بود. امام در آن زمان رفتن زنان را به مجلس حرام اعلام می کنند، چون خوب می دانستند که این طرح توطئه ای است برای اینکه زن را به بی بند و باری بکشند. همانطور که خود ایشان اشاره داشتند چون زن مربی جامعه است اگر فاسد شود همه افراد جامعه فاسد خواهند شد و اگر از شخصیت سالمی برخوردار باشد جامعه سالم می شود لذا با این دید امام جلوی آن کار را گرفتند. اما در سال 57 می بینیم زنان همدوش و حتی در بعضی مواقع پیشاپیش مردان حرکت می کنند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 270 وظیفۀ زنها هم دخالت در سیاست است
در جریان انتخابات مجلس اول تلاشهای فراوانی انجام گرفت که زنها از شرکت در انتخابات محروم بشوند. اما مقاومت و پافشاری امام این توطئه را با شکست مواجه ساخت. در جریان انتخابات عدۀ معدودی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامه ای خدمت امام نوشتند و امضاء کردند و تقاضا کردند که زنها را از انتخابات و رفتن به مجلس نهی و منع کنند که امام پاسخ این نامه را در یک سخنرانی دادند و فرمودند: «دخالت در سیاست نه تنها وظیفۀ همه هست، وظیفۀ زنها هم هست، زنها هم باید در صحنه باشند.» شورای نگهبان نماینده ای خدمت امام فرستاد که ما می خواهیم زنها را از رفتن به مجلس منع کنیم، امام فرمودند: «این کار را نکنید زنها باید به مجلس بروند و از نظر شرع هم هیچ اشکالی ندارد».
بعد آن نمایندۀ شورای نگهبان وقتی بلند شد از اتاق برود بیرون، امام او را صدا کرد و فرمودند: «به شورای محترم نگهبان از قول من بگویید که مبادا زنها را از دخالت در مسائل انتخابات منع کنند، اگر این کار را کردند من موضع می گیرم و برخورد می کنم!»
مگر امکان دارد زنها در خانه بنشینند
در اول انقلاب یکی از این آقایان که می شناسید، ولی من نامش را نمی برم، نزد امام آمدند و گفتند: شما الآن خیلی قدرت دارید و هر کاری که می خواهید، می توانید در ایران انجام دهید. بیایید از این قدرتتان استفاده کنید و دستور دهید تمام خانم ها از ادارات به خانه هایشان برگردند و کار نکنند. البته این یکی از خواسته های ایشان بود. یادم است که این مسأله به نحوی به من مربوط می شد که امام آن را با من مطرح کردند. گفتند: «الآن فلان آقا اینجا بود و چنین خواسته ای در مورد شما زنان داشت». من خندیدم و گفتم: این آقا با آن وجهه آمده بود تا این خواسته را طرح کند. گفتند: «بله، ولی واقعاً چطور اینها متوجه نیستند؟ مگر از نظر اداره مملکت امکان دارد که فردا بگویند همه زنها در خانه بنشینند؟ برخی وزارتخانه ها نصف پرسنلشان زن است. اینها چون توجه به
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 271 مسائل ندارند، یک مرتبه حکم می کنند.»
خانم ها باید در تمام مراحل شرکت داشته باشند
بعضی از آقایان از تهران و قم به امام در نجف پیام داده بودند که به هر حال ممکن است خانم هایی که در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کنند، دستگیر شوند هتک حرمت شوند و از این رو از امام خواسته بودند: شما بفرمایید که خانم ها در راهپیمایی ها شرکت نکنند. اگر نظر شما به آنها برسد، قطعاً اطاعت می کنند. امام با شنیدن این پیام به شدت برآشفته و عصبانی شدند چون معتقد بودند مبارزه و حرکت سیاسی و اسلامی بدون حضور خانم ها قطعاً ناقص است و به ثمر نمی نشیند. هر کس نیز که چنین اعتقادی ندارد اعتقادش فاسد است و انحراف و اعوجاج دارد. پس از آن نیز پیام دادند:
«خانم ها دوش به دوش مردان و در کنار آقایان در تمام مراحل شرکت داشته باشند و هیچکس حق ندارد که نظر و صحبتی نسبت به مسأله جدا کردن خانم ها از حرکتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشته باشد».
بر خانم ها تکلیف است
تا آنجا که یادم می آید در دور دوم انتخابات، ظاهراً یازده نفر از آقایانی که معتقد بودند زنان نبایستی در فعالیتهای سیاسی وارد شوند نامه ای را محرمانه به امام نوشتند. ـ که در بین آنها هم از آقایان روحانی بودند و هم افراد شخصی ـ و خصوصی نزد ایشان برده بودند و نوشته بودند که نباید خانم ها در انتخابات شرکت کنند و دلیلشان هم همان نظر امام در سال 42 بود که ایشان فرموده بودند حرام است. امام گویا جواب اینها را نداده بود. اما فتوکپی آن نامه را دست بعضی ها دیدیم و خود من هم یک نسخه از آن را داشتم که همۀ این افراد آن نامه را امضاء کرده بودند. یکی از همان آقایان عضو کمیسیون رسیدگی به سؤالات بود که من هم عضو همان کمیسیون بودم. ایشان ناراحت بود از
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 272 اینکه امام این نامه را به بیرون انتقال داده اند در حالی که اینها نامه را به دست خود امام داده بودند. البته من در اینجا نمی خواهم بگویم که بعضی از این آقایان اگر نگوییم همۀ آنها، به آنچه که نوشته بودند معتقد نبودند. چون اگر معتقد بودند نباید ناراحت می شدند از اینکه امام این نامه را به بیرون انتقال داده و به دست مردم رسیده تا مردم از این مسائل آگاه شوند. من به آن آقا گفتم این موضوع از دو حال خارج نیست یا شما معتقدید که زن نباید در مجلس و فعالیتهای سیاسی وارد شود یا موافق هستید که اگر موافقید بگذارید نظر شما به اطلاع مردم برسد و تکلیفشان را بدانند. همان سال امام پیام دادند و فرمودند، بر خانم ها تکلیف است. نفرمودند، خانم ها می توانند، بلکه فرمودند: «بر خانم ها تکلیف است که در مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و صنعت فعالیت داشته باشند (نقل مضمون)» در اینجا صنعت برای من سؤال بود که چرا امام در جریان انتخابات از مسأله صنعت اسم بردند. بعد که یک مقدار مطالعه کردم فهمیدم در آن شرایط بعضی از آقایان و حتی گروهی از روشنفکرمآبهای ما معتقد بودند که در بعضی از رشته های تحصیلی خانم ها وارد نشوند و استدلالشان هم منطقی بود. می گفتند، بنابر وضع اقتصادی و نیازهای جامعه بعضی از رشته های تحصیلی را به جهت اینکه به درد خانم ها نمی خورد و یا اینکه از بُعد فیزیکی زنان توانایی ادامۀ تحصیل ندارند و همین طور از بُعد اقتصادی، پس مانع ورود زنان به این رشته ها شویم اگر چه استدلالشان به نظر قانع کننده می آمد. اما آنچه که امام می دید و آنها نمی دیدند بعد سیاسی قضیه بود.
حضور خانم ها در مجلس لازم است
در فرانسه به اطلاع امام رسانده بودند که بانوان در تظاهرات شرکت نکنند. امام در پاسخ فرموده بودند که خیر، شرکت نمایند و چنانچه کشته شدند، شهید به حساب می آیند. امام پس از بازگشت به وطن هم ملاقاتهایی نیز برای خانم ها گذاشتند. برنامۀ ملاقات طوری بود که صبحها آقایان به حضور امام می رسیدند و خانم ها بعد از ظهرها که به طور
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 273 مرتب به حضور امام مشرف می شدند و با شمدی که روی دست مبارکشان بود برخی به دست بوسی ایشان رفتند. در رابطه با آموزش نظامی خواهران، امام رسماً دستور دادند که باید آموزش ببینند و این در حالی بود که عده ای تلاش داشتند خانم ها، خانه نشین باشند و از صحنۀ جامعه منزوی و طرد شوند. به یاد دارم عده ای از نمایندگان نوشته بودند که خانم ها در انتخابات شرکت نکنند. امام با صراحت فرمودند: «حضور خانم ها در مجلس لازم است».
همچنین به خاطر داریم که به محض با خبر شدن امام از اینکه در دانشگاه بین آقایان و خانم ها دیوار یا چادر نصب شده دستور دادند بلافاصله خراب شود. چون منظور منزوی کردن خانم ها بود.
حجاب اسلامی باید رعایت شود
در پاریس بعضی از خبرنگارها و یا کسانی که برای دیدار به منزل امام می آمدند بدون حجاب اسلامی بودند که گاهی دیده می شد بعضی از برادران غیر روحانی با آنها صحبت و بحث می کنند که منظرۀ خوبی نداشت. امام فرمودند: «در داخل محوطه منزل، حجاب اسلامی بایستی رعایت شود». از آن پس این مسأله سخت رعایت می شد و وسایل حجاب اسلامی هم در آنجا فراهم شد تا کسانی که حجاب اسلامی نداشتند مثل خبرنگارها بتوانند وارد شوند.
نهی نمی کردند
در مناسبتهایی کسانی به محضر امام می رسیدند یا خواهرهایی بودند که به خدمت ایشان می رسیدند و اصرار داشتند که بدانند آیا ایشان لازم می دانند که آنها چادر داشته باشند یا با روسری و مانتوی پوشیده که حجاب شرعی به اندازۀ کافی رعایت شده باشد نیز می توانند حضور یابند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 274 در عمل نشان داده شده بود که اگر خواهری با آن پوشش کامل ـ بدون چادر ـ می آمد، امام نهی نمی کردند و افسرده نمی شدند. در پاریس نمونه های فراوانی از این دست بود.
حجاب شما اسلامی است
تعدادی از خواهران ما در پاریس به حضور امام آمدند و دربارۀ تحصیل خانم ها در دانشگاه از ایشان پرسیدند. امام فرمودند: «لازم نیست کسی در این باره صحبت کند».
سؤال شد: شرکت در کلاسهایی که مختلط است آیا اشکال ندارد؟
امام فرمودند: «اگر با حفظ مسائل اسلامی باشد و شهوی نباشد اشکالی ندارد».
در مورد رعایت حجاب سؤال کردند: باید چادر سر کنیم؟
امام نگاهی به خواهر سؤال کننده کردند. او روسری به سر و مانتویی آستین دار به تن داشت.
فرمودند: «حجاب شما حجاب اسلامی است و خیلی خوب است».
چادر برای زن بهتر است
من وقتی از فرانسه آمدم هنوز مانتو و شلوار تنم بود. در مهران که پایم صدمه خورده بود و عصایی زیر دستم بود، با آن مانتو شلوار خدمتشان رسیدم تا گزارش بدهم. فرمودند: «شما چادر ندارید، بگویم احمد برایتان یک چادر بخرد.» گفتم: نه، حاج آقا چادر دارم. امام چون به کوه می رفتم و اسلحه روی دوشم و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم آویزان بود و گاهی هم سه پایۀ تیربار را هم روی دوشم می گرفتم و از کوه بالا می رفتم، این بود که اگر چادر هم به سر می کردم دیگر خیلی مشکل بود. فرمودند: «چادر برای زن بهتر است.» من از همان جا آمدم و چادر را سرم کردم و دیگر برنداشتم. قبلاً هم چادری بودم، ولی بعد مانتو شلوار می پوشیدم. در فرانسه هم خدمتشان با مانتو شلوار و مقنعۀ
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 275 خاص خودم بودم.
روی رنگ نظر نداشتند
امام در پوشش خانم ها روی رنگ نظر خاصی نداشتند و در کل معتقد بودند که پوشش نباید مفسده انگیز باشد. البته چادر را بهتر می دانستند. چون معتقد بودند چادر برای زن برازنده تر است و سمبل انقلاب اسلامی است.
یک همسر انتخاب کردند
امام و فرزندانشان هر کدام یک همسر اختیار کردند. ایشان مسأله تعدد زوجات را به گونه ای مطرح می کردند که اهل خانه اصلاً از مردی که چنین کاری را بکند بدشان می آمد و این مسأله را قبیح می دانستند.
از این افراد نفرت داشتند
نکته ای که شاید از ویژگیهای امام در برخورد نسبت به زن و خانواده برجسته است، نفرتی بود که امام از مردانی داشتند که به همسرانشان جفا کرده و آنها را طلاق داده و همسر دیگر گرفته بودند. امام از این افراد به شدت نفرت داشتند. البته مسائل اخلاقی ایجاب می کرد که این تنفر را ابراز نکنند. ولی کسانی که ارتباط نزدیکی با دیدگاههای امام و برخوردهای ایشان داشتند از این موضوع با اطلاع بودند. شاید خود امام از جمله مراجع نادری بودند که از اول تا پایان عمر به یک همسر اکتفا کردند که این خود نیز از ویژگیهای ایشان بود. به هر حال، اگر امام احساس می کردند در بین دوستان علاقمندشان که در نجف به عنوان یاران امام مطرح بودند کسی نسبت به همسرش جفا و بی حرمتی کرده است. به وی تذکر می دادند و تأثرشان را ابراز می کردند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 276 دیگر به خانۀ آن استاد نرفتند
زمانی که امام شاگرد یک روحانی بودند وقتی شنیدند آن آقا ازدواج مجدد کرده است نزدشان رفته و از او که استادشان بود ـ علت این کار را پرسیده بودند. آن روحانی جواب داده بود که این قضیه به شما ارتباطی ندارد. می گویند امام بلند شده، خانه آن استاد را ترک کردند و دیگر به خانه او نرفتند، چون از نظر امام او هیچ دلیلی برای ازدواج مجدد خود نداشت.
یکی زیاد و نصف آن کم است
امام در حالی که مسألۀ تعدد زوجات را یک اصل اساسی می دانست و پیوسته از آن، تحت شرایطی، دفاع می کرد. ولی برای یک فرد روحانی، تجاوز از یک همسر را در شرایطی که الزام آور نباشد، نمی پسندید و به عنوان مطایبه (شوخی) می گفت: «برای ما یک زن زیاد و نصف آن کم است». و از این طریق یادآور می شد که مردم از یک فرد روحانی انتظارات دیگری دارند.
در این شرایط رانندگی جایز نیست
من یادم هست که از حضرت امام در نجف اشرف سؤالی شده بود که آیا زن می تواند رانندگی بکند یا نه؟ ایشان فرموده بودند: «نه!» از ایشان سؤال کرده بودند که واقعاً رانندگی برای زن جایز نیست؟ ایشان فرموده بودند: «جایز است، منتها اینقدر مملکت ما فاسد است که اگر برای خانمی که رانندگی می کند پیشامدی کرد؛ مثلاً کسی را زیر گرفت و تصادفی کرد و پایش به شهربانی و زندان و این مراکز کشیده شد، ما اطمینان نداریم که ناموسش در خطر قرار نگیرد، در معرض فساد قرار نگیرد، پس ناچاریم برای حفظ نوامیس، زنها را حتی از رانندگی نهی کنیم».
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 277 به مرجع دیگر رجوع کنید
نظر امام در خصوص رانندگی خانم ها با توجه به شرایط اجتماعی آن زمان این بود که رانندگی نکردن بهتر است. وقتی آیت الله سعیدی به ایشان نامه نوشت و پرسید که چنین شخصی (من) کارهای سیاسی انجام می دهد و مایل است رانندگی یاد بگیرد. امام در جواب فرمودند: «این مسأله را به مرجعی دیگر رجوع کند و یاد بگیرد، اشکالی ندارد.» یعنی امام تا این حد راه را باز می گذاشتند.
به همان وضع اول بمانید
اوایلی که من به منزل امام در پاریس وارد شدم با مانتو شلوار و روسری بودم. بعد به احترام امام از خانم چادری گرفتم. و در رفت و آمد بین منزل و محلّ ملاقاتهای امام به سر می کردم. امام که متوجۀ مطلب شدند از طریق حاج احمدآقا به من پیغام دادند: «شما به همان وضعی که اول داشتید بمانید تا معلوم شود جزء خانوادۀ من نیستید و جزو همین مردمی هستید که به خاطر این انقلاب حاضر شده اید سرمایه گذاری کنید».
در مورد رنگ لباس نظر خاصی نداشتند
امام در کل لباس پوشیده ای چون مانتو و شلوار و مقنعه را رد نمی کردند و در مورد رنگ لباس هم نیز نظر خاصی نداشتند.
یادم هست همان روزها خانم دانشجویی از امام سؤال کرد: جورابهایم ضخیم است، ولی رنگشان کِرِم است. آیا این مسأله اشکالی ندارد؟ امام فرمودند: «اینجا (پاریس) نه».
هر رنگی که می خواهد بپوشد
امام دربارۀ حجاب دختر می فرمودند:
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 278 «دختر تا تکلیف نشده، حجاب برای او لازم نیست. می تواند هر رنگی که می خواهد بپوشد. ولی وقتی تکلیف شد، دیگر نگویید عیب ندارد».
در رنگ قیدی ندارم
اگر خانم بیرون می رفت، حتماً باید به امام می گفت کجا می خواهد برود. اگرچه امام در رابطه با خارج از خانه برای خانم چنین قیودی قرار داده بودند، ولی در داخل خانه آزادی مطلق وجود داشت. از همان ابتدا به خانم گفته بودند که ملاکشان تبعیت از شرع و عمل به واجبات است. مثلاً در آن زمان پوشیدن لباس آستین کوتاه در خانه برای دختر یک روحانی پسندیده نبود. اما امام می گفتند: «در خانه اشکالی ندارد، چون خلاف شرع نیست. اما در بیرون از خانه باید کاملاً پوشیده باشد.» یا پوشیدن لباس زرد، سرخ و آبی و... را برای زنان و دختران در خانه مسأله ای نمی دانستند و می فرمودند: «در رنگ قیدی ندارم. در خانه هر طور می خواهید لباس بپوشید به شرط اینکه خلاف شرعی در آن نباشد».
همه آزادی داشتند
امام برای مقام زن خیلی ارزش قائل بودند؛ مثلاً عروس و نوه های ایشان همه آزادی داشتند. در هر حدی که بخواهند بروند درس بخوانند و پیشرفت کنند. مثلاً از خانم های بیت، خانم مصطفوی دختر ایشان در زمان حیات امام مسئولیت جمعیت زنان جمهوری اسلامی را به عهده گرفته اند.
به ارتباط زن و مرد بسیار حساس بودند
امام در عین حال که به ارتباط بین زن و مرد (نامحرم) بسیار حساس بودند، به این امر نیز
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 279 عقیده داشتند که زن با حفظ خود از گناه می تواند بیشترین فعالیت را داشته باشد.
باید جدّی صحبت کرد
آقا در ارتباط با نامحرم خیلی سخت گیرند. الآن پسرهای من و احمد آقا 15 ـ 16 ساله اند. ما یک روز اگر منزل آقا برای ناهار دعوت شویم، پسرها حق آمدن ندارند یا اگر هم بیایند مثلاً ما خانۀ خانم می نشینیم و سفره می اندازیم و آنها منزل احمدآقا. آنهم برای اینکه پسرها و دخترهای اهل فامیل و خانه با هم غذا نخورند، نه فقط سرسفره، بلکه حتی سلام هم با هم نکنند چون واجب نیست. من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرده و داماد ما شده بودند. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همین جور که من و آقا با هم وارد شدیم، دیدم آقای اشراقی دارند می آیند استقبال ـ در یک باغچه ای بود که ما داشتیم جلو می رفتیم ـ من به امام گفتم: سلام بکنم؟
امام گفتند: «واجب نیست!»
من هم رویم نشد که سلام نکنم. زدم و از باغچه رد شدم که با آقای اشراقی روبرو نشوم و یا حتی مادر من، وقتی آقا را گرفتند و بردند ترکیه، یعنی چهل سال بعد از زندگیشان، اولین سلام را به برادر شوهرشان کردند! ماجرا هم این بود که وقتی عمویم می خواستند بروند ترکیه، خدمت آقا آمدند. از پشت در گفتند: من می خواهم با خود خانم صحبت کنم. اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند، که مادرم ناچار شدند سلام کنند! و بعد یادم است آمدند و گفتند ناراحتند، چون که اولین سلام را در نبودن آقا کرده اند آن هم با این لفظ که، اگر آقا راضی نباشند چه؟
من گفتم، نه دیگه، حالا دیگر شما سنی ازتان گذشته و مجبور بودید. البته امام در مورد کار واجب و ضروری حرفی ندارند، الآن مثلاً نمی گویند چون استاد مرد است دانشگاه نروید و یا برای خرید بیرون نروید و تاکسی یا اتوبوس سوار نشوید. اینها را نه خیر، اما جدی! با نامحرم باید جدی صحبت کرد ـ نه اینکه دور هم
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 280 بی خود بنشینید و سلام و علیک کنید. اگر کار دارید بفرمایید با هزار مرد هم حرف بزنید، اشکال ندارد. به هر حال در مورد این مهمانی رفتن خانم ها و آقایان و با هم دور هم نشستن در مهمانیها ایشان همه اینها را حرام می دانند ـ که زنها با مردها و دخترها با پسرها صحبت کنند ـ فقط در مورد کار ایراد نمی گیرند. البته ایشان آدم خشکی نیستند و مطابق روز زندگی می کنند و متعادل. و اصلاً همه کارشان و برخوردشان و حتی لباس پوشیدنشان متعادل است.
شرط درست نیست
کسانی پیش دستی می کردند و قبل از توکیل وکالت شرط می کردند که امام از آنان در روز قیامت شفاعت کنند و یا شرایطی نظیر این را می گذاشتند، امام پس از قدری تأمل می فرمودند: «من به شما دعا می کنم، شرط درست نیست من دعا می کنم تا خداوند زندگی شما را ختم به خیر کند و سعادت دنیا و آخرت را نصیب شما فرماید». و بعد به خانم ها توصیه می کردند که: «با شوهرانتان سازش داشته باشید و سعی کنید در زندگی هماهنگ عمل کنید تا ان شاءالله زندگی شیرینی داشته باشید.
دعا کنید دختر باشد
امام به بعضی از خانم های فامیل که می خواستند وضع حمل کنند، می فرمودند: «دعا کنید که بچۀ شما دختر باشد. برای اینکه دختر به مراتب بهتر از پسر است. کسی که دختر ندارد یعنی اولاد ندارد».
چیزی که مهم است دختر است
علاقه آقا به دختر خیلی زیاد بود؛ یعنی به کسانی که فرزند دختر داشتند، می گفتند: «آن چیزی که مهم است دختر است». همیشه می گفتند: «آن کسی که مورد علاقه می تواند
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 281 قرار بگیرد دختر است». شاید به همین خاطر بود که عقیده داشتند از دامن زن مرد به معراج می رود.
تربیت فرزند از مرد برنمی آید
امام نقش مادر را در خانه خیلی تعیین کننده می دانستند و به تربیت بچه ها خیلی اهمیت می دادند. گاهی که ما شوخی می کردیم و می گفتیم، پس زن باید همیشه در خانه بماند، می گفتند: «شما خانه را کم نگیرید، تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند خدمت بزرگی به جامعه کرده است». ایشان معتقد بودند: «تربیت فرزند از مرد برنمی آید و این کار دقیقاً به زن بستگی دارد چون عاطفۀ زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید براساس محبت و عاطفه باشد».
زنان جلوتر از مردان هستند
امام این حصر و تقسیمی را که بین زن و مرد حاکم بود، از بین برد. حتی می گفتند: «زنان جلوتر از مردان هستند چون هم مسئولیت بیرون از خانواده را به عهده داشتند که باید در تظاهرات شرکت می کردند و هم مسئولیت داخل خانواده را».
به تربیت فرزندتان بپردازید
امام همیشه به مادرم توصیه می کردند: «بهترین عبادت برای مادر نگهداری از فرزندان و تربیت آنان است». چنانکه مادرم در اوایل انقلاب خواسته بودند که در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی به دلیل کوچک بودن بچه ها، امام از ایشان خواستند به تربیت فرزندان خود بپردازند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 282 احترام به مادر
امام بارها به من گفتند: «اینکه می گویند بهشت زیر پای مادران است یعنی باید اینقدر جلوی پای مادر پوزه بمالی تا خدا تو را به بهشت ببرد».
زنها حق رأی دارند
من در پاریس وقتی که در جلسۀ خلوتی در خدمت امام بودم و صحبت می کردم، داشتم مسائلی را که امروز مطرح است و بخصوص برای فرنگیها نسبت به حکومت آینده مطرح است، یک به یک بیان می کردم تا یکی دو تایش را گفتم، امام فرمودند «مسأله زن». دیدم خود ایشان پیش از اینکه من توجه داشته باشم، به این مسأله توجه دارند. در کمال صراحت در مصاحبه هایشان که در روزنامه ها چاپ شد همان وقت اظهار کردند که زنها حق رأی دادن و حق رأی گرفتن دارند.
خانم ها از خودشان صحبت کنند
امام همیشه به ما توصیه می کردند: «مواظب باشیم که مرتکب معصیت نشویم.» بخصوص در مورد غیبت کردن، معتقد بودند: «خانم ها وقتی دور هم جمع می شوند از خودشان صحبت کنند نه از دیگران». همچنین بارها گفته بودند: «حتی به شوخی هم دروغ نگوییم».
همۀ مسائل را بگویید
بعد از شهادت آیت الله سعیدی و دستگیری خودم و بعد هم فرار از زندان، از سوریه به عراق رفتم بعد از فرارم مدتی در کشورهای غربی از جمله انگلستان و فرانسه بودم. وقتی به عراق رفتم و به حضور امام رسیدم، برادرها کمک کردند و یک برنامۀ ملاقات حضوری برای من ترتیب دادند که حدود 2 ساعت و بیست دقیقه طول کشید. آنچه که
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 283 برای من مهم بود، توجه خاص امام در شنیدن مطالب بود. در طول آن مدتی که من حرف می زدم، ایشان کوچکترین رفتار و گفتاری که به معنای قطع کردن یا تمام کردن حرفم باشد، نکردند. به حرفهایم دقیقاً گوش می دادند. من نمی خواستم از جریاناتی که در داخل زندان برای من پیش آمده بود به ایشان چیزی بگویم. چون در زندان وقتی نتوانسته بودند از من حرف بیرون بکشند، دختر 12 ساله ام را آوردند و او را شکنجه کردند تا من ضعفی نشان بدهم و مطالبی را که آنها می خواستند بگویم یا امضاء کنم. ولی دیدم خودشان اشاره کردند و گفتند: «شنیده ام که دختر شما هم همراهتان بوده». و بعد وقتی خدمتشان عرض کردم بالاخره زندان مسأله دارد، فرمودند: «همۀ مسائل را بگویید از نوع برخورد و شکنجه ای که در رابطه با زنها اعمال می کنند.»
جوانها بیشتر خود را بپوشانند
امام همیشه می گفتند: «درست است که می گویند وجه و کفین زن می تواند پیدا باشد، اما جوانها بهتر است که کمی بیشتر خود را بپوشانند». و خیلی تأکید می کردند که در خارج از منزل هیچ گونه عطری مصرف نشود. یادم است در یکی از عیدها، امام به نوادۀ دختری دیگرشان عطر هدیه دادند و به من یک چیز دیگر و فرمودند: «چون تو ازدواج نکرده ای، بنابراین احتیاجی به عطر نداری.»
قرائت قرآن اشکالی ندارد
یک بار که بسیج برنامه ای داشت، خواهری قرآن خواند. از امام پرسیده بودند که آیا این مسأله اشکال داشته؟ و ایشان در پاسخ گفته بودند: «نه، ولی همۀ اینها به این برمی گردد که مفسده نداشته باشد».
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 284 اگر مرد هم بشنود حرام نیست
امام در مورد تک خوانی زن وقتی که قرآن می خواند یا موعظه می کند یا روضه می خواند، هیچ نظری نداشتند. یعنی می فرمودند: «اشکالی ندارد. ولی اگر این تک خوانی به صورت آواز در آمد و حالت مهیج به خود گرفت». طبیعتاً حالت حرام پیدا می کند. یادم هست در سال 49 نامه ای توسط شهید سعیدی برای امام فرستادیم. تازه خانم ها در بلندگو سخنرانی می کردند. یک عده از آقایان مقدس نما تبلیغ می کردند که این خانم ها از دین اسلام بیرون آمده اند، چون با بلندگو صحبت می کنند و نامحرم صدایشان را می شنود. ما از امام استفتاء کردیم. ایشان مرقوم فرمودند: «روضه خواندن، حدیث خواندن و قرآن خواندن بدون صوت، اگرچه زن بداند مرد هم صدایش را می شنود حرام نیست. ولی اگر مردی بخواهد از این صدا لذّت ببرد، برای او حرام می شود. در مورد شعر و سرود هم باید ایجاد مفسده نباشد».
چرا نمی گوییم بی حجابها با حجاب شده اند
امام در کل با جریانات با دید مثبت نگاه می کردند. یعنی حمل به صحّت داشتند. یک سعۀ صدری داشتند. بعضیها می آمدند و مثلاً می گفتند، برخی چادریها بدحجاب شده اند. ایشان می گفتند: «چرا نگوییم که بی حجابها حالا این شکل (با حجاب) شده اند». ولی واقعیتش این است که چون بدحجابی یک خلاف شرع است امام نسبت به آن نمی توانستند بی اعتنا باشند. چون آقا مخالف هر نوع خلاف شرعی بودند.
از آن حرف عصبانی شدند
گاه افراط کاریهایی دیده می شود که البته از روی حسن نیت است؛ مثلاً زمانی گفتند که دختر و پسر نمی توانند در یک کلاس بنشینند، وقتی امام این حرف را شنیدند عصبانی و ناراحت شدند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 285
برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)ج. 1صفحه 286