هجرت سرنوشت ساز امام خمینی از نجف به پاریس، آغاز فصل فروپاشی ارکان رژیم سلطنتی در ایران و به صدا آورندۀ زنگ های شکست آمریکا در حساس ترین و امن ترین پایگاهش بود. در این هجرت و ماجرای شگفت نیز، احمد مشاور و همراه پدر بود. و این نقش تا بدان حد آشکار و مؤثر بوده است که حضرت امام خمینی ـ سلام الله علیه ـ حتی در وصیتنامه جاودانۀ خویش نیز از آن یاد کرده و تصریح می فرماید که تنها مشاورِ آن حرکت تاریخی و تاریخ ساز، احمد بوده است.!
سید احمد با کوله باری افتخارانگیز از سالها تجربه رویارویی با رژیم پهلوی در ایران و با پشتوانه اندوخته های معنوی و علمی که سالها در حوزۀ علمیه قم فرا گرفته بود، همراه با مهاجرِ بزرگِ انقلابِ رهایی بخشِ اسلام، در مهرماه 1357، بغداد را به قصد پاریس ترک گفت تا در بزرگترین تحول فرهنگی و سیاسی جهانِ اسلام، رهبر انقلاب را یاوری و همراهی کند. مطالعات سیاسی و اجتماعی احمد و شناخت دقیقی که وی از ماهیت گروه های سیاسی موجود در عرصه آن روز ایران داشت و تیزبینی و فراست منحصر به فرد او، سبب شد تا وی در این مقطع حساس از تاریخ انقلاب، اساسی ترین نقش خویش را در تحکیم رهبری امام خمینی ایفا کند.
حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی در پاریس علاوه بر مقابله با جریان های سیاسیِ منحرف از خط امام، و برنامه ریزی دقیق برای تنظیم امور بیت و دفتر امام در نوفل لوشاتو، و برگزاری بموقع مصاحبه های مطبوعاتی و دقت و وسواس فراوان در ترجمه مصاحبه ها و پیام های امام و جلوگیری از تحریف آنها توسط گروه های ذینفع، رسالتی بس مهم دیگر نیز بر عهده داشت که تجربۀ کافی آن را قبلاً طی سال ها مبارزه در ایران آموخته بود و آن برقراری ارتباط های گسترده و لازم بین اقشار مختلف جامعه انقلابی ایران و رهبری انقلاب در خارج کشور بود.
نقش انکارناپذیر یادگار امام و زحمات شبانه روزی او در نوفل لوشاتو سهمی تعیین کننده در پیشبرد اهداف امام و انتقال پیام های ایشان به داخل کشور داشت. او در این راه از جان خویش مایه می گذاشت و به گفته شاهدان عینی و همراهان امام در نوفل لوشاتو، تراکم کارها و فعالیت های احمد به حدی بود که چندین بار به بستر بیماری افتاد. او حقیقتاً هستی و موجودیت خویش را وقف امام و انقلاب کرده بود. مسئولیت خطیر دیگری که قهرمان نهضت عاشورایی امام خمینی در پاریس و سپس ایران، تا لحظۀ رحلت حضرت امام بر عهده داشت، حفاظت از جان عزیزی بود که روح و روان انقلاب بود.
او در انجام رسالتِ همراهی با امام و انقلاب لحظه ای آرام و قرار نداشت و به عنوان یک صاحبنظرِ موردِ اعتماد امام ضمن شرکت در جلساتِ تصمیم گیریهای مهم انقلاب، و انتقال پیام های حضرت امام، و انعکاس لحظه به لحظۀ رخدادهای انقلاب به ایشان، همچون گذشته، یک آن از حفاظت جان امام و مراقبت از سلامتی ایشان غافل نبود. تپش قلب امام، طنین بالندگی انقلاب بود و «احمد» این لیاقت و افتخار را نصیب برده بود تا لطف و ارادۀ حق تعالی را در حفظ این قلب نورانی وسیله باشد.