
«آهای راسوجان، راسوجان چه خبر شده؟ تو جنگل اتفاقی افتاده؟»
راسو که خیلی عجله داشت و انگار دنبال چیزی بود، جواب داد: «مگه خبر نداری؟ قراره طوفان بشه. یک طوفان وحشتناک. همه دارن با جفت خودشون میرن بالای تپه.»
لاکپشت پیر که خیلی خیلی خیلی تعجب کرده بود، کمی فکر کرد و آمد به راسو چیزی بگوید که دید راسو رفته است. بنابراین مجبور شد دوباره به خودش بگوید: «داره طوفان میشه؟ همه میرن بالای تپه؟ چرا؟ برای چی؟»
در جنگ جهانی دوم، توسط هواپیما برای حمل و نقل و استفاده سربازان، تعدادی اسکوتر کوچک با چترنجات ارسال شد. این وسیله در انتقال سربازان و پیامهای کوتاه در فاصلههای کوتاه جدید بهکار میرفت.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 469صفحه 15