
دربان به شیشه نگاه کرد و با تعجب گفت: «این چیست؟!» خانم فرانسوی گفت: «ما یک رسم مخصوص داریم که وقتی به کسی علاقهمند شدیم، موقع جدایی و خداحافظی، بهترین هدیه را به او میدهیم. این شیشه پر از خاک وطنِ ماست، که پیش ما بهترین و عزیزترین هدیه است!» دربان، وقتی این را شنید، لبخندی زد و شیشه را گرفت و گفت: «چشم! من حتماً هدیهی شما را به امام میدهم.» خانم دیگر، که همسایهی اولی بود، گفت: «لطفاً از قول ما از امام خواهش کنید برای هرکدام از ما یکی از عکسهای خودشان را امضا کنند!»
دربان گفت: «باز هم به روی چشم! کمی صبر کنید.» آن وقت شیشهی اهدایی را با پیغام محبتآمیز همسایهها برای امام برد. امام، هدیهی مخصوص همسایهها را با لبخندی شیرین قبول کرد و بلافاصله پشت دو قطعه از عکسهای خود را برای آنها امضا کرد و سفارش کرد: از این همسایههای مهربان تشکر کنید. خانمهای فرانسوی، با دیدن عکسها خیلی خوشحال شدند و در حالی که آن را میبوسیدند، خداحافظی کردند و رفتند.
وقتی لایه فایبرگلاس را کنار بزنید، درون سیکلوپس چنین ساختمانی را میبینید:
1-محل اتصال بدنه فایبرگلاس
2-پدال
3-چرخدنده بزرگ
4-محل نشستن
5-دسته سهچرخه
مجلات دوست کودکانمجله کودک 469صفحه 9