
قصّههای زندگی امام خمینی
غذا برای گربهها
خانم زهرا اشراقی، یکی از نوههای امام، میگوید:
امام به حیوانات خیلی علاقه داشت و تا آنجا که میتوانست، به آنها توجه و محبت میکرد. در خانهی ایشان، چند گربه رفت وآمد میکردند که همیشه موقع شام یا ناهار سر و کلهشان پیدا میشد. ظهر، وقتی که آقا میرفت توی اتاق تا ناهار بخورد، تمام این گربهها پشت در اتاق جمع میشدند و سروصدا میکردند. آقا، بیشتر وقتها، گوشت غذایش را جدا میکرد و به گربهها میداد. تقریباً هیچ وقت ندیدم که آقا گوشت غذایش را خودش بخورد. اگر غذا آبگوشت بود، فقط مقداری آبِ آبگوشت را با نخود و سیبزمینیاش میخورد و اگر پلو بود، برنج خالی. آن هم به مقدار کم.
مریخ دو قمر کوچک به نامهای «فوبوس» و «دیموس» در اطراف
مجلات دوست کودکانمجله کودک 463صفحه 8