امام بگو: برای این که این قرصها را نخورید، بهتر است کباب را بخورید!» وقتی که خدمتکار مطلب را به امام رساند، امام برای لحظهای خیره به او نگاه کرد وگفت: «این میز را بخور!» خدمتکار، از این حرف امام یکّه خورد و با تعجب پرسید: «بله آقا؟!» امام دوباره گفت:« این میز را بخور!» در این وقت خانم حاج احمد آقا و نوهی امام که آن جا بودند، زدند زیر خنده. خودِ امام هم خندید. خدمتکار با ناباوری گفت: «آقا، من که نمیتوانم میز را بخورم. قابل خوردن که نیست! امام لبخندی زد و گفت: «خُب همان طوری که تو نمیتوانی این میز را بخوری، من هم نمیتوانم هر روز کباب بخورم!» خدمتکار رفت و این صحبتها را برای دکتر نقل کرد. دکتر هم دید دیگر پیغام فرستادن فایدهای ندارد،خودش راه افتاد و بالای سر امام آمد و با صحبت و گفت و گوی زیاد و کلی خواهش و اصرار، بالاخره امام را راضی کرد که به این سفارش غذایی عمل کند.
نام: درخت آلبالوی وحشی
ویژگی کلی: ارتفاع تا 25 متر. برگها بیضی
شکل. میوه کروی و قرمز رنگ
محل اصلی رشد: سراسر اروپا، شمال آفریقا
و جنوب غرب آسیا
مجلات دوست کودکانمجله کودک 426صفحه 9