مجله کودک 421 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 421 صفحه 17

نگریست. امام رضا (ع) هم غمگین بود. ریّان دوباره گریست اما نایستاد و قدم تند کرد؛ تا خواست به طرف شتر خود برود، صدای مهربان امام رضا (ع) به گوشش نشست. _ ریّان! - بله آقا! - باز کرد! ریّان تعجب کنان برگشت، چه شده بود؟! _ مولای من چه شده؟! امام رضا (ع) گفت:" آیا دوست نداری که چند درهم به تو بدهم تا برای دخترانت چند انگشتر تهیه کنی؟ آیا دوست نداری که پیراهنی از پیراهن هایم را به تو بدهم؟!" ریّان به یاد خواسته پنهانی دلش افتاد. شگفت زده شد. پاک از یادش رفته بود تا آن را به امام رضا (ع) بگوید. اما حالا خود حضرت آن را به یادش آورده بود./ با صدای لرزانی گفت:" در دلم بود که به شما بگویم آقا، اما غم خداحافظی با شما ، آنرا از یادم برد!" امام رضا (ع) ریّان را به درون اتاق برد. به او سی درهم به همراه پیراهن سفید و بزرگ داد.و سپس او را بدرقه کرد. ریّان وقتی از امام رضا (ع) دور شد با شوق تمام آن پیراهن را بویید و به خودش گفت:" راستی که مولای خوبم از راز دل دوستانش هم باخبر است!" "دوست " سالروز شهادت امام هشتم شیعیان جهان را تسلیت عرض می نماید. ماما (یک جفت کفش) در تعدادی از کارتون های تام و جری، فقط یک جفت پا از خانمی چاق و سیاهپوست نشان داده یم شود که همیشه به تام امر و نهی می کند. شما هیچ گاه چهره صاحب پا را نمی بینید. این شخصیت، "ماما" نام دارد که مستخدمه ای سیاهپوست است. اولین بار ماما در فیلم "تنهایی موش" ظاهر شد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 421صفحه 17